کمیته گزارشگران حقوق بشر-
ترافیک .. ترافیک.. ترافیک
توی دلم هی بد و بیراه میگویم که باز دو قطره باران آمد و کار مملکت تعطیل شد. ماشینها یک قدم یک قدم حرکت میکنند. چهارراه نظامآباد، مملو از آدم است. دورتادور میدان، پر است از انوع مختلفِ ماشینهای پلیس .
جمعیت دو تا دور چهارراه حلقه زده. گروهی مقابل درب ورودی مترو ایستادهاند. برخی از تیرهای برق و باجههای تلفن بالا رفتهاند. انگار صحنه نمایش واقعهی مهمی است.
دورتر میایستم. خانم کنار دستی میگوید:" اراذل و اوباش هستند، آوردنشان اینجا، معرفیشان میکنند جلوی مردم."
میپرسم:" اراذل و اوباش یعنی چه؟" میگوید:" همینها که شرارت میکنند. برخیهایشان دزدی میکنند. بعضیها با زنهای مردم....! " و ادامه میدهد:" بعضیهایشان سن و سال دار بودند، زن و بچه دارند. آخر زن و بچههایشان چه گناهی کردهاند. تعدادی دیگر هم خیلی کوچک بودند."
من هی سرک میکشم از میان جمعیت که چیزی ببینم، به زن میگویم:" خانم واقعا فکر میکنید اینها اراذل و اوباشند؟!.. " نگاهم میکند. میگویم:" اینطورها نیست، خانم. من میدانم!"
یک نفرشان را درحالی که دستش زخمی و بانداژ شده است، می آورند سوار ماشین میکنند. خیلیهایشان سر و صورتشان زخمی است. معلوم است چه بر سرشان آمده، میروم جلوتر به مأمور پلیس میگویم:" داستان این افراد چیست آقا.؟".. میگوید:" برو عقب خانم"، میگویم:" من خبرنگارم!" و توی دلم فکر میکنم که اگر گفت کارت خبرنگاریات، چه دروغی سر هم کنم.
باز میگوید:" برو عقب، اراذل و اوباشند دیگر!"
میگویم:" میشود بگویید اراذل و اوباش دقیقا یعنی چه؟" نگاه سنگینش را میدوزد روی صورتم که یعنی دارم زیادی حرف میزنم."
دور تا دور چهاراه، تا چشم کار میکند مأموران نیروی انتظامی است، با لباسهای مختلف. زن کنار دستیام میگوید:" توی تلویزیون اعلام کرده، از ساعت 5 صبح شروع شده"
صف طولانی ماشینهایی که پشت جمعیت ماندهاند. مسافرانی که کنار خیابان در انتظار تاکسی صف کشیدهاند. بازداشتشدگان را گروه گروه مینشاندند در ماشینهایی که پشتش قفس دارد، برنامه تمام شده. مردی در بلندگو میگوید:" از حضور شما مردم همیشه در صحنه متشکریم، این تنها نمونهای از برنامههای پلیس برای امنیت شما شهروندان است. لطفا متفرق شوید!"
مرد راننده میگوید:" ببین چه بساطی راه انداختهاند. خودشان از دم اراذل و اوباشند. حالا میدانید تلافی این کارشان را چهارشنبه سوری در میآوریم!".. از اهالی همان منطقه نظام آباد است.
مسافر دیگر میگوید:" ماشاالله مردم برای دیدن اعدام و اینجور چیزها خوب جمع میشوند، آنوقت میگویند با کارت ملیـتان بیایید مرغ بخرید، کسی صدایش در نمیآید"
طرح مبارزه با اراذل و اوباش
طرح مبارزه با افراد موسوم به ارذل و اوباش، اولینبار در اردیبهشتماه سال 86 از سوی پلیس به مردم معرفی شد. در این طرح قرار بود، نیروهای پلیس به دستگیری کسانی بپردازند که در محلات شرارت کرده و موجب رعب و وحشت در میان ساکنان میشدند.
با اینحال مرحله اول این طرح که با دعوت از عکاسان و خبرنگاران انجام شد با واکنشهای گستردهای از سوی فعالان حقوق بشر مواجه شد. انتشار تصاویر از برخوردهای خشن نیروهای انتظامی با بازداشتشدگان، پلیس را وادار کرد تا در مقابل خبرنگاران ضمن دفاع از این طرح، برخوردهای انجام شده را تقبیح کرده و آن را تخطی مأمورانش بداند.
بازداشتشدگان سپس به بازداشتگاه کهریزک منتقل شدند و در آنجا تحت شدیدترین شکنجههای جسمی قرار گرفتند. شاهدان عینی از کشته شدن دست کم 10 نفر در بازداشتگاه کهریزک خبر میدادند. بازداشتگاه کهریزک، پس از انتخابات، جهت نگهداری بازداشتشدگان معترض به نتایج انتخابات مورد استفاده قرار گرفت.
درحالی که از بازداشتشدگان طرحهای پیشین " جمعآوری اراذل و اوباش"، هنوز شماری از آنها در وضعیت بلاتکلیفی در زندان به سر میبرند، در هفتههای گذشته نیز خبرهایی مبنی بر گرداندن اراذل و اوباش در محلات و دستگیریهای گسترده این افراد منتشر شده است.
گزارشها حاکی از آن است که افراد بازداشت شده، عموما شامل کسانی هستند که به دلایل مختلف دارای پرونده در نیروی انتظامی و دادگاه بوده، با اینحال دوران محکومیت خود را گذرانده و آزاد شدهاند.
یکی از بازداشتشدگان سالهای گذشته میگوید:" تمام کسانی که را دارای پرونده در نیروی انتظامی محلهشان هستند. حتی اگر کاری هم نکرده باشند، در جریان این طرحها می آیند سراغشان و بدون اینکه جرم دیگری مرتکب شده باشند، تنها برای نشان دادن اقتدار نیروی انتظامی دستگیر میشوند."