سایت الف: معمولا عادت کرده ایم که بعد از هر زلزله نسبتا بزرگی که در یک نقطه از کشور رخ میدهد و به موجب آن تعدای از هموطنانمان جان خود را از دست میدهند، مدام در سایتها و خبرگزاری ها (البته فقط تا چند روز )در مورد لزوم اقدامات سریع مسئولین نسبت به بروز زلزله در تهران هشدار می دهیم ولی این قضیه تا زلزله بعدی به فراموشی سپرده میشود. اما در این مطلب، نکته ای را متذکر میشویم و آرزو میکنیم که ای کاش مسئولین مربوطه چند دقیقه از وقتشان را به این پیشنهاد اختصاص بدهند و قدری درباره آن تأمل کنند.
پیشنهاد ما به همه کسانی که میتوانند در این قضیه مثمر ثمر واقع شوند این است که:
«همین الان تصور کنند که در تهران زلزله ای به بزرگی 7 درجه در مقیاس ریشتر رخ داده، بسیاری از خانه ها ویران شده، انسان های بسیاری زخمی و کشته شده اند، لوله های انتقال گاز در برخی مناطق منفجر و دچار حریق شده، منابع انتقال آب در مناطق فرسوده و قدیمی قطع شده و از سوی دیگر بارش باران کار را برای خدمت رسانی پیچیده تر کرده است. مسئولین مهمترین احتیاجات مردم زلزله زده تهران را نیاز فوری به محل های اسکان موقت و البته مطمئن برای میلیون ها انسان، سرویس های بهداشتی اظطراری، آب آشامیدنی، مواد خوراکی، پتو، حمام صحرایی، چراغهای خوراک پزی و پس از این به سرعت در اختیار قراردادن تسهیلات به مردم برای ساخت مسکن، دانسته اند.»
پیشنهاد ما به مسئولین این است که با تصور اینکه این اتفاق هم اکنون در تهران رخ داده است، تمام موارد مورد نیاز مذکور را همین الان و در اولین اویت کاری خود برآورده کنند. بی شک پس از هر زلزله ای دولت تسهیلات ساخت مسکن را در اختیار مردم قرار میدهد. دولت همین الان تسهیلات بازسازی و یا مقاوم سازی بافت فرسونده را در اختیار مردم قرار دهد و این کار را حتی اجباری کند. دولت و مسئولین همین الان در نقاط مختلف شهر محل های اسکان، حمام، سرویس بهداشتی و ...را ایجاد کند. خواهشا مسئولین کمی از دست خود عصبانی شوند و سیاست روزمرگی را کنار بگذارند. برای یک بار هم که شده در این باره سیاست های قطره چکانی درباره بازسازی بافت های فرسوده را کنار بگذارند و یکبار برای همیشه کار را تمام کنند.
اشتباه نکنیم؛ این یک پیشنهاد نیست؛ این تنها راه ممکن برای خدمت رسانی به مردم زلزله زده تهران است(واژه-تنها راه ممکن- با دقت انتخاب شده است).نه فقط براساس گفته های من. این را میتوان از فهوای کلام اکثر مسئولین و متخصصین برداشت کرد. به اذعان معاون حمل و نقل و ترافیک، ۶۲ کیلومتر از معابر منطقه 10 تهران دارای کوچههای زیر ۲ متر هستند، همچنین ۵۲ درصد از شبکه معابر این منطقه، معابر محلی با عرض کمتر از ۶ متر هستند که در صورت وقوع زلزله نیمی از معابر منطقه ۱۰ غیر قابل دسترس و امدادرسانی به آنها غیر ممکن خواهد بود. این عبارات فاجعه آمیز هستند.
مسئولین باید هرچه سریعتر تقدیرگرایی در این زمینه را کنار بگذارند و به جای امید به نیامدن زلزله، کمی به خود آیند و یکبار برای همیشه بافت های فرسوده تهران را بازسازی کنند. مجلس در سال 85 با تصویب بودجه 4 هزارمیلیاردی، داستان قدیمی مدارس فرسوده را برای همیشه حل کرد و جند هزار مدرسه را بازسازی یا مقواوم سازی کرد. اهمیت این موضوع به قدری است که حتی شایسته است مجلس و دولت بودجه بسیاری از طرح های عمرانی را برای یکسال به بازسازی بافت های فرسوده تهران اختصاص دهند. این داستان به همین جا ختم نمیشود. بسیاری از مراکز حساس تهران مانند بیمارستان ها که در شرایط بحرانی مثل زلزله به یکی از حیاتی ترین نقاط شهر تبدیل میشوند، خود دارای بافت های فرسوده و بعضا مربوط به چند دهه قبل هستند که در شرایط زلزله جزء اولین ساختمان هایی خواهند بود که به مخروبه تبدیل خواهند شد. وزیر بهداشت در آبان ماه 1390 اعلام کرد که 85 درصد بیمارستان های تهران فرسوده است و ممکن است در صورت بروز زلزله فرو بریزند. بیمارستان امام خمینی(ره) که یکی از بیمارستان های اصلی شهرتهران است در سال 1313 تاسیس شده و بسیاری از بناهای این بیمارستان در دهه 50 ساخته شده است. بیمارستان دکتر شریعتی نیز تقریبا در سال 1353 تاسیس شده است.
