رابطه بیکاری و مشکلات اجتماعی بحث تازه ای نیست ولی بی توجهی به آن می تواند عواقب زیان باری به دنبال داشته باشد.
به گزارش خبرآنلاین، براساس آمارهای منعکس شده، در سال 85 جمعیت کشور حدود 70 میلیون نفر، جمعیت بالای 10 سال معادل 58 میلیون نفر، جمعیت فعال 23.5 میلیون نفر و جمعیت بیکار معادل 2.6 میلیون نفر بوده است.
سرشماری سال 90 نشان می دهد جمعیت کشور در یک دوره پنج ساله به 75 میلیون نفر، جمعیت بالای 10 سال 63.4 میلیون نفر،جمعیت فعال 23.4 میلیون نفر و جمعیت بیکار به 2.8 میلیون نفر رسیده است.
این وضعیت گویای ضعف جدی دولت در ایجاد اشتغال است یعنی موضوعی که دولت حاضر به پذیرش آن نیست، طی پنج سالی که از دو سرشماری در کشور می گذرد و در حالی که مبنای اشتغال در این دو سرشماری یک ساعت کار در هفته بوده است می بینیم به رغم افزایش 5 میلیون نفری جمعیت بالای 10 سال کشور جمعیت فعال نه تنها افزایش پیدا نکرده بلکه طی دوره مورد نظر 96 هزار نفر هم کاهش پیدا کرده است.
در مقابل جمعیت بیکار در کشور طی سالهای 85 تا 90 معادل 235 هزار نفر رشد داشته که در مجموع باعث رسیدن نرخ بیکاری از 11.3 درصد در سال 85 به 12.3 درصد در سال 90 شده است، البته وضعیت جامعه جوان نامناسب تر است در سال 85 نرخ بیکاری در گروه سنی 15 تا 29 سال 20.6 درصد بوده است ولی در سال 90 می بینیم نرخ بیکاری در این گروه جامعه به 24 درصد رسیده است.
اما نکته کلیدی تنها افزایش بیکاری نیست، در همین دوره زمانی در سالهای 85 تا 90 اگر مقایسه ای داشته باشیم به نسبت طلاق به ازدواج در کشور می بینیم که این نسبت از 12 درصد به 16 درصد افزایش پیدا کرده است ونکته قابل تامل دیگر افزایش نرخ بیکاری با نرخ فزاینده طلاق به ازدواج در حدود 46 درصد از استانهای کشور طی این دوره رابطه مستقیم داشته اند، شاید این مقایسه مبنای علمی دقیقی نداشته باشد و برای اثبات آن نیاز به انجام مطالعات دقیق تری هستیم ولی در نهایت رابطه مستقیم بین رشد بیکاری وطلاق در بین 46 درصد از استانهای کشور می تواند زنگ خطری باشد.