جعفر پویه
شکست سیاست یکدست سازی رژیم و به گِل نشستن دیپلماسی آن، باعث شده تا بازار نامه نگاری و پیشنهادات متفاوت پایوران و مقامات سابق و کنونی رژیم به علی خامنه ای گرم شود. بیشتر نامه های منتشر شده و پیشنهادات در مورد محدود کردن اختیارات دولت احمدی نژاد و واگذاری آن به جمعی از سیاستمداران و نزدیکان به بیت خامنه ای است.
اولین بار روزنامه "ایران"، ارگان دولت احمدی نژاد، ادعا کرد که چهار نفر از اخراجیهای دولت طی نامه ای به "یکی از مقامات عالی رتبه نظام" نوشته اند: "با توجه به وضعیت حساس و بحرانی کشور، ستادی متشکل از رووسای قوای سهگانه و برخی از عقلای دیگر تشکیل شود و مدیریت مسایل اجرایی را طی یک سال آینده بر عهده بگیرد."
منظور روزنامه "ایران" از "مقامات عالی رتبه نظام"، علی خامنه ای است که در چنین مواقع اینگونه از او یاد می شود. این روزنامه این چهار وزیر سابق را، منوچهر متکی، مصطفی پور محمدی، فرهاد رهبر و داوود دانش جعفری معرفی می کند. این درحالی است که سه هفته قبل نیز 9 نفر از نمایندگان مجلس آخوندی با ارسال نامه ای به هیات رییسه مجلس خواستار تشکیل ستادی از تمامی نهادهای حکومتی و با اختیارات خاص برای مدیریت اقتصاد کشور شده بودند.
از ظاهر قضایا اینگونه استنباط می شود که به دلیل شکست سیاستهای اتمی رژیم در عرصه بین الملل و فشار تحریمها بر اقتصاد کشور، آنان پیشنهاد می کنند به دلیل ناکارآمدی دولت این ستاد "مسوولیت اتخاذ کلیه تصمیمات اقتصادی در بخشهای داخلی و خارجی را در مقطع زمانی یکساله بر عهده بگیرد."
این درحالی است که در روزهای گذشته از یک طرف هاشمی رفسنجانی با شکایت از وضعیت پیش آمده در مورد رژیم می گوید: "مجموعهای از عملكردها و سیاستها، امروز ما را به اقتصاد مقاومتی رسانده و لازم است كه این راهكار جدید ابتدا به درستی تعریف و سپس كارشناسانه و مدبرانه سیاستگذاری گردد و مجری مناسب و صالحی اجرای آن را به عهده بگیرد."
و ناطق نوری در سخنرانیهای خود به طور غیر مستقیم خامنه ای را خطاب قرار داده و به شیوه مدیریت او انتقاد می کند.
به نظر می رسد شکست سیاست یکدست سازی خامنه ای و به گل نشستن کشتی دیپلماسی منطقه ای و بین المللی او، همراه با نابودی اقتصاد کشور و برهم خوردن دستگاه سیاست سازیاش، او را در موقعیتی قرار داده که رقبای رانده شده از قدرت فرصت را مغتنم شمرده و وارد میدان شده اند.
از سوی دیگر، چند پادوی بیت او با انتشار نامه و فرستادن پیشنهاداتی برای محدود سازی دولت احمدی نژاد در فرصت یک ساله، تلاش دارند تا مسوولیت این شکستها را به گردن دولت احمدی نژاد انداخته و او را قربانی بی بصیرتی خامنه ای کنند.
هرچند احتمال قربانی کردن احمدی نژاد به دلیل مهندسی انتخابات و روی کار آوردنش توسط خامنه ای می تواند همچون تفی سربالا عمل کند، اما فایده این نامه نگاری ها و پیشنهاد تشکیل ستاد و ... می تواند آن بخش از بدنه رژیم که در حال ریزش است را نگه داشته و مقصر وضعیت پیش رو را احمدی نژاد اعلام کند. این مقصر سازی و نشانه گذاری نیز سیاست غلط خامنه ای در انتخاب پادوی چموش را افشا می کند. با این وجود، زیان این کار برای مقام ولایت فقیه کمتر از پذیرش سیاست فضاحت باری است که کشور را به وضعیت کنونی کشانده است.