گزارش حسین زندی
نگرانی از نحوه ی توزیع کمک های مردمی در منطقه ی زلزله زده
نتیجه و حاصل بلایای طبیعی مانند زلزله تخریب است و ویرانی، مصیبت است و گاه مرگ و ناامیدی ، آزمونی است برای بنی آدم تا پیکر آسیب دیدۀ جمعی را دریابد و گوهریگانگی را تجربه کنند.
با همۀ مصیبتی که در زلزلۀ اخیر آذربایجان گریبان هم میهنانمان را گرفت، به نظر می رسد تجربه و آزمونی رقم خورد برای اعضای این جامعۀ رنگارنگ ،تا یک بار دیگر ویژگی مثبت روح جمعی ایرانی را به نمایش بگذارند. همدردی مردم در کنار کمک¬های نقدی و غیر نقدی و هجومشان برای یاری رسانی به صورت فردی به اندازه ای است که کمک رسانی سازمانهای غیردولتی و نهادهای مدنی را مختل کرده است.
بی اعتمادی مردم به دولت به علت کارنامۀ ناموفق در حوادث پیشین ، ناتوانی در سازماندهی کمک ها و همچنین نبود سازمان های غیردولتی توانمند ومورد اعتماد، سبب شده است مردم در زمان بحران دچار سردرگمی شده و در نهایت خود دست به کار شوند و با شنیدن خبر ناگوار زلزله نهادهای مدنی و شهروندان در همۀ نقاط کشور پیگیر کمک رسانی به هم میهنان آسیب دیده شوند و با جمع آوری کمک های نقدی و غیر نقدی از همۀ استان ها ،به منطقه سرازیر شوند . این مسئله تا آنجا پیش رفت که سازمان¬های فعال اعلام کردند که دیگرنیاز به کمک های غیرنقدی نیست و تنها کمک های نقدی کارساز خواهد بود.
از آنجا که ستاد بحرانی وجود ندارد؛ یا به صورت موقتی شکل می گیرد، سازماندهی کمک ها با مشکلات و مسائلی از جمله در توزیع کمک ها مواجه می شود که بسیار موضوع مهمی است. برای کمتر شدن این مشکلات ،نکاتی وجود دارد که به چند مورد از آنها اشاره می کنم:
- این کمک ها از سوی افراد غیرمتخصص جامعه گردآوری شده و بیشتر به مشکلات معیشتی و تغذیه توجه شده است و نیازهای دیگر کمتر در نظر گرفته شده است.
- نیازهای کودکان و زنان ، به ویژه نیازهای بهداشتی و آموزشی آنان کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
- نیاز به آموزش و مشاوره در زمینه های بهداشتی- روانی ، توسط متخصصان بیشتر احساس می شود.
- حضور افراد عادی که بدون گذراندن دورۀ کمک های اولیه وآگاهی ازمسائل دورۀ بحران ،در منطقه حضور دارند،مشکل ساز است. به طور مثال حضور جمعیت زیاد در محل حادثه ،آواربرداری را کندتر کرده و بوی مردار و حیوانات و احشام تبعات و عواقب بدی را در پی خواهد داشت.
- زباله هایی که از پس از مصرف از کمک های مردمی برجای می ماند - به ویژه ظروف یکبار مصرف و مواد فاسد شدنی- بحران زاست.
- مهمترین مسئله نحوۀ توزیع کمک هاست. زمانی که افرادی برای توزیع کمک های غیر نقدی به محل حادثه می روند، کسانی که در محل حضور دارند از آن اجناس بهره خواهند برد و در مقابل کهنسالان ،آسیب دیدگان ، بیماران و کسانی که این شیوۀ توزیع را تحقیر آمیز می دانند کمتربهره ای از آن کمک ها می برند. از آنجا که این افراد به سبب بی اعتمادی جاری در جامعه ،می خواهند کمک هایشان را خود به دست آسیب دیدگان برسانند، بهتر است اقلام کمکی را به صورت بسته بندی شده، در چادرها به آسیب دیدگان برسانند.
- بهتر است از خانوادۀ قربانیان بیشتر بیشتر دلجویی شود و از آنجا که این افراد بیشترین آسیب را دیده اند ،نیاز است توجه بیشتری به آنها شود
نقش انسان در زلزله اخیر
یکی از نگرانی هایی که پس از وقوع بلایای طبیعی به خصوص زلزله و ویرانی های حاصل از آن، در میان مردم رخنه می کند؛مسئله بازسازی مناطق آسیب دیده است. اولین سوالی که به ذهن می رسد این است که چرا باید چنین تخریب ها و ویرانی های گسترده ای در کشوری که در کانون زلزله قرار دارد، به وجود آید؟ و اینکه چه تفاوتی بین دو کشور ایران و ژاپن وجود دارد که زلزلۀ 12 ریشتری ژاپن نسبت به زلزلۀ 5ریشتری ایران، قربانیان کمتری می گیرد؟
تا کی این آسیب ها به متافیزیک و طبیعت نسبت داده خواهد شد و مسئولیت انسان نادیده گرفته خواهد شد؟
در کنار بی تفاوتی نهادهای دولتی و کارنامۀ ناموفق این سازمان ها برای بازسازی و ساخت و ساز ،یکی از سازمانهایی که در این امر متهم اصلی است سازمان نظام مهندسی است. سوال اصلی از این سازمان این است که چگونه نظارتی صورت گرفته است که بیمارستان اصلی شهرستان هریس یک هفته پس از افتتاح با خاک یکسان شده است؟ چگونه نظارتی است نظارت این سازمان که دانشگاه آزاد شهرستان ورزقان به شکل فجیعی آسیب دیده است؟ چه نهادی مجوز پایان کار این سازمان های دولتی را می دهد؟
به نظر می رسد اگر مسئولیت نظارت ساخت و بازسازی مناطق آسیب دیده به این سازمان داده شود؛ بازهمین آش است و همین کاسه و تکرار فجایعی از این دست دور از ذهن نیست.
تکلیف سازمان های دولتی مشخص است و امیدی به وعده های واهی مدیران دولتی نیست. نهادهای مدنی با تشکیل ستادهای مردمی بازسازی ،می توانند درامر مکان یابی ،نقشه کشی ،نظارت و ساخت بناها به مردم کمک کنند. کمک های ایرانیان خارج از کشورکه هنوز به دست آسیب دیدگان نرسیده و همچنین کمک های مردمی که از طریق هنرمندان و ورزشکاران جمع آوری می شود، می تواند بخشی از این مناطق را بازسازی کند و اگر نظارت توسط مهندسین متعهدی صورت گیرد که به منافع درازمدت مردمی توجه دارند میتوان امیدوار بود که در بالای مشابه کمتر شاهد چنین ویرانی هایی باشیم.
کمک های غیر نقدی مردم به اندازه ای هست که تا مدتها مردم مشکل غذا و معیشت نداشته باشند؛ اما با نزدیک شدن فصل سرما زندگی در چادر سخت تر خواهد شد. از سوی دیگر ماکیان و احشام نیز بدون سرپناه در معرض خطر بیشتری قرار می گیرند.از همین روی نیاز به کمک های نقدی مردم بیشتر احساس می شود. با وعده وام دوازده میلیون تومانی ،البته با 4درصد بهره! - که در چنین شرایطی سخن گفتن از بهره وام برای مصیبت دیدگان مانند پاشیدن نمک بر زخمشان است وبرای هر شنونده ای مایۀ شگفتی – حتی اگر محقق شود، نمی توان طویله ای 30 متری برای احشام روستائیان ساخت.از آنجا که بازسازی به شیوه گذشته در روستاها بدون توجه بهنکات ایمنی و عمرانی آغاز شده است تعجیل در ایجاد چنین ستادی ضروری تر از دیگر کمک هاست.