سایت الف: هفته گذشته سایت خبری تریبون وابسته به جمعی از دانشجویان عدالتخواه، در نشستی با عنوان میزگرد آسیبشناسی دیدار سالانه رهبری با دانشجویان، انتقاداتی را به نحوه انعکاس خبری این دیدار مطرح کرد.
مهمانان این جلسه، اعضای ارشد جنبش دانشجوئی بودند که در دیدار با رهبرانقلاب سوال هم پرسیده بودند، نسبت به نحوه انتشار گزارش این جلسه در رسانه ها انتقاد داشتند. حذف سوال دانشجویان و عدم انتشار بخشهایی از بیانات و انتقادات مقام معظم رهبری در مقولات مختلف، از جمله انتقاد مهمانان “تریبون” بود.پس از انتشار این میزگرد، بی بی سی و برخی دیگر از رسانه های خارجی بلافاصله بخش های گزینش شده ای از این نشست را منتشر و تلاش کردند از سخنان انتقادی دانشجویان بنا بر نیات شیطانی سازمانی شان بهره برداری کنند.
پس از بهره برداری بی بی سی، برخی رسانه های داخلی و اصولگرا نیز زبان به گلایه گشودند که چرا باید این سخنان منتشر شود و اصلا هدف از برگزاری چنین نشست هائی چیست و چرا باید به همه جا و به همه کس انتقاد کرد؛ و اصلا چرا باید دانشجویان از این حرفها بزنند و به دفتر رهبری نباید انتقاد می شد. در نهایت، آنقدر فشار آوردند که یکی از مهمانان آن جلسه، سخنان خود را که در حضور چندین نفر بیان شده وصدای وی نیز ضبط شده بود، تکذیب کرد.
بعد از این نیز همانطور که پیش بینی می شد سایت مزبور تهدید به فیلتر شد و به اجبار گزارش نشست را از روی خروجی حذف کرد.چون این اتفاق، به دلیل نوع برداشت از سوء استفاده رسانه های خارجی و تنگ نظری ها در انتقاد و آزادی بیان، تکرار پذیر است، لازم است نکاتی پیرامون آن مطرح شود.
۱-فارغ از درستی یا ناردستی سخنان آن دانشجویان در نشست “تریبون”، نحوه برخورد جامعه و نهادهای مسوول با این دست انتقادات، باید مطابق یک الگوی رفتاری سازنده و اصلاح گرایانه باشد.جامعه و مخصوصا نهادهای نظارتی باید به این سطح از بلوغ برسند که تحمل انتقاد-ولو نقد نادرست- باعث رشد و پویایی جامعه می شود. اگر روزی اصل انتقاد تهدید و امر به معروف و نهی از منکر تحدید شود دو عارضه جدی گریبانگیر نظام خواهد شد. اولا اینکه انتظار اصلاح و ارتقای کشور حتما بیهوده خواهد بود و دیگر اینگه موجب دلسردی بخشی از بدنه جامعه شده و در بخشی دیگر انتقادات را به اعتراض و حتی کینه و بغض به نظام تبدیل می کند. ذکر همین نکته نیز ضروری است که تحمل نقد نیز صرفا بر عهده مسئولین و مدیران و صاحبان قدرت نیست؛ بلکه جامعه و رسانه ها نیز باید شنیدن نقد و نظر مخالف را تمرین کنند.
این نیز با شعار ممکن نیست. شنیدن سخن مخالف تمرین نیاز دارد. لوازمی دارد. اجزا و شرایطی می طلبد. هر روز شعاع دایره قرمز را گسترده تر کردن و هر روز به بهانه ای مساله ای را آسمانی وایدئولوژیک خواندن و امنیتی دانستن مسائل، و وصل نمودن هر ضعف داخلی به آبروی نظام و غیره نمونه هائی از این کم تحملی و تنگ سینگی در شنیدن صدای مخالف است.آنچه که در ماجرای انتشار این میزگرد برجسته شد نه سوء استفاده بی بی سی، بلکه عدم تحمل رسانه های داخلی بود. البته هر رسانه ای بنا بر سیاست های خود حق دارد که سخنان مطرح شده در این نشست را نقد کند اما نقدکردن به معنای تحت فشار گذاشتن و متهم کردن و تلاش برای تکذیب گرفتن، نیست.
۲-تلقی نادرستی در میان بخشی از جامعه اصولگرا و متدین ایجاد شده است که هر مطلب یا موضع یا سخنی که بهانه به دست رسانه های ضد انقلاب برای طعنه زدن به نظام اسلامی بدهد و به تعبیری آنها را خوشحال کند، را خائنانه و غیرقابل دفاع و بی بصیرتی و در بهترین حالت ناشیانه می دانند.در همین مورد خاص نیز برخی رسانه ها سوء استفاده بی بی سی را بهانه کردند تا دانشجویان منتقد را تخریب و انتشار انتقادات مطرح شده را مورد حمله قرار دهند و تحمل نکنند.اما به واقع این تلقی قابل خدشه است. واکنش رسانه های غربی و ضدانقلاب به مسائل داخلی چند وجه مختلف دارد.
هر سخنی که مورد توجه رسانه های ضدانقلاب قرار می گیرد الزاما به معنای ناردست بودن آن نیست.علت آنهم روشن است.در بسیاری از موارد ضدانقلاب فارغ از صورت اصلی مساله و محتوای سخن از اختلاف داخلی استقبال می کند.این استقبال هم بدون توجه به سازنده بودن یا نبودن آن انتقاد صورت میگیرد.طبیعی است که ضدانقلاب هم از خانه نشینی رئیس جمهور استقبال می کند و هم از انتقادهای اصولگرایان به این خانه نشینی . از نقد دولت به دلیل اتهامات رحیمی خوشحال می شود و انتقاد علامه مصباح یزدی به جریان انحرافی حاکم بر دولت را با آب وتاب در صفحه اول منعکس می کند . به استقبال کیهان در ماجرای استیضاح مرحوم کردان می رود و یا سخنان سراسر اتهام احمدی نژاد در رسانه ملی را با آب و تاب گزارش می کند. بی بی سی، هم از جنایت کهریزک خوشحال می شود وهم دلش از رها کردن متهم این حادثه غنج می رود و هم به انتقاد اصولگرایان برای مسئولیت دادن به این متهم می پردازد و نهایتا حمایت مجلس از این متهم قضائی را با طعنه و نیشخند دنبال می کند. حتی از پیام هشت ماده ای امام امت رحمة الله علیه در امنیت اجتماعی و پیام هشت ماده ای مقام معظم رهبری در مبارزه با فساد، بیشترین استقبال را کردند.
اینکه رسانه های ضدانقلاب هر نقدی در داخل را، به عنوان ابزاری علیه جمهوری اسلامی به کار ببندند، ریشه در پولهائی است که از سیا و موساد می گیرند و ماموریت سازمانی خود را دنبال می کنند و اما اینکه برخی در داخل انتقاد دلسوزانه به رفتار ها وعملکرد مسئولین دارند، ریشه در اصل اصیل انقلاب و اسلام در امر به معروف و نهی از منکر دارد. زمانی باید نگران شد که نقدهای داخلی کامل کننده پازل دشمنی غربی ها شود . فرق گذاشتن میان ایندو نیز خیلی پیجیده نیست.هر نقدی هزینه هایی دارد که یکی از این هزینه ها سوءاستفاده رسانه های خارجی است و صد البته که این هزینه در مقابل آثار مثبت بیان نقد و اعتراض در جامعه قابل بیان نیست.
طبیعی است که اگر یک جا کار این دو شباهت ظاهری داشت به معنای یکی بودن آنها نیست . دو نفر ممکن است همزمان یک بت را تخریب کنند. اما یک نفر تلاش می کند با شکستن بت، مردم را به خداوند یکتا دعوت کند و دیگری با شکستن بت تصمیم دارد بت بزرگتری بسازد.
۳-برخی افراد و رسانه ها نتوانستند صدای دو عضو ارشد تشکیلات دانشجوئی را تحمل کنند. بدتر اینکه برخی نهادهای مسوول و نظارتی نیز شتابزده باعث حذف این مطلب از روی رسانه دانشجویان عدالتخواه شدند.بسیار تلخ و دردناک است که در جامعه اسلامی، رهبری انقلاب به عنوان بالاترین مقام دینی و قانونی حاضر است تندترین نقد ها را بجان بخرد و برای شنیدن آن اصرار ورزد اما برخی کمترین اعتراض دانشجوئی را تحمل نکنند.چند برابر تندتر و صریح تر از سخنانی که در این نشست دانشجوئی مطرح شد، مقابل رهبر انقلاب بیان گردید، و ایشان با سعه صدر آن انتقادات را شنیدند و اگر جائی نیاز به توضیح و نقد بود، سخنان دانشجویان را اصلاح می کردند. جالبتر اینکه همین سخنان تند دانشجویان در سایت رهبر انقلاب منعکس می شود. اظهاراتی که بدون شک اگر در یک سایت دیگر بدون ذکر منبع منتشر شده بود حتما مورد انتقاد نهادهای نظارتی قرار می گرفت و تهدید به فیلترینگ را به دنبال داشت.
در انتها پیشنهاد می کنم گزارش دیدار دانشجویان با رهبر انقلاب در سال ۷۷ را در سایت خامنه ای دات آی را بخوانید. نحوه سوال پرسیدن دانشجویان و سعه صدر رهبر انقلاب و پاسخ های ایشان بسیار آموزنده و برای آنانکه کاسه داغتراز آش و دایه مهربانتر از مادر می شوند درس آموز است. از میانه این گزارش، سوال و جوابها خواندنی تر هم می شود.