مگر کارگرانی که فریادشان به جایی نمی رسد را نباید شنید؟! آنگاه که به اجبار برگه های سفید را به جای قرارداد امضاء می کنند چه کسی از حقوقشان در برابر پیمانکاران دفاع می کند؟! کارگرانی که تا به حال هیچ سندی را بعنوان فیش حقوقی دریافت نکرده و نمی دانند چه میزان از حقوقشان بابت مالیات،بیمه،سنوات و غیره کسر می گردد! چه کسی پاسخگوی صدمات روحی و روانی ناشی از فشارهای سنگین اقتصادی بر خانواده های این قشر مستضعف است؟! امروز کدامیک از مسئولین عزیز می توانند زندگی خود را با دستمزد ماهی...
به گزارش ندای انقلاب به نقل از استان نیوز، بدون شک پارس جنوبی برجسته ترین نمونه توسعه صنعتی ایران اسلامی است، و این قطب اصلی انرژی کشور که امروز شهرت جهانی دارد، فقط و فقط با اراده و خواست جوانان اعم از طراحان، متخصصین و کارگران ایرانی صورت پذیرفته است. آنان که با کمترین توقع در بدترین شرایط جهاد گونه و به معنای واقعی، در عمل و نه شعار به ندای رهبر فرزانه انقلاب لبیک گفتند. آنان که پای ثابت عمل به فرمایشات رهبری عزیزمان بوده و هستند. همت مضاعف و کار مضاعف، جهاد اقتصادی و ... را به وضوح می توان در این قشر زحمتکش با دستان پینه بسته و بدن های خسته و آسیب دیده مشاهده کرد. ولی امروز توپ در زمین مسئولین محترم قرار گرفته تا آنان هم نشان دهند که آیا می توانند به اندازه این کارگران قانع و سختکوش پاسخگوی ندای امام خود باشند؟!
آری؛ در سال حمایت از کار و سرمایه ایرانی باید حمایت عملی و واقعی مسئولین از این سرمایه های ایرانی محقق گردد و مسئولین عزیز فقط و فقط سعی نکنند حاصل تلاش این قشر مستضعف ولی با ایمان و اراده را در آمار و گزارشات خود گنجانده و توسط رسانه ها منعکس نمایند! این روزها انگار برخی رسانه ها فقط به بخش اول پیام مقام معظم رهبری توجه کرده اند و زیاد علاقه ای به پرداختن به بخش دوم که همانا حمایت از کار و سرمایه ایرانی است ندارند!
چه شیرین است وقتی می شنویم فلان فاز گازی در پارس جنوبی علیرغم تحریم ها آن پیشرفت ها را داشته است، چه احساس غروری به ما دست می دهد وقتی تصویر مشعل های بر افروخته گازی از تلویزیون پخش می شود، چه زیباست آن هنگامی که سرود حماسی با اهتزاز پرچم مقدس ایران اسلامی در فضای خانه مان طنین انداز می شود. و چه غم انگیز است زمانی که از اوضاع نابسامان کارگران مطلع می شویم که حتی بعد از این همه کار طاقت فرسای روزانه تغذیه مناسبی هم ندارند!
ای کاش مسئولین عزیز خود یک سرکشی کوتاه از محیط کار و استراحت(!) این کارگران می کردند و لقمه ای هم از آن سوسیس ها و کالباس های سرد و خشک آنان می خوردند!
ای کاش مسئولین عزیز از وضعیت بهداشتی کمپ های کارگری و اتاق های کوچک و شلوغ آنها دیدن می کردند!
ای کاش مسئولین عزیز در محل کار آنان حضور می یافتند و به مشکلات آنها از جمله عدم پرداخت به موقع حقوق کارگران رسیدگی می کردند.
مگر کارگرانی که فریادشان به جایی نمی رسد را نباید شنید؟! آنگاه که به اجبار برگه های سفید را به جای قرارداد امضاء می کنند چه کسی از حقوقشان در برابر پیمانکاران دفاع می کند؟! کارگرانی که تا به حال هیچ سندی را بعنوان فیش حقوقی دریافت نکرده و نمی دانند چه میزان از حقوقشان بابت مالیات،بیمه،سنوات و غیره کسر می گردد! چه کسی پاسخگوی صدمات روحی و روانی ناشی از فشارهای سنگین اقتصادی بر خانواده های این قشر مستضعف است؟! امروز کدامیک از مسئولین عزیز می توانند زندگی خود را با دستمزد ماهی ۵۰۰ الی ۶۰۰ هزار تومان مدیریت کند، آن هم در شرایطی که حد اقل ۱۰ ساعت فعالیت واقعا مفید در آن شرایط جوی و بصورت فیزیکی داشته باشند؟!
استفاده از وسایط نقلیه از کار افتاده، بدون کولر در دمای ۵۰ درجه منطقه پارس جنوبی، با ضریب امنیت فوق العاده پایین که به هیچ عنوان در شهرها اجازه فعالیت ندارند برای کارگران زحمتکش پارس جنوبی یک رویه عادی شده است که به هیچ وجه در شان این قشر زحمتکش نیست.
امروز اما و اگر های فراوانی بر سر اشتغال جوانان وجود دارد، و شاید دغدغه خیلی از مسئولان کمیت اشتغال کارکنان باشد، ولی آیا توانسته ایم به همین نیروی کار فعلی هم رسیدگی نماییم؟! این موضوع بیانگر این است که حتی اشتغال کارگران هم اگر اینگونه باشد جز استرس و غصه چیز دیگری عاید جامعه نخواهد کرد!
پیمانکارانی وجود دارند که با کمک همین نیروی انسانی موجود به نوایی رسیده اند و با فشار بر آنها خودی نشان داده و راندمان کار خود را افزایش می دهند ولی آیا به اندازه فشاری که بر این کارگران وارد می شود این کارگران تکریم هم می شوند؟! این مبالغی که پی در پی از سوی کارفرمایان به حساب پیمانکاران واریز می گردد آیا فقط برای پیشبرد اهداف پروژه ها است و یا حق و حقوق کارگران هم در آنها دیده شده است؟! تا کی باید فقط شعار داد و حاصل خون دل خوردن سرمایه های ایرانی را بنام خودمان گزارش کنیم؟! چرا منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس این مسائل مهم را در دستور کار خود قرار نمی دهد و رسیدگی نمی کند؟! تا آنجا که همه اطلاع دارند واحد های ایمنی و بهداشت، مددکاری اجتماعی و غیره می بایست این موارد را رصد و به مسئولین بالاتر گزارش کرده و یا در صورت لزوم برخورد قاطع نمایند؛ حال چرا این مهم در طول این سالها انجام نشده بر ما پوشیده است!
شاید همه مردم اطلاع نداشته باشند ولی خداوند بزرگ خوب می داند که تپه ها و کوه های عریض و طویل و سر به فلک کشیده اطراف بندر سیراف را همین کارگران زحمتکش با عزمی جدی به زانو درآوردند و مسطح کردند؟! این همه فعالیت و زحمت نباید تنها بنام یک پیمانکار و یا یک مدیر نوشته شود! بدون شک مبالغ زیادی صرف شده تا امکانات چنین پروژه های مهمی فراهم آید، پس چرا در این میان حق و حقوق کارگران لحاظ نشد؟! آیا به غیر از این است که این گروه فریادشان به جایی نمی رسد؟!