مردمسالاری: بحث يارانهها، مساله اي نيست که تاثيرش فقط در هزينه آب و برق و گاز نمود پيدا کند. مساله يارانهها در تمام امور زندگي اعم از اجتماعي، اقتصادي و حتي فرهنگي مردم ايران تاثيرگذار است، يکي از مسائلي که از يارانهها تاثير مستقيم ميگيرد «کتاب و کتاب خواني» است.
بدون تعارف و تکلف بايد بگوييم که مساله «کتاب و کتابخواني» به خودي خود در کشور ما يک معضل است چرا که اصولاً مدتهاست که مطالعه در ساعات روز مردم و کتاب در سبد خانوار جايگاه خاصي ندارد.
با اين حال حذف يارانه کاغذ اين مقوله را به وضعيتي دچار کرده که بايد بگوييم «گل بود و به سبزه نيز آراسته شد» اين گل و سبزهها اما عرصه کتاب و کتابخواني را به کويري تبديل ميکند که ممکن است هيچ باراني نتواند آن را آباد کند و از حالت شورهزار خارج کند. با اينکه مسوولين در آمارها و گزارشات خود همه چيز را ايدهآل اعلام ميکنند اما واقعيت حاکي از اين است که به گفته سيدمهدي شجاعي طرح حذف يارانه کاغذ و ارائه بن خريد کتاب به مصرفکننده باعث حذف بخش عمده اهل مطالعه از کتاب و کتابخواني با شعار حمايت از مصرفکننده شد. سيدمهدي شجاعي با اشاره به اينکه در هيچ دورهاي پس از انقلاب اسلامي وضعيت کتاب و کتابخواني مانند سالهاي اخير با کاستي همراه نبوده است، گفت: واقعيت اين است که مطالعه و کتابخواني، چه به لحاظ کمي و چه به لحاظ کيفي، در چند سال اخير دچار بيشترين لطمه و آسيب شده است. مقياس مورد نظر من هم در بيان عبارت بيشترين، نمودار وضعيت مطالعه و نشر در سه دهه پس از انقلاب است.
شجاعي افزود: بزرگترين و اصليترين عامل افت مطالعه به لحاظ کمي ـ يعني کاهش سرانه مطالعه ـ حذف يارانه از کاغذ براي چاپ کتاب بود که توسط وزير پيشين ارشاد اعمال شد و همچنان ادامه دارد. شعار يا توجيه اين ماجرا نيز اين بود که به جاي اين که کاغذ را به نرخ دولتي و با يارانه در اختيار ناشران قرار دهيم تا کتاب را با قيمت ارزان به دست مخاطب برساند، اين يارانه يا مابهالتفاوت را در قالب بن کتاب مستقيما به مصرفکننده ميدهيم تا افزايش مثلا دويست درصدي بهاي کتاب را بتوانند تحمل کنند. نويسنده کتاب «کمي ديرتر» افزود: با اين سازوکار يارانه کاغذ حذف شده و قيمت کاغذ مصرفي کتاب از بندي 5 هزارتومان به 20 هزارتومان رسيد و ميزان تأثير اين اختلاف قيمت کاغذ بر قيمت پشت جلد کتاب بر هيچکس پوشيده نيست. اما حالا آن مابه التفاوت هنگفت که قاعدتا ميبايد تبديل به بن کتاب شود و در اختيار اهالي کتاب و مطالعه قرار بگيرد، بر چه اساسي و با چه مکاني بايد ميان علاقهمندان به کتاب و مطالعه توزيع شود؟ اين سوالي است که ريشه همه ماجراها در آن نهفته شده است. شجاعي ادامه داد: آنچه در تعريف و تئوري مطرح شد اين بود که بنهاي کتاب به اساتيد و دانشجويان و محققان و هنرمندان اختصاص پيدا ميکند که براي اساتيد و دانشجويان هم طبيعتا مصروف و مشمول کتابهاي درسي آنها ميشود، پس در صورت اجراي صحيح اين طرح، در قدم اول عموم افراد اهل مطالعه و علاقمندان به کتاب که در يکي از اين کسوتها نيستند، از دايره محدود حمايت بيرون ميمانند و به دليل گراني قيمت کتاب، عطاي آن را به لقايش ميبخشند يا ميزان خريد کتاب و مطالعه خود را تا حد قدرت خريد خود کاهش ميدهند و جالب اينجاست که اين محرومسازي بخش عمده اهل مطالعه از کتاب و کتابخواني با شعار حمايت از مصرفکننده اجرا ميشود. نويسنده رمان «سقاي آب و ادب» همچنين گفت: متأسفانه بر خلاف واقعيت موجود، آمارها و گزارشهاي مسئولان همه چيز را مطلوب و رو به رشد نشان ميدهد. ولي رسيدن به واقعيت، کار دشواري نيست. کافي است به طور آزمايشي، آمار فروش کتاب را در جايي مانند نمايشگاه بينالمللي کتاب از چند ناشر سؤال کنيد و مقايسهاي با ميزان فروششان در سالهاي گذشته داشته باشيد، آنگاه سير نزولي فروش در سالهاي اخير به ويژه سال جاري را به وضوح درمييابيد. به گزارش مهر وي ادامه داد: البته در اين مقايسه به چند آيتم هم بايد همزمان توجه کنيد. يکي اين که مبناي مقايسه را تعداد عناوين و نسخهها قرار دهيد نه مبلغ ريالي. يعني اگر ناشري جمع فروشش به لحاظ مبلغ از سال گذشته بيشتر باشد ولي تعداد نسخهها و عناوينش کمتر، اين رشد محسوب نميشود بلکه مشخصا حکايت از سير نزولي ميکند. اين تنزل براي خريد کتاب کاملا ملموس و محسوس است. مخاطبي که با مبلغ معيني سال گذشته 10 نسخه کتاب ميخريده امسال پنج نسخه ميتواند بخرد. هر چقدرهم که شعارها و آمارها و گزارشها شوقآفرين باشند در واقعيت عيني که مخاطب با آن مواجه است، تغييري ايجاد نميکنند. شجاعي در پايان تصريح کرد: نکته ديگري که در اين بررسي به ما کمک ميکند تا به تاسفانگيز بودن وضع موجود پي ببريم اين است که شاخصهايي مثل رشد جمعيت و کاهش بيسوادي و... را هم در بررسي خودمان در نظر بگيريم و فروش کتابهايي مثل قرآن کريم و مفاتيح را هم از آمار مقايسهاي اين بررسي خارج کنيد و البته کتابهاي شبه اهدايي ناشران دولتي را در اين محاسبات دخالت ندهيم تا به خوبي مشخص شود که چه بر سر وضعيت مطالعه و نشر در کشور ما آمده است.