مسئولین منتظر چه چیزی هستند. به نظر میرسد برخی مسئولین "تصمیم گرفته اند " که متوجه تبعات زلزله در تهران نباشند. در صورت بروز زلزله فاجعه در تهران حتمی خواهد بود. با تساهل و تسامح میتوان گفت رسانه ها نیز فراخوان خود را برای کمک به زلزله زدگان تهرانی از همین الان شروع کنند. چرا که با وقوع زلزله کار چندانی نمیتوان انجام داد. هیچ کس به مسئولین و نمایندگان مجلس ایراد نخواهد گرفت اگر چندین طرح عمرانی یا غیر ضروری را تعطیل کنند و به اجرای قانون اجبارآمیز بازسازی بافت های فرسوده بپردازند و همچنین ساختمان های فرسوده بیمارستان ها، آتش نشانی ها و مراکز حساس را که مربوط به دهه ها قبل است را بازسازی کنند.
مسئولین بدانند که با برگزاری سالانه مانور زلزله، تاسیس 4 انبار در 4 گوشه تهران بزرگ و رد کردن بیلان کاری و... این معضل حل نخواهد شد. این معضل فقط با یک تصمیم قاطع و البته آن هم در اولین فرصت قابل حل خواهد بود. همانگونه که بسیاری از کشورها این معضل را یکبار برای همیشه حل کردند. همچنانکه وقوع زلزله هایی با شدت نزدیک به هفت ریشتر در شهرهایی مثل سانفرانسیسکو و توکیو با جمعیتی افزون بر ده میلیون نفر هیچ کشته¬ای به جا نمیگذارد.
این داستان زمانی غم انگیز تر خواهد شد که به گزارش مرکز همکاری های بین المللی کشور ژاپن(جایکا)توجه کنیم. این مرکز که خبر آن چند روز قبل در سایت های خبری منتشر شد اعلام میکند که:
«در لحظه وقوع زلزله ای با شدت بیش از شش ریشتر در پایتخت ایران دست کم پانصد هزار نفر زیر آوار خواهد ماند. عمده این افراد تا چند ساعت بعد جان خود را از دست خواهند داد. اما آنها تنها کشته شدگان زلزله احتمالی تهران نخواهند بود. سیستم گازرسانی شهر کاملا ناایمن و فاقد استاندارد حفاظتی لازم است و بعید نیست که همچون تجربه شهر کوبه ژاپن لحظاتی پس از وقوع زلزله محله های بزرگی از شهر غرق آتش و دود بشوند. حتی نگرانیهایی در باره میزان مقاومت سد کرج هم در برابر چنین زلزله یی وجود دارد. همچنین انتظار می رود به دلیل شرایط نامناسب شریان های ارتباطی شهر نسبت بیشتری از مجروحان جان خود را از دست بدهند و در یک برآورد بدبینانه شمار قربانیان چنین زلزله یی در 48 ساعت بعد از وقوع آن بعید نیست به دو میلیون نفر برسد. توجه کنیم که در نقشه پهنه بندی زلزله کشور، احتمال وقوع زلزله در تهران "خیلی زیاد" و در بم "زیاد" طبقه بندی شده است. یعنی زلزله بم طبیعی تر و محتملتر بود که در تهران رخ دهد. به طور معمول هر صد سال یک بار در تهران یک زلزله بزرگ رخ می دهد و از آخرین زلزله تهران بیش از صد و پانزده سال می گذرد. زلزله تهران فعلا لطف کرده و تاکنون وقوعش را پانزده سال عقب انداخته است».
این گفته ها چندان هم دور از ذهن نیست. کافیست به آمار کشته شدگان زلزله در چند دهه اخیر در ایران نگاهی بیندازیم؛ زلزله
6/9 ریشتری سال 1351 در منطقه قير، 4000 نفر را به کام مرگ برد. زلزله طبس با شدت 7/7 ريشتر در سال 1357، 19600 کشته و تخريب 16 روستا را به دنبال داشت. در سال 1360 منطقه سيرچ با شدت 7/4 ريشتر به لرزه درآمد و 1300 نفر کشته شدند و 85 درصد شهر هم تخريب شد. رودبار و منجيل نيز در سال 1369 با شدت 7/4 ريشتر لرزيد که 35000 نفر کشته به همراه داشت. بيرجند هم در سال 1376 با شدت 7/3 ريشتر لرزيد و 1500 نفر کشته بر جاي گذاشت. بم در سال 1382 با قدرت 6/5 ريشتر با خاک يکسان شد که تقریبا 41000 نفر در اثر آن جان باختند.
این پیش بینی ها و پیشنهادها تحلیل نیست که کسی بخواهد در مورد آنها بحث کند، بلکه خبر ها و پیش بینی هایی است که تاریخ، مشابه آن را به خود دیده است. از آنجا که به گفته امیرالمومنین علی (ع) مؤمن دوبار از یک سوراخ گزیده نمیشود چرا با وجود تکرار غم انگیز این داستان تکراری، تصمیمی قاطع در این باره نمیگیریم؟ فاجعه در زلزله تهران تقریبا با هیچ شهردیگری قابل مقایسه نیست. چرا که در اثر زلزله در شهرها و روستاها، با توجه به وسعت مناطق پیرامون، کار امدادرسانی و بازسازی به راحتی انجام میشود. اما در تهران با اینهمه بافت های انبوه و متراکم و وسعت بسیار، امری تقریبا غیرممکن به نظر میرسد.
به اغراق میگویم، حتی حرجی نیست اگر وجوهات و نذورات و کمک های مردمی به زلزله زدگان تهرانی را نیز از الان جمع آوری کرده و به این امر اختصاص دهیم. چرا که پس از وقوع بحران نوشداروی پس از مرگ خواهد بود. به امید روزی که این مسأله با تصمیم مسئولین و همت مردم حل شود.