
روز چهارشنبه ۱۰ دیماه تجمعهای اعتراضی در شهرهای مختلف ایران ادامه یافت (فیلم زیر). این اعتراضها از عصر روز یکشنبه ۷ دیماه در نقاط مختلفی از تهران بویژه از سوی کسبه و بازاریان آغاز شده و بسیاری از مغازهداران در اعتراض به وضعیت وخیم اقتصادی در ایران دست به اعتصاب زدند. طبق جدیدترین گزارشها اعتصاب و اعتراض به شهرهای دیگر نیز کشیده شده است. معترضان در بسیاری از تجمعها شعارهای ضدحکومتی سردادهاند.
میخائیل گورباچف در اواخر سال ۱۹۸۹ جملهای را گفت که تعبیر عینیِ آن، هم در شوروی اتفاق افتاد و هم اینماهها و این هفتهها در ایران شاهد آن هستیم. او گفت: «اقتصاد ما فروپاشیده و کاری نمیتوانیم بکنیم». چند صباحی نگذشت که فروپاشی اقتصادی بهموازات زمینههای سیاسی، انفجار میلیونیِ مردم را تا تعیین تکلیف نهایی آن حاکمیت رقم زد.
همچون شوروی سابق، حاکمیت ولایت فقیه این ماهها، هفتهها و روزها مشغول درو کردن کاشتههای خود در اقتصاد و سیاست است. اگر اقتصاد ویرانشده، کل نظام را در خود فروبرده و هیچ توانی برای رفعورجوع باقی نمانده، سیاسی شدن آن و گره خوردنش با سرنوشت شوم و محتوم نظام، اجتنابناپذیر است.
این حاکمیت از همان پله نخست صدارت، برای حفظ قدرت ساخته شد، نه برای پاسخ. بههمین دلیل این حاکمیت از همان آغاز، دچار تنش و چالش با جامعه، با دگراندیشان و با آزادیخواهان شد. بههمین دلیل با تمام مانورهای شیادانه سیاسی، نه توانست خودش را از درون اصلاح کند و نه اکنون با اصلاح و بدون اصلاح، میتواند دوام بیاورد.
این حاکمیت از همان آغاز برای تحمیل و اجبار برپا شد، نه برای گشایش و نوآوری. اکنون این آثار تحمیل و اجبار است که اقتصاد فروپاشانده را بر سر نظام آوار کرده است. دلار ۱۴۴ هزار تومانی و نوسان روزانه آن یعنی تیر خلاص زدن به زندگی، بهمعنی حق تنفس و زنده بودن. زندگی برای زنده بودن هیچ راهی جز سینه به سینه شدن با هجوم مرگ ندارد. راه حل خیابان برای مردم ایران و گسترش شهر به شهر آن، تنها گزینه پرداخت بها برای زنده بودن است.
حاکمیت پلید خامنهای از نظر سیاسی و اقتصادی، گرفتار رکود گسترشیافته شده است. این رکود به زندگی مردم چنگ انداخته و هیچ راهی جز به خیابان آمدن برای تعیین تکلیف نهایی باقی نگذاشته است. اکنون این زندگیِ تباهشده است که میخواهد از خفگی خلاص شود و به خیابان آمده تا تکلیف خود را با اهریمن مرگ ولایی روشن سازد.
فیلم زیر: روزِ چهارمِ خیزشِ ملی دیماه با این شهرها کلید خورد
English Summaryprotests continued across various cities in Iran. These demonstrations began on January 7, primarily among merchants in Tehran, who organized strikes in response to the dire economic situation. Reports indicate that this movement has spread to other cities, with many protesters chanting anti-regime slogans.
Mikhail Gorbachev's remarks from late 1989 resonate with the current situation in Iran: "Our economy has collapsed, and there is nothing we can do." This economic collapse parallels political conditions, leading to widespread public unrest.
Similar to the former Soviet Union, the Islamic regime is now facing the consequences of its own policies, resulting in an inevitable political crisis bound to its fate. Established to maintain power rather than respond to societal needs, the regime has consistently faced tensions with the public and reformist movements.
The current leadership's imposition has led to an economy in ruins, reflected in steep inflation, with the dollar’s skyrocketing exchange rate compounding the citizenry's struggles. For many, life now involves a daily battle against despair, with the street emerging as the only viable option for reclaiming existence.
The ruling establishment under Khamenei is politically and economically stagnant, leaving citizens with no choice but to take to the streets to confront the oppressive regime and demand change. The ongoing protests are viewed as a means for the public to assert their right to live freely and determine their future, amidst a backdrop of mounting oppression and economic disaster.