آدرس پست الکترونيک [email protected]









پنجشنبه، 2 شهریور ماه 1391 برابر با 2012 Thursday 23 August

درسهایی از شیطان که باید یاد گرفت

روند انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا درس‌های فراوانی برای آموختن دارد.

به گزارش «تابناک»، بر مبنای سخن بزرگان که «خذالحکمه و لو من اهل النفاق» و یا «اطلبوا العلم و لو بالصین»، کمی از تجربه‌های دیگران گفتن بد نیست، چهار درس از انتخابات آمریکا را بخوانید.

درس اول: شیوه برخورد با رقیب

حدود 10 روز پیش، میت رامنی نامزد جمهوری‌خواه ریاست‌جمهوری در فاصله حدود سه ماه مانده به انتخابات، معاون خود را انتخاب کرد. پل رایان عضو 42 ساله کنگره آمریکاست. واکنش اوباما و بایدن و نیز طرفداران اوباما در مبارزات انتخاباتی به فرد معرفی شده جالب بود.

اوباما اول به تعریف و تمجید از رایان پرداخت و او را مردی قابل احترام و مرد خانواده و سخنوری قهار دانست. اما به صراحت مرز تفکرات خود با دیدگاه‌های رقبای خود را اعلام کرد و به برنامه‌ها و نه به شخصیت وی حمله‌ور شد.

جو بایدن معاون اوباما هم، با رقیب تازه نامزد شده خود تماس برقرار کرد و ورود وی به صحنه رقابت را خوشامد گفت.

جالب واکنش تیم تبلیغاتی اوباما بود که به سرعت در رسانه‌های خود به نقد برنامه‌های رقیب پرداختند و مشکلاتی که در نتیجه آن برنامه‌ها پیش خواهد آمد را توضیح دادند.

این یک عقب‌ماندگی بزرگ برای ما است که تا زمانی که یک برنامه اجرایی نمی‌شود و یا به مرحله اجرا بسیار نزدیک نمی‌شود نمی‌توانیم آن را مورد بررسی قرار دهیم.

درس دوم: شخصیت یک معاون رئیس‌جمهور

رایان ۴۲ ساله از ۲۸ سالگی به کنگره پیوسته است و تاکنون هفت دوره عضو کنگره آمریکا بوده و در حال حاضر علاوه بر عضویت در کنگره، سمت رئیس کمیته بودجه مجلس نمایندگان را نیز دارد.

وی در دانشگاه علوم سیاسی و اقتصاد خوانده است. در جوانی و در دوران تحصیل کارآموزی‌های خاصی را گذرانده است و در بعضی فعالیت‌های سیاسی مشارکت داشته است و در تابستان در ماشینی به شکل زیر هات‌داگ فروخته است.

برای مقایسه و احتمالا تحقیق بیشتر اجازه دهید چند سوال کوتاه مطرح شود.

در غالب دانشگاه‌های ایران دانشکده حقوق و علوم سیاسی داریم و کمتر دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی. موضوع واقعا نیازمند بحث و بررسی است، اما چه کسی و کی این کار را انجام خواهد داد؟

آقای رایان در دوران دانشجویی به عنوان کارآموزی در دفتر یک سناتور کار می‌کرده است و یک دوره مفید به نام برنامه Washington Semester را نیز گذرانده است. اولا که در ایران مطلقا چنین دوره‌ای قابل تصور نیست. ثانیا با عرض شرمندگی علاوه بر این که کمتر نماینده‌ای پیدا می‌شود که بتوان از او چیزی آموخت، کمتر کسی هم پیدا شده است که به دنبال یاد گرفتن کار سیاسی باشد. چه بسیار آقازاده‌هایی که دوره ندیده و کارآموزی نگذرانده مدیر شده‌اند. کاش حداقل یک ترم تحصیلی از همین دوره‌های بالا را برای بسیاری از مقامات ما می‌گذاشتند تا مثلا مقدمات قانون، سیاست‌گذاری، اقتصاد و یا کسب وکار را یاد بگیرند.

جالب این است که در آمریکای مرفه قرن بیست و یک، نامزد معاونت ریاست جمهوری در دوران دانشجویی برای در آوردن خرج خود هات‌داگ بفروشد و در ایرانی که تازه در ابتدای مسیر توسعه و پیشرفت است، نسل سالهای اخیر چنین کاری را نپسندد.

قسمت بدتر داستان این است که ما حتی در میان مدیران درجه اول تا دوم و سوم کشور و به خصوص در میان آنانی که به تازگی به جایی می‌رسند، کمتر کسی را داریم که تجربه کار و کاسبی را داشته باشند. شاید اگر کمی تامل کنیم بپذیریم که ذهنی که به جای دخل و خرج فقط برای خرج تصمیم گرفته است، بیمار بار خواهد آمد.

مساله مهم دیگر این است که کسی قصد معاونت ریاست‌جمهوری را دارد که سابقه قانون و برنامه نوشتن را دارد. آیا می‌شود پذیرفت کسی را که سابقه قانون یا برنامه نوشتن را ندارد به پست‌های حساس گمارد تا برای همه چیز یک کشور قانون بنویسد؟

درس سوم: هزینه‌های انتخاباتی

سه‌شنبه این هفته رویترز در مطلبی، چکیده صورت‌حساب و منشا هزینه‌های نامزدهای انتخاباتی را منتشر کرد. این آمار به نقل از کمیسیون فدرال انتخابات آمریکا و تا تاریخ آخر ماه جولای ارائه شده است.

این شفافیت نشان می‌دهد که چه کسانی طرفدار رئیس‌جمهوری چه کسی هستند و برای آن هزینه پرداخت می‌کنند.

مجلس هشتم در اواخر دی ماه سال گذشته با بررسی فوری طرح شفاف‌سازی هزینه‌های انتخاباتی مخالفت کرد. فعلا هم از بررسی این طرح در مجلس خبری نیست و معلوم هم نیست که قانون چگونه نوشته شده است و آیا به انتخابات سال آینده می‌رسد یا خیر؟

جالب این است که افغانستانی‌ها هم به دنبال تصویب چنین قانونی هستند و بعید نیست آنها زودتر از ما به نتیجه برسند.

درس چهارم: انتظارات از منتخب

یک نظرسنجی که به طور مشترک توسط رویترز و موسسه ایپسوس انجام شده است نشان می‌دهد که قیمت بنزین از اهمیت کمی در ارزیابی عملکرد اوباما برخوردار است. گفته می‌شود، آمریکایی‌ها به این خاطر که فکر می‌کنند اوباما نمی‌تواند به لحاظ عملی بر قیمت بنزین تاثیر چندانی بگذارد در این مورد بر وی سخت نمی‌گیرند؛ به عبارت دیگر مردم آمریکا پذیرفته‌اند که تعیین قیمت بنزین در دست رئیس‌جمهورشان نیست و بنابراین قیمت بنزین تاثیر کمی در نامزد منتخب انها خواهد داشت و بیشتر به عملکرد وی در حوزه بیمه و اشتغال تمرکز خواهند کرد.

شاید بدمان بیاید، اما سیاستمداران ما باید یاد بگیرند به اندازه اختیاراتشان قول بدهند، طرح بدهند و ادعا کنند و در مقابل مردم هم لابد باید در چارچوب همین اختیارات از فرد مورد نظرشان انتظار داشته باشند.

در ایران، نماینده مجلس می‌خواهد گاهی نقش شهردار شهری کوچک، گاهی نقش رئیس‌جمهور، گاهی نقش وزرا و حتی گاهی نقش فرمانده کل قوا را هم بازی کند. شرح رفتار دیگر سیاسیون هم به جای خوبی ختم نخواهد شد اما لازم است همه به اختیارات خود و دیگران و توقعاتی که از آنها دارند یک بار دیگر فکر کنند.

برقراری عدالت یک مثال معروف است. فقط بخشی از عدالت، مثلا عدالت توزیعی در دست رئیس‌جمهور است. به همین خاطر نه رئیس‌جمهور می‌تواند وعده بریدن دست دزدها را بدهد و نه مردم باید چنین انتظاری از وی داشته باشند. رئیس‌جمهور فقط می‌توانست و باید به فکر این بود که قانون و سیستمی را ایجاد کند که از این پس دزدی نشود. عدالت در معنای بریدن دست دزدهای سابق وظیفه و اختیار کسی دیگر است.




Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español

به اشتراک بگذارید:






© copyright 2004 - 2024 IranPressNews.com All Rights Reserved