این در حالیست که به گفته یک تحلیلگر داخلی، مشاوران ترامپ ظاهراً او را متقاعد کرده‌اند که ادامۀ وضعیت گذشته و کنونی به معنای تداوم متناوب بی‌ثباتی در خاورمیانه و به خطر افتادن امنیت اسرائیل است. ترامپ گمان می‌کند که خدا برای انجام کاری بزرگ او را از ترور نجات داده و جانش را حفظ کرده است. بنابراین اهل خطر کردن است.

احمد زیدآبادی در روزنامه هم‌میهن نوشت: آتش‌بس ۴۲ روزه در نوارغزه، در میانۀ راه خود به صخره برخورده است. حماس با اعلام اینکه ارتش اسرائیل در سه هفتۀ گذشته، مفاد آتش‌بس را نقض کرده، از تعویق نامشخص تاریخ آزادی اسیران اسرائیلی خبر داده است.

در واکنش به اقدام حماس، ارتش اسرائیل به حال آماده‌باش درآمده و ترامپ نیز با تعیین ضرب‌الاجل اعلام کرده که «اگر حماس همۀ گروگان‌ها را تا ظهر شنبۀ آینده آزاد نکند» او خواهان لغو آتش‌بس خواهد شد. ترامپ آزادی «قطره‌چکانی گروگان‌ها» را رد کرده و گفته است که در صورت عدم آزادی آنها، درهای جهنم به روی حماس گشوده خواهد شد.

حماس خطاب به ترامپ گفته است که اُسرا فقط از طریق اجرای توافقنامۀ آتش‌بس آزاد می‌شوند که این به معنای رد ضرب‌الاