آدرس پست الکترونيک [email protected]









چهارشنبه، 17 خرداد ماه 1391 برابر با 2012 Wednesday 06 June

رئیس جمهور بعدی باید فرا جناحی باشد

ملت آنلاین: صفحه اين روزهاي سياست و چيدمان سياسي گروه‌ها و احزاب مختلف به گونه‌اي ورق خورده كه هر لحظه با واكنشي از سوي سياسيون مختلف مواجه مي‌شويم. تك تك لحظه‌هايي كه از اواخر سال گذشته تاكنون به وقوع پيوسته، از لحظات حساس و سرنوشت ساز جمهوري اسلامي ايران به شمار مي‌رود. انتخابات مجلس نهم و اتفاقات قبل و بعد از آن و تلاش‌هايي كه گاهي با بداخلاقي‌هاي سياسي با هدف كسب كرسي‌هاي مجلس انجام مي‌شد و همچنين روزهاي بعد از اين‌كه سياسيون با مشخص شدن نتايج نهايي انتخابات مجلس نهم، به دنبال رقابت‌هاي بعضا ناسالم براي انتخابات پيش روي رياست‌جمهوري هستند

جملگي از مسائلي هستند كه باعث شده حتي كهنه كارهاي عرصه سياست هم نسبت به آن واكنش‌هاي تند و مستقيمي نشان دهند.حجت‌الاسلام والمسلمين سيد مهدي طباطبايي شيرازي پژوهشگر ديني و روحاني فعال عرصه سياست كه خود علاوه بر سابقه سه دوره نمايندگي مجلس شوراي اسلامي، عضو شوراي مركزي جامعه روحانيت مبارز تهران است، براي بار ديگر دعوت خبرنگار روزنامه «ملت ما» را براي گفت‌وگو پذيرفت و از وضع اين روزهاي حاكم بر جامعه سخن به ميان آورد و با بيان پيش بيني خود از وضع اكثريت سياسيون مجلس نهم، صحبت‌هاي خود را به پايان رساند. مشروح اين مصاحبه را در ادامه خواهيد خواند.

به عنوان سوال اول بفرماييد اختلافاتي كه اين روزها بين مسئولان سياسي كشور مشاهده مي‌شود را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

در ابتدا بايد بگويم واژه اختلاف از جمله لغاتي است كه در خلقت آفرينش بوده و امري طبيعي به شمار مي‌رود، اختلافات فكري، روحي و عقلي اگر نباشد ديگر نمي‌توانيم شاهد انتقادات سازنده‌اي باشيم و به‌طور كلي انسان براي اختلاف خلق شده است. اما اختلافاتي كه هم‌اكنون بين اصولگرايان است به نوعي تنازع و خودخواهي فكري شباهت دارد و اغلب آنها براي منافع زودرس با هم اختلاف دارند اما در اصل قضيه كه بحث نظام و رهبري است تمام اصولگرايان با يكديگر وحدت دارند.

يعني از ديدگاه شما خودخواهي‌هاي فكري نمي‌تواند مشكل‌ساز باشد؟

اختلاف نظر كه طبيعي است اما در حال حاضر اصولگرايان و اصولگرايي جديد دچار يك مشكل اساسي شده كه مي‌تواند نگران‌كننده هم باشد، چرا كه افرادي جديد كه داراي روحيه شهرت طلبي هستند از فضاي موجود در عالم سياست سوءاستفاده كرده و در يك مقطع خاص با هياهو و جنجال، عقلا را به عقب رانده و ميدان داري مي‌كنند. اين افراد هيچ برنامه‌اي ندارند. در يك برهه از يك فرد شبه معجزه‌اي مي‌سازند و در دوره‌اي ديگر مفسد مي‌خوانندش و خود را نيز صاحبنظر مي‌دانند. اين افراد به اين موضوع اهميت نمي‌دهند كه پيش از اين چه گفته‌اند. موضوعي كه براي آنها مهم است اين است كه امروز چه عنصري در ويترين سياست است و اصلاح‌طلبي از همين نكته ضربه خورده ‌است.

در اين بين تكليف عقلا كه به عقب رانده شدند، چيست؟

عقلا در اين هياهو و جنجال خود را گرفتار نكرده و با گذشت زمان كه ماهيت اصلي اصولگرايان تازه به دوران رسيده براي عموم و عقلا روشن شد، عقلا اظهارات خود را در باب اين‌كه ابتدا متوجه ماهيت اصلي اين افراد نشده، ابراز مي‌كنند و جايگاه خود را در هر برهه از زمان در بين مردم و ساير مسئولان حفظ مي‌كنند. اما در اين بين عوام و افراد ساده بر خلاف اين نظرات، معتقد بر اين هستند كه يك اصولگراي تازه به دوران رسيده ابتدا اين‌گونه نبوده و با گذشت زمان تغيير كرده است.

از سخنان شما اين‌گونه استنباط مي‌شود كه افرادي كه هم‌اكنون يكديگر را محكوم كرده و به يكديگر برچسب‌هايي را مي‌زنند، در اصل خودشان هيچ يك از آنها را قبول ندارند، آيا اين‌گونه است؟

دقيقا همين‌طور است چرا كه آنها براي منفعت طلبي قدرت فكري نداشته و تنها براي منفعت خود در دوره‌اي از زمان يكديگر را از رده بيرون كرده و در دوره‌اي ديگر با هم، هماهنگ مي‌شوند تا منافع خود را به سرانجام برسانند.

چطور شد كه در حال حاضر با گذشت بيش از سي سال از انقلاب بين نيروهاي خودي كشمكش وجود دارد و هيچگاه به شكل واقعي كلمه، با يكديگر متحد نمي‌شوند؟

علت اين است كه مسئولان كنوني كه سابقه فعاليت‌هاي انقلابي داشته‌اند نبايد تحت تاثير احساس اشتباه عده‌اي ديگر قرار گيرند. از طرفي هم شاهد حضور عده‌اي بر جايگاه‌هاي حساس كشوري و مملكتي هستيم كه هيچ گونه اطلاع و پيش زمينه‌اي از انقلاب ندارند.

يعني همان تازه به دوران رسيده‌ها؟!

بله، دقيقا همين‌طور است. اگر ما مي‌خواهيم انقلاب سر جاي خود باقي بماند لازم است كه حتما نيروهاي اصلي كشور، از چگونگي بروز انقلاب اطلاع داشته باشند تا بدانند آرمان‌ها چه بوده و براي آن تلاش كنند.

چه راه تدبيري براي اين مسئله پيشنهاد مي‌كنيد؟

به عقيده من 4 اصل بايد حفظ شود تا بتوان جامعه آرماني كه از زمان انقلاب به ياد داشته‌ايم دوباره شكل واقعي آن را به خود بگيرد. يكي از اين اصول حفظ نظام است. نظام كنوني ما پس از انقلاب جمهوري اسلامي ايران ديگر شاهنشاهي نبوده، همچنين استبدادي هم نمي‌تواند باشد و هر چه آن را سست بگيريم به نظام اشتباه گذشته باز مي‌گرديم. لذا حفظ نظام بر همه واجب است. اصل ديگري كه از ضروريات است، تثبيت ولايت است.

با نگاهي به تاريخ اسلام و حتي انقلاب كشور خودمان شاهد اين مسئله بوديم كه هر كجا منهاي مرجع هدفي در كار بوده به نتيجه نرسيده اما در برخي مسائل كه مرجع حضور داشته، از آنجايي كه پاي دين به ميان مي‌آيد، بسيار موفقيت‌آميز به سرانجام رسيده است. چرا كه مرجع خودش سخن نمي‌گويد و احكام خداوند را بازگو مي‌كند. مرجع هم براي جامعه اسلامي ايران بايد داراي شاخصه‌هاي مختص به خود باشد و در حال حاضر مرجع ما براي امور مهم و حساس كشوري، شخص مقام معظم رهبري هستند.

دستاورد انقلاب از ديگر اصولي است كه هر چه از آن دور مي‌شويم بايد تلاش خود را براي حفظ و زنده نگه داشتن آن، انجام دهيم. در حقيقت مقدمه سعادت بشر در گروي دستاورد انقلاب است. اما اصل پاياني كه مهم‌ترين و از اصول پايه است، حفظ حريم حرمت است و حريم به معناي صرف ديوار يا پوشش نيست و مي‌تواند براي شخصيت و جايگاه اصلي يك فرد صدق كند.

مسئله اي كه ما اين روزها شاهد فقدان آن هستيم و مي‌بينيم كه مسئولان به‌راحتي در جمع اصحاب رسانه حرمت يكديگر را شكسته يا به يكديگر برچسب مي‌زنند. اين‌جاست كه بازهم عملكرد نسنجيده‌اي از سوي عقلا صورت نمي‌گيرد و هميشه شاهد اين موضوع هستيم كه آنها در يك نظام، افتادگان را حفظ مي‌كنند.

هم‌اكنون كه در آستانه انتخابات رياست‌جمهوري هستيم چه توصيه‌اي پيشنهاد مي‌كنيد براي اين‌كه دچار مشكل نشده و براي بار ديگر شاهد تهمت‌ها و بداخلاقي‌هاي سياسي نشويم؟

در حال حاضر كه مشكل بزرگي در رياست‌جمهوري داريم. اما براي رياست‌جمهوري آينده كشور، افرادي شايسته و برگزيده داريم كه با وجود تجربه خوبي كه دارند، از مهره‌هاي سوخته نظام به شمار مي‌روند. همچنين سوخته نشده‌هايي در اين بين حضور دارند كه سوزنده هستند و به دليل اين‌كه خالي از تجربه هستند، اطرافيان را مي‌سوزانند.

وظيفه ما در اين است كه ارزش‌هاي افراد را در آن زمان بررسي كنيم. البته در فضاي فعلي كشور كه حقايق اجتماعي بنحوي به گذشت زمان گره خورده‌اند، بايد صبر كرد تا چهره واقعي اشخاص و افراد براي عموم مردم روشن شود تا بتوانند خوب را از بد تشخيص داده و بهترين انتخاب را داشته باشند.

به نظر شما افرادي كه روي كار مي‌آيند بايد از ويژگي خاصي برخوردار باشند؟

بله، اين افراد بايد فراجناحي باشند، يعني اقشار را قبول كنند و در عمل هم دروغ نگفته و با اقشار كار كنند. آنها نبايد به محض ورود به جامعه عده‌اي را ناديده بگيرند و آن‌گونه كه خودشان مي‌خواهند عمل كنند. همچنين براي رئيس‌جمهور آينده كشور بايد فردي از انقلابيون سالم باشد و انقلاب را بشناسد. البته ما به جوانان هم ارج مي‌نهيم و آنها هم مي‌توانند با تحصيلات بالا و بهره‌گيري از تجربيات بزرگان عرصه سياست، وارد عرصه شوند.

وضع هيئت رئيسه كنوني مجلس را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

به‌طور كلي قبل از اين‌كه نظر خود را درباره هيئت رئيسه مجلس نهم بدهم بايد تاكيد كنم كه براي مجلس كنوني متاسفم، چرا كه چيدمان آن تاكنون به گونه‌اي بوده كه پايه محكم و اصولي نداشته و باز هم نافع اشخاص در آن در ارجحيت است و 100 نماينده حاضر در مجلس به‌راحتي مي‌توانند تحت تاثير سخنان 5 نفر قرار گيرند و كاري كنند كه هيئت رئيسه از كار بيفتد و زماني كه هيئت رئيسه از كار افتاد، مجلس به عنوان قوه مقننه كشور، كارآمدي خود را از دست مي‌دهد.

در حال حاضر بايد روي تنظيم كميسيون‌ها و روسايي كه براي آنها روي كار مي‌آيند و همچنين هماهنگي آن با هيئت رئيسه بررسي و كار دقيق صورت گيرد تا هيچ يك از اين مشكلات احتمالي به وقوع نيفتد. هماهنگي بين دستگاه‌هاي مختلف اين قوه حساس كشور، شالوده و اساس يك بناي سياسي بوده و پيش بيني مي‌شود كه تنازعي كه وجود دارد اگر به همين روال –تنازع براي بقا- ادامه پيدا كند، ديگري را از بين برده و با گذشت زمان همان اتفاقي مذكور به وقوع مي‌انجامد.

و اما تركيب هيئت رئيسه فعلي مجلس را خوب ارزيابي مي‌كنم. همچنين هيئت رئيسه ملزم است كه به تناسب تركيب مجلس نگاه كند اما با توجه به سابقه افراد حاضر در هيئت رئيسه و شخص لاريجاني، نواب آن باهنر و ابوترابي فرد، تركيب خوبي چيده شده كه مي‌توانند با همكاري يكديگر بر احتمالات آتي، فائق آيند.

بين دولت و مجلس هم تنازعي كه به آن اشاره شد وجود دارد و پيش بيني مي‌شود كه در يك سال پاياني كار دولت دهم اين درگيري‌ها شدت پيدا كند، آن را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

مجلس با دولت كه در روزهاي اخير با يكديگر در تنازع بوده و در آن جاي سوالي وجود ندارد. اما به عقيده من نمي‌توان در اين‌جا از واژه درگيري استفاده كرد. زماني كه قانوني توسط مجلسيان به تصويب مي‌رسد بر دولت واجب است كه آن را اجرايي كند. اتفاقي كه نيفتاد. از آنجايي كه كشور ما جمهوري اسلامي است، بايد از قوانين ديني تبعيت كند‌ اما متاسفانه ما اين روزها شاهد اجراي قوانين به سبك جنگلي هستيم.

دولت كنوني با پيش كشيدن اجراي قانون هدفمندي يارانه‌ها گراني سنگيني را بر مردم وارد كرده‌ است كه تا حد بسياري با منطق اعداد و ارقام همخواني ندارد. مبلغ يارانه‌اي كه اكنون دولت برداشت مي‌كند با آن مقداري كه به مردم و بخش‌هاي ديگر اختصاص مي‌دهد، برابري نمي‌كند و اين نيز نوعي تنازع است كه در بحث رياست‌جمهوري فعلي حاكم است.

چه پيشنهادي براي مسئولان درباره گراني موجود ارايه مي‌فرماييد؟

در حال حاضر بسياري از مسئولان به دليل اين‌كه خود به شخصه خريد نمي‌كنند، از اوضاع گراني بي‌اطلاع بوده و در نتيجه براي آن راهي نمي‌انديشند. اگر آنها كمي در بين مردم وارد شوند، مي‌توانند مشكلات را از نزديك مشاهده كرده و راه چاره‌اي اتخاذ كنند. همچنين مردم نيز بايد به خود آمده و منافع را از سود تشخيص دهند. مقدار نقدينگي كه دولت به مردم مي‌دهد، با مقداري كه برداشت مي‌كند، برابري نمي‌كند و مردم بايد متوجه اين موضوع شوند و از دولت علت را جويا شوند.

در پايان با توجه به اين‌كه شما به عنوان يكي از اصولگرايان در بين مردم مطرح هستيد، فضاي حذف سياسيون را چگونه مشاهده مي‌فرماييد؟

ببينيد ما به‌طور كلي حذف نداريم و هركسي در سياست قائل به حذف است، در اصل سياسي نبوده و نمي‌تواند در اين عرصه مهم و حساس دوام چنداني بياورد. اما نكته كليدي موضوع در فضاي فعلي، مسئله دو گروهي و دوقشري شدن مردم و سياسيون است. يعني مردم زير چتر دو گروه آورده شوند چرا كه همه آنها به يك شكل فكر نمي‌كنند و نظر نمي‌دهند. در نتيجه بهتر است كه مردم را به سمت يك مسير دو قطبي هدايت شده بياوريم.




Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español

به اشتراک بگذارید:






© copyright 2004 - 2024 IranPressNews.com All Rights Reserved