آدينه، 21 مهر ماه 1391 برابر با 2012 Friday 12 Octoberدختری که یک تنه در مقابل پیروان فضل الله نوری ایستادترور دختر نوجوان پاکستانی توسط طالبان؛ علت وحشت افراطیون مذهبی از تحصیل دختران چیست؟ ملالی یوسف زی یک دختر ۱۴ ساله پاکستانی است که روز سه شنبه در راه بازگشت از مدرسه به خانه هدف حمله طالبان قرار گرفت. یک تیر به سر و تیری دیگر به گردن او اصابت کرد. خوشبختانه او از این حمله جان به در برد اما واقعا چگونه میشود که یک گروه تا به دندان مسلح یک دختر نوجوان را تهدیدی برای خود شناخته و به حذف فیزیکی او اقدام میکند؟! شاخصه ملالی یوسف زی، شجاعت و سلاح او قلم او بود. ملالی از سن ۱۱ سالگی شروع به وبلاگ نویسی کرد و در وبلاگ خود نسبت به محدودیت هایی که طالبان برای تحصیل دختران در محل زندگی اش در دره سوات در شمال غرب پاکستان ایجاد کرده بود، اعتراض میکرد. ملالی علیرغم سن کم، با شجاعتی کم نظیر در مقابل گروهی واپسگرا و افراطی قد علم کرد و تحصیل را حق هر کودک از جمله دختران میدانست. او از همسالان دختر خود میخواست که از تهدیدهای طالبان هراسی به دل راه ندهند و برخلاف خواست آنها هر روز به مدرسه بروند. شجاعت و جسارت ملالی خشم طالبان را برانگیخت، تندروهایی که عادت ندارند کسی مخالف آنها حرفی بزند. ملالی در حقیقت نماد روشنی در مقابل تاریکی است. اما مخالفت اسلامگرایان تندرو با تحصیل دختران موضوعی جدید نیست و به پاکستان هم محدود نمیشود. هنگامی که خبر ترور این دختر شجاع توسط طالبان را میخواندم ناخودآگاه به یاد سخنان منسوب به شیخ فضل الله نوری افتادم که گفته میشود بیش از ۱۰۰ سال پیش و در زمان گشایش مدرسه در ایران بیان کرده بوده است. این شیخ متحجر در آن زمان نسبت به باز شدن مدارس به سبک جدید و به ویژه مدارس برای دختران به شدت ابراز خطر کرده و مدعی شده بود که «مدرسه علم برای نسوان خلاف دین و مذهب است»! او حتی پا را از این هم فراتر گذاشته و باز شدن مدارس دخترانه را در ردیف ترویج فاحشه خانه دانسته بوده است! سوالی که مطرح میشود این است که چرا تندروهای مذهبی تا بدین حد از درس خواندن و تحصیل دختران و زنان وحشت دارند؟! همانطور که پیشتر در مطلبی به مناسبت روز جهانی زن نوشته بودم، علت این است که تقریبا همه پیامبران، رهبران و افراطیون مذهبی مرد هستند. مسلما به اسارت گرفتن و تحت قیمومیت داشتن یک زن بی سواد و ناآگاه به مراتب آسانتر از یک زن تحصیلکرده و دارای موقعیت اجتماعی است. یکی از مهمترین عوامل موثر در ارتقای جایگاه اجتماعی افراد، سطح تحصیلات و سواد است. مسلما زنی که از تحصیلات بالایی برخوردار است در مقایسه با یک زن بی سواد، میتواند شغل بهتر و مناسبتری پیدا کند و در نتیجه از نظر مالی مستقل خواهد بود. استقلال مالی خود به خود تا حدود زیادی فرد را از وابستگی و سلطه دیگران نجات میدهد. مثلا یک زن تحصیل کرده در مقایسه با یک زن عامی، نسبت به قوانین زن ستیز اسلام اعتراض خواهد کرد. از سوی دیگر زنی که سواد کافی دارد، میتواند کتاب بخواند، و در نتیجه به حقوق خود آگاه است و به هر خواسته غیر منطقی تن نمیدهد. چه بسا زنان تحصیل کرده و دارای موقعیت های برتر اجتماعی که بخواهند نماینده مجلس شوند و سیاستهای کلی کشور را تغییر دهند. همه این موارد در تضاد با خواست تندروهای مذهبی است که خواهان زنانی سلطه پذیر و اسیر هستند که چالشی در مقابل تمایلات تمامیت خواهانه آنها در جامعه و در خانه ایجاد نمیکنند. اصولا رمز دوام و پایداری مذاهب و افراطیون مذهبی، رواج بی سوادی و عدم تفکر در میان افراد جامعه است. وبلاگ freedomseeker.wordpress |