در حالی که سیاست رسمی جمهوری اسلامی از بدو تولدش، اسرائیل را دشمنی آشتیناپذیر خوانده و خواهان محو آن از نقشۀ جهان بوده است، پژواکی تازه و نامنتظر از اعماق جامعۀ ایرانیان برخاسته است: «مرسی اسرائیل». گزارشی که هفتهنامۀ لوپوئن منتشر کرده، نه تنها از چرخشی رادیکال در نگرش مردم ایران نسبت به اسرائیل حکایت میکند، بلکه پرده از فروپاشی درونی آن روایت ایدئولوژیکی برمیدارد که ٤٦ سال است مشروعیت نظام را بر دشمنسازی بیرونی بنا کرده است.
به گزارش رادیو فرانسه، در گزارش تازهای که هفتهنامۀ لوپوئن به قلم آرمین نوابی منتشر کرده، سویهای ناشناخته از واکنش ایرانیان به حملات اخیر اسرائیل به تأسیسات نظامی در خاک ایران آشکار شده است: گروهی از شهروندان، که عمدتاً به دلیل فضای سرکوب و وحشت از پیگرد ناچار به پنهانسازی چهره و هویت خویشاند، در پیامهایی صوتی و تصویری، بیهیچ نشانی از تردید، از اسرائیل قدردانی کردهاند. این پدیده در بطن خود گویای شکافی عمیق در افکار عمومی کشور نسبت به ساختار حاکم است.
نویسندۀ گزارش که نیمی از زندگیاش را در ایران گذرانده و اکنون با مدیریت کانالهایی در فضای مجازی از مخالفان جمهوری اسلامی بهشمار میرود، میگوید در پی حملات اخیر اسرائیل به پایگاههای سپاه پاسداران، پیامی به مخاطبان خود فرستاده و از آنان خواسته تا نظراتشان را دربارۀ این رخداد ابراز کنند. پاسخها، چنانکه نویسندۀ گزارش میگوید، «غافلگیرکننده و تکاندهنده» بودند : دهها پیام صوتی و تصویری از شهروندانی در شهرهای بزرگ و کوچک، از زن و مرد، از معلم و دانشجو و حتی یک سرباز، همه در ستایش از اسرائیل و ابراز رضایت از هدفگیری فرماندهان نظامی سپاه. مضمون غالب این پیامها ساده، صریح و در عینحال بیپیرایه بوده است: «مرسی اسرائیل.»
یکی از پیامها از زنی بود که با صدایی تغییر داده شده و صورت پوشیده، از تهران چنین میگوید: «حتی زیر بمباران اسرائیل، تهدید واقعی برای من جمهوری اسلامی است، نه اسرائیل.» چنین عباراتی را شاید در چشم ناظران بیرونی بتوان در شمار اغراق یا شوریدگی شمرد، اما نویسندۀ گزارش لوپوئن تأکید میکند که این صداها نمایندۀ واقعیتی است که سالها در پس سکوت عمومی خفه مانده بود؛ مردمی که از فشار اقتصادی، سرکوب سیاسی، اعدامهای کور و حبسهای درازمدت به ستوه آمدهاند، و اکنون در اسرائیل – دشمن رسمی نظام اسلامی ایران– ردپای «دست نجاتبخش» میجویند.
در این گزارش، شمهای از حافظۀ جمعی ایرانیان نیز بازتاب یافته است. نوابی یادآوری میکند که جمهوری اسلامی، از نخستین روزهای پس از انقلاب ۱۳۵۷، نه تنها شهروندان خود را به بند کشیده، که با شعارهای «مرگ بر اسرائیل» و «محو کامل صهیونیسم» بهگونهای بیدلیل و بیتناسب، موجودیت کشور دیگری را آماج نفرت خود قرار داده است؛ شعاری که حالا دیگر حتی نزد اقشار مذهبی نیز پژواک پیشین خود را از دست داده است.
در پیامهای رسیده به نویسندۀ گزارش لوپوئن، نشانههایی از تحول در حافظۀ تاریخی ایرانیان نیز دیده میشود. یکی از مخاطبان، با ارجاع به رفتار کوروش کبیر و آزادسازی یهودیان بابل، میگوید: «اگر کوروش یهودیان را آزاد کرد، امروز یهودیان دارند ما را از بند ظالمان رهایی میدهند.» نمونهای از وارونگی روایت رسمی، که در آن «اسرائیل» از «دشمن» به «رهاییبخش» بدل شده است.
این تغییر نگرش البته منحصر به لایههای روشنفکری نیست. پیامهایی از افراد نظامی، به ویژه ارتشیان قدیمی پیش از انقلاب نیز در این میان دیده میشود که با وجود تمایل به سکوت، از درون خواهان فروپاشی نظم مستقرند. از زبان یکی از آنان میشنویم: «بدتر از بمباران، بقای این رژیم است.»
لوپوئن در گزارش خود خاطرنشان میکند که ناکارآمدی دستگاه رسمی در هنگام بمبارانها -اعم از نبود پناهگاه، قطع اینترنت، و عدم اطلاعرسانی - چنانکه یکی از مخاطبان نوابی گفته، به این میانجامد که «حتی اسرائیل بیش از رهبران ما نگران جان ماست.»
در ادامۀ گزارش از دید نویسنده، اسرائیل موفق شده است آن چه را که مردم در اعتراضات سالهای ۱۳۸۸، ۱۳۹۶، ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱ بدان دست نیافتند، در عرصۀ نظامی محقق کند: زدن «سر مار». در حملات هدفمند اخیر، بنا به گزارش منابع غربی، بیش از سی تن از فرماندهان عالیرتبۀ سپاه و نیروی قدس کشته شدند؛ حملاتی که نه با قطعنامه و هشتگ، بلکه با پهپاد و موشک صورت گرفته است.
در پایان، نویسنده به تحلیلی ژئوپولیتیک نیز دست میزند: با سقوط جمهوری اسلامی، نه تنها تروریسم نیابتی و برنامۀ هستهای ملایان فرومیپاشد، بلکه فرصت بازگشت ایران به جایگاه طبیعیاش در منطقه و جهان فراهم میشود. یکی از مخاطبان ایرانی در پیامی نوشته: «با رفتن این رژیم، ایران و اسرائیل میتوانند صلح را به خاورمیانه بازگردانند.»
پیام گزارش لوپوئن –در پس ظاهر حیرتآورش– روشن است: بخشی از مردم ایران دیگر در اسرائیل نه دشمن، که نجاتدهنده میبینند و این شاید مهمترین نشانۀ فروریزی نرم بنای مشروعیت جمهوری اسلامی باشد.
A recent report by Le Point reveals a surprising shift in Iranian public sentiment towards Israel, traditionally viewed as an implacable enemy by the Islamic Republic. Following Israeli attacks on military sites in Iran, many citizens, often hiding their identities due to fear of repression, expressed gratitude towards Israel. This reflects a deep fracture in public opinion regarding the regime. The report highlights voices from various demographics, including military personnel, who now see Israel as a potential liberator rather than an adversary. This change signifies a significant erosion of the ideological foundation that has sustained the regime for decades.
براساس حقایق دردوران جنگ جهانی دوم حکومت هیتلر وحکومت ژاپن تنها با حمله نظامی وبمباران کردن بدون وقفه سقوط کرد وهم کشورهتی اروپائی ازشرحکومت هیتلر وهم کشورهای آسیایئی ازشرحکومت ژاپن خلاص شدند وگرنه هردوکشور تا دندان مسلح ونیروی نظامی مقتدرسالهای سال میتوانستند برقدرت بمانند ومردمان غیرنظامی شان که درگروی هردوحکومت بودند نمی توانستند اقادمی برعلیه حکومت شان انجام دهند مردم بی دفاع ایران که نتنها زنده ماندنشان وخورد خوراکشان درگروی حکومت اخوندی وسپاه وبسیج که تا به دندان مسلح است وازکشتارشان خمی به ابرو نمی آورند با شعارهای شبانه وانتقادها درفضای مجازی نمی توانند ازپس چنین حکومتی ضحاک وخون آشام مصلک برآیند وتنها راه نجات مردم وپس گرفتن کشورایران ازچنین حکومتی با چنین قشون نظامی وتسلیحاتش توسط حمله نظامی امریکا واسرائیل میسرخواهد شد