اعتدال: این روزها اخبار مختلفی درباره جمع آوری آنتن های ماهواره که چند صباحی ست بر بام خانه حدود 3 میلیون ایرانی روییده، به گوش می رسد و این موضوع موافقان و مخالفان بسیاری را به پرسشگری و اظهار نظر واداشته است. متصدیان امر این عملیات را در راستای کاهش ناهنجاری ناشی از تماشای برنامه های شبکه های ماهواره ای بیان کرده اند. اما پرسش مخالفان طرح جمع آوری ماهواره ها آن است که عملیات سلبی چگونه در بهنجار کردن ناهنجاری ها موثر خواهد بود؟!
امروزه رسانه ها مهمترین ابزار چالش برانگیز در مبانی و اصول جوامعی هستند که دارای یقین، باور، افکار و عقاید مشترکند. بررسی مکتب فرانکفورت نشان می دهد که غرب با گسترش شبکه های ماهواره ای سعی در اشاعه و تبلیغ ارزش های نظام سرمایه داری دارد، و گسست انسجام ملی حکومت هایی که بر مبنای اندیشه ضد سرمایه داری شکل گرفته اند از اهداف این شبکه هاست. پس براندازی نظام هایی چون نظام جمهوری اسلامی ایران که با شعار نه شرقی و نه غربی پی ریزی شده است و اندیشه ضد سرمایه داری خود را به دیگر کشورها نیز صادر می کند در دستور کار نظام سرمایه داری قرار دارد. سخنان وزیر جنگ رژیم صهیونیستی مقابل کمیته اصلاح دولتی [یک تینک تنک دولتی در آمریکا] به روشنی نمایانگر تلاش غرب برای براندازی نظام به روش جنگ نرم است. بنیامین نتانیاهو در این سخنرانی گفته است:"آمریکا میتواند با پخش سریال های شبکه فاکس که افراد زیبا روی جوان را در وضعیت های متنوعی از برهنگی نشان می دهند که زندگیهای فریبنده و مادی گرایانه دارند و رابطه های بیقید جنسی برقرار میکنند، یک انقلاب را علیه حکومت این کشور(جمهوری اسلامی ایران) برانگیزد..."
جنگ نرم در اشکال و شیوه های متفاوتی دیده می شود که جنگ رسانه ای اعم از خبری و فرهنگی از آن جمله به شمار می آید. البته به رغم آنکه اهداف جنگ رسانه ای خبری و جنگ رسانه ای فرهنگی بر اساس باور زدایی شکل گرفته اند، اما این دو ، تفاوت های عمدهای با یکدیگر دارند. در جنگ خبری پیکان حمله مهاجم به روشنی رو به سوی مواضع سیاسی کشور هدف است و بیشتر مخاطبان این شبکه ها کسانی هستند که نسبت به مطبوعات و رسانه های دولتی و به طور کلی مواضع سیاسی کشور خود کم اعتماد یا بی اعتمادند. کنش این شبکه ها نیز با توجه به ترسیم اهداف کوتاه مدت و دراز متفاوت است، به طوریکه مخاطبان در مقابل پروپاگاندای سیاه و خاکستری این شبکه ها واکنش های متفاوتی بروز می دهند و اگرچه در برهه هایی تبلیغات سیاه هیجاناتی را در میان مخاطبان خود بر می انگیزد، اما با توجه به اینکه مواضع مخاطبان شبکه های خبری نسبت به مواضع سیاسی کشور خود مشخص است، این شبکه ها به رغم موثر بودن تهدیدی جدی به شمار نمی آیند، اما آنچه قابل تامل است مواضع خاموش مخاطبانی ست که اعتقادات و باورهای دینی و ملی خود را امری شخصی تعریف میکنند و مورد هدف شبکه های سرگرمی در جنگ فرهنگی نرم هستند. همان گونه که از سخنان نتانیاهو بر می آید هدف جنگ رسانه ای فرهنگی بستر سازی برای حضور دراز مدت و بدون برخورد فیزیکی در کشورهای مخالف تفکر صهیونیستی است، و در پی این هدف گذاری شبکه های سرگرمی با تکرار مفاهیمی که در آن به ترویج اباحه گری، بی اعتقادی، تجمل گرایی و بی بند و باری می پردازند سعی در کنترل احساسات مذهبی، ملی و دینی مخاطبان و ترویج الگوها و هنجارهای غربی دارند. اگر تا صد سال پیش ثروت مهمترین ابزار کسب قدرت به شمار میرفت، اما پس از اختراع دستگاه چاپ و به خصوص با اختراع رادیو و تلویزیون این رسانه ها هستند که با تاثیر بر افکار عمومی فراتر از واقعیت رفته و با بازنمایی آنچه مد نظر سکاندار رسانه است، راه را برای کسب قدرت باز میکنند و با تصورسازی در ذهن مخاطبان قوت و ضعف قدرت ها را به گونه ای غلوآمیز به نمایش می گذارند، و از همین روی است که در سه دهه اخیر گسترش شبکه های ماهواره ای با قدرت و شدت در دستور کار صاحبان ثروت قرار گرفته است. اگرچه در سال 1960 میلادی انگیزه محقق فرانسوی(کاستون برژه) برای پیشنهاد استفاده گسترده از ماهواره های فضایی در کنفرانس عمومی یونسکو پخش برنامه های آموزشی و گسترش تعلیم و تربیت در مناطق محروم بود.
در میان صاحبان رسانه رابرت مورداک یهودی-استرالیایی که رسانه های تحت مالکیتش در 30 کشور جهان از جمله آمریکا، انگلستان و استرالیا، کانادا، آلمان، هلند، چین، ژاپن، هند و اندونزی بالغ بر سیصد رسانه تخمین زده شده است، بیش از دیگران مورد توجه است. تلاش مرداک برای حضور رسانه ای در کشورهای متعدد نشان می دهد که هدف او مدیریت افکار عمومی جهان است، و این رهبری ممکن نیست مگر آنکه سبک زندگی انسان های متدین جهان تغییر کند و شخصی کردن دین، و لیبرالیسم فرهنگی ترویج شود. بنابراین اطلاع از هدف این غول رسانه ای، صاحبان اندیشه را بر می انگیزد که با در نظر گرفتن سرعت وصف ناشدنی تکنولوژیه ای گوناگون مرتبط با دنیای رسانه که در سیطره اراده تعداد محدودی قرار دارد به راهکارهایی موثر برای مقابله با هجوم فزاینده فرهنگی بیندیشند!
پس از ظهور شبکه فارسی وان که مخاطبان ایرانی، افغان و تاجیک را در بر می گیرد عدهای بر آن شدند تا این شبکه ماهواره ای را بی اثر نشان دهند و اعلام کردند که این شبکه صرفا مورد توجه زنان بالای 35 سال است که البته در این خصوص تحقیق روشنی گزارش نشده است. اما به فرض صحت ادعای مذکور این پرسش مطرح میشود که آیا مخاطبان این شبکه از سواد رسانه ای که شامل مهارت و توانایی تحلیل، نقد و ارزیابی محتوای مجموعه های تلویزیونی می باشد، برخوردار هستند تا از گزند القائات برنامه های آن در امان بمانند؟ بدون شک ایران از جمله کشورهای در حال توسعه ای ست که شیوه زندگی شهروندان آن نیز تحت تاثیر توسعه قرار گرفته است و از شکل گروهی به گونه فردگرایانه در حال دگرگونی است. امروزه زنان ایرانی پا به پای مردان برای پیشرفت کشور خود تلاش میکنند. اما احساسات، علایق و الگوی زندگی آنها تفاوت چندانی با گذشته ندارد. اگرچه در گذشته زنان دور هم جمع می شدند تا از رازها و قصه های مگوی یکدیگر مطلع شوند و امروز فرصت گعده گرفتن برای زنان کمتر وجود دارد، اما تلویزیون بی دردسرترین وسیله ارتباط جمعی جانشین اشکال قدیمی فرهنگ و اجتماعات زنانه شده است تا انتقال دهنده تصویر زندگی و رفتار اجتماعی گروه های متفاوت جامعه باشد. البته نبایدتصور کرد که این رسانه همچون گذشته توانایی اعمال نظر برای چگونگی دریافت برنامه های خود را دارد، زیرا اگر در گذشته این جعبه جادویی مخاطبان خود را وا میداشت تا بنابر سلیقه و تصمیم صاحبان آن برای تماشای برنامه های مورد علاقه خود برنامه ریزی کنند، امروزه پیشرفت تکنولوژی و فناوریهای جدید این امکان را برای مخاطب فراهم کرده است که در جایگاه یک گزینشگر، محتوا و برنامه باب طبع خود را در زمان و مکان مورد نظر انتخاب کند، زیرا فیلم های ویدئویی، بلوتوثهای موبایلی و دنیای اینترنت سودای جایگزینی بر رسانه های سنتی را در سر می پرورانند.
کارشناسان رشته های مختلف عمده تفاوت شبکه های ماهواره ای سرگرم کننده با شبکه های داخلی را در مفاهیم، مضمون و محتوای برنامه ها می دانند و به گفته آنان مضامین و محتوای مجموعه های تلویزیونی شبکه ماهواره ای چون فارسی وان چالش برانگیز و تخریب کننده است. اما چرا در کشوری چون ایران برخی مخاطبان علاقمند به تماشای سریالهای این شبکه تلویزیونی هستند؟! سید مرتضی آوینی پاسخی جالب برای این پرسش دارد. او معتقد است:"انسان این روزگار در جست و جوی ابزاری برآمده است که اوقات او را با غفلت و فراموشی پر کند. او از ذکر یعنی آن چه او را به یاد حقیقت و مرگ و عالم غیب و عاقبت و معاد بیندازد می گریزد، و بنابراین توقع دارد آن چه در اوقات فراغت به او عرضه میشود این خواسته را به طور کامل برآورده سازد." (رستاخیز جان- ص 121 و 122- شهید مرتضی) و مخاطبان فارسی وان با توجه به پایبندی سیمای جمهوری اسلامی به هنر متعهد و ارایه الگوهای مذهبی، فرهنگی و اجتماعی هنگامیکه الگوها را دست نیافتنی و اسطوره ای می یابند، نسبت به تماشای برنامه های آن دلزده می شوند، و از آنجا که این مخاطب(گیرنده) از سواد رسانه ای بی بهره است و اهداف پشت پرده فرستنده(فارسی وان) را درک نمی کند اوقات فراغت خود را با تماشای برنامه های شبکه های ماهواره ای مانند فارسی وان پر می کند. اقبال از شبکه فارسی وان نشان میدهد که موسس آن مطالعه عمیق و گستردهای را برای شناخت ذائقه زنان ایرانی به پایان رسانده است، و با ذائقه مخاطبان ایرانی کاملا آشناست. فارسی وان از زمان تاسیس پخش سریالهای کره ای را در کنداکتور خود دارد و مرور آنتن شبکه های داخلی نیز از سبقه طولانی سریالهای کره ای حکایت دارد، و شاید این اشتراک باشد که مخاطبان زن این شبکه هشدارهای کارشناسان را در فاسد بودن برنامه های فارسی وان جدی نمیگیرند. البته گلشن پژوه در مقاله تحلیل و بررسی شبکه ماهواره ای فارسی وان به موضوع مهمی اشاره کرده است که باید به آن نیز توجه داشت. او میگوید: "نباید تصور کنیم سریالهایی که از فارسی وان پخش میشود مختص ایران ساخته شده است."
بی شک توزیع روابط متقابل ضدیتی، مهمترین رکن در محتوای مجموعه های تلویزیونی فارسی وان است. اما چرا با وجود آنکه شبکه های داخلی و شبکه فارسی وان به طور مشترک پخش حداقل یک سریال کره ای را در دستور کار خود دارند اما اقبال مخاطبان زن بالای 35 سال فارسی وان به این سریال ها نسبت به شبکه های داخلی بیشتر است! برای این پرسش نیز میتوان چند پاسخ برشمرد. نخست اینکه شبکه های داخلی به پخش سریالهای افسانه ای (جومونگ و امپراطور دریا یک و دو و سه و...) اقدام می کنند، در حالیکه سریال های منتخب فارسی وان زندگی انسان کنونی را با دل مشغولیها، مخاطرات، مشکلات، اشتباهات، خیانتها و رفاقتهای روزمره به تصویر می کشند، و متاسفانه گاهی در دادگاه های خانواده می شنویم که رابطه صمیمی زن و شوهر با ورود فارسی وان به خانه دچار تزلزل شده که ممکن است در خصوص این خانواده ها نظریه گربنر در خصوص "قدرت رسانه و راه های مشترک نگریست و فهم جهان یا کاشت الگوهای غالب" مصداق پیدا کرده باشد. از آنجا که مخاطبان به سریال ها به عنوان یک تجربه زیست شده می نگرند، شبه واقعی بودن داستان فیلم های منتخب شبکه فارسی وان، و مهمتر از آن بیگانه بودن مخاطبان با "سواد رسانه ای" سبب ترویج خانواده های بی سر و سامان و لجام گسیخته، عادی جلوه دادن خیانت زن به شوهر و البته شوهر به زن، عادی جلوه دادن رابطه جنسی دختر و پسر قبل از ازدواج، ترویج فمینیسم و ایجاد آمادگی ذهنی برای بسط تفکر شیطان پرستی می شود. بنابراین به رغم تحلیل کارشناسان و منتقدان سینما و تلویزیون، سطح کیفی پایین و شخصیت پردازی ضعیف و ساختار داستانی و حتی دوبله نازل و سطح پایین سریال های فارسی وان به ریزش مخاطبان آن منجر نشده و راه به جایی نبرده است. هر چند صدا و سیمای جمهوری اسلامی با راه اندازی متعدد شبکه های تلویزیونی سعی در جبران کاستی های موجود دارد، اما تعدد شبکه ها نیز برای مخاطبان اهمیتی ندارد به طوریکه پس از فارسی وان شاهد ظهور شبکه های فارسی زبان من و تو، و زمزمه بوده ایم.
با وجود نظرات کسانی چون آدرنو که استثمار را در حوزه ذهنی و فکری و می دانند و پیروان مکاتبی چون فرانکفورتیها که تولید انبوه هنرها و جایگزین کردن معیارهای اقتصادی را سبب از بین رفتن معیارهای انسانی می دانند، نباید رویکردهای رفتارگرایانه را برای مخاطبان ایرانی شبکه های ماهواره ای قائل بود، زیرا همانگونه که از نظریه برلو بر می آید "معنی" قابل انتقال نیست بلکه در خود مخاطب شکل میگیرد، و اگرچه مخاطبان ایرانی شبکه های ماهواره ای به سواد رسانهای تجهیز نیستند اما برای تغییر نگرش خود اصول و چارچوب خاصی دارند، و برخلاف نظر مارکس یک گونی سیب زمینی نیستند که به راحتی قابل هدایت و کنترل باشند. مخاطبان ایرانی حتی در مواقعی که تحت تاثیر تبلیغات سیاسی(پروپاگاندا) هیجاناتی از خود نشان میدهند، خیلی زود به شعور خود باز میگردند و شور و هیجان کاذب فروکش میکند. فتنه 88 و پروپاگاندای شبکه های خبری معاند نظام جمهوری اسلامی نیز دلیلی بر این مدعاست. ظاهر امر نشان میدهد که افق جنگ نرم فرهنگی شبکه فارسی وان و جنگ نرم خبری شبکه بی.بی.سی همسو است و در ترسیم مدت زمان رسیدن به هدف خود نیز اشتراک دارند.
شبکه بی.بی.سی فارسی با پخش مستندهای ضد ایرانی و شبکه تلویزیونی فارسی وان با پخش سریالهایی درباره افراد دو ملیتی و دو کیشی(مسلمان - مسیحی) اعتقادات و ادراک مخاطبانی که اطلاعات عمیقی در خصوص کیش و آیین خود ندارند، را بازسازی میکنند و به تخریب و تخطئه فرهنگ و دین می پردازند، اما آگاهی از این تهدیدات شبکه های ماهواره ای نباید به دستپاچگی و آشفتگی ما و انجام عملیات سلبی بیانجامد که به قول آوینی "هجوم فرهنگی غرب به فرهنگهای دیگر، و به خصوص به فرهنگ دینداری امر تازه ای نیست." بلکه باید به زیر ساختهای آموزشی و تربیتی و سواد رسانه ای که از سی سال گذشته مورد توجه کشورهایی چون کانادا و ژاپن قرار گرفته توجه نشان داد تا طی یک واکسیناسیون عمومی در جامعه یکایک افراد را در مقابل تهاجم فرهنگی واکسینه کرد. شهید آوینی در این باره می گوید:"حصارها تا هنگامی مفید فایده ای هستند که دزدان شب رو بر زمین می زیند، اما آنگاه که دزدان از آسمان فرود میآیند، چگونه می توان به حصار ها اطمینان کرد؟ پس باید از این اندیشه که حصارهایی بتوانند ما را از شر ماهواره ها محفوظ دارند بیرون شد و خانه را در دامنه آتشفشان بنا کرد."انفجار اطلاعات- رستاخیز جان.ص136
اگرچه جمع آوری دیش های ماهواره از روی پشت بام ها با هدف مصونیت جامعه صورت می گیرد اما همانگونه که نظریه پردازان مکتب فرانکفورت در سالیان پیش گفته اند، امروزه تکنولوژی بدون در نظر گرفتن نقش مثبت یا منفی آن به اسطورهای جدید تبدیل و جایگزین اسطورههای قدیمی شده است، حال اینکه جورج زیمل رسانه ها را وسیله دستکاری افکار و هدایت جامعه میداند بحثی دیگر است اما باید پذیرفت که قطار پیشرفت تکنولوژی با انجام عملیات سلبی متوقف نمی شود، و حتی اگر نیروی انتظامی با انتشار آمار و اخبار در خصوص کاهش بدحجابی ناشی از جمع آوری ماهواره ها این واکنش سلبی را توجیه کند، در آینده نه چندان دور شاهد گیرنده های ماهواره ای خواهیم بود که از تیررس ماموران نیروی انتظامی خارج است. بنابراین سرک کشیدن، و جستجوی خانه به خانه مردم با شعار مردمسالاری جمهوری اسلامی تناسبی ندارد، و دموکراسی در کشور را به زیر سوال می برد. آوینی در آن سال ها که تکنولوژی گام های بلند خود را برنداشته بود و هنوز استفاده از ماهواره در کشورمان مطرح نبود و مسئولان فرهنگی درگیر بررسی چگونگی دسترسی مردم به ویدئو بودند، معتقد بود که "نباید به ورود یا عدم ورود ویدئو به کشور اندیشید، زیرا چه بخواهیم و چه نخواهیم این کار شده است." و امروزه برای مقابله با تاثیرات مسموم فرهنگی که در ماهیت شبکه های معاند نظام نهفته است ضرورت دارد که به جای ارعاب و تهدید و خشونت در کوچه و خیابان ها به راه هایی موثرتری چون آموزش در مدارس و دانشگاه ها برای ارتقاء سواد رسانه ای اندیشید. زیرا به قول شهید سید مرتضی آوینی: "انسان را نمیتوان با تازیانه به راه حق کشید، راه حق راهیست که اگر با اختیار انتخاب نشود بی فایده است." او معتقد بود: " اعمال زور و شیوه های پلیسی جز حریص کردن بسیاری از کسانی که هنوز برای فرار به غرب تصمیم نگرفته اند فایده دیگری نخواهد داشت." آوینی.ویدیو دربرابر رستاخیز تاریخی انسان. 101
*عاطفه تلقانی - کارشناس رسانه
منابع:
- افکار عمومی و شیوه های اقناع- کاظم متولی- انتشارات بهجت
- دگرگونی در نقش زنان- شهلا اعزازی- نشر علم
- رستاخیز جان – سید مرتضی آوینی- نشر واحه
- جنگ نرم6- ویژه جنگ رسانه ای علیه ج.ا.ایران- مقاله محمود رضا گلشن پژوه- انتشارات موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر تهران
- جنگ نرم 2- ویژه جنگ رسانه ای – گرد آوری و تدوین حمید ضیایی پرور- انتشارات موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر تهران
- هانری دروش، جامعه شناسی در مواجه با دین – سارا شریعتی - نشر کوچک
- نظریه رسانه ها جامعه شناسی ارتباطات – نظام بهرامی کمیل – انتشارات کویر