خراسان - خبرهاي منتشر شده درباره فساد بزرگ بانکي و قصه تلخ اختلاس و جابه جايي ۳ هزار ميليارد توماني و خبرهاي تلخ دادگاه بيمه و چک هاي سفيد و پول هاي آن چناني جابه جا شده در بيمه برايم خيلي تلخ و رنج آور بود و هست اما تلخ تر و رنج آورتر شد وقتي که يکي از بزرگ مردان روزهاي ايثار و حماسه ديروز بعد از چاپ مطلب «يک اسطوره و يک دنيا بي ادعايي» به همکارمان زنگ زد و گفت: من چيزهاي زيادي درباره اين مرد بزرگ مي دانم يکي از آن نمونه اين است که باقرزاده در بحبوحه سال هاي دفاع مقدس و همزمان با مجروحيت و جانباز شدنش همه حقوقش را که آن زمان ۳۰ هزار تومان بود به من داد و گفت اين را براي کمک به جبهه و رزمندگان هديه کن، من چشم هايم را در راه خدا داده ام و از اين بابت نمي خواهم حقوقي دريافت کنم. بعد از بازگو کردن اين جمله ها توسط همکارم با خود گفتم بعضي ها چه بزرگند و چه راحت حتي از چشم هايشان مي گذرند براي دين و ميهن و برخي چه قدر گستاخ و بي حيا و ظالمند که به اين راحتي ۳ هزار ميليارد مي خورند و مي بلعند و اختلاس مي کنند و رشوه مي دهند و رشوه مي گيرند و نه خودشان دق مي کنند، نه مسئولي دق مي کند و نه حتي کسي استعفا مي دهد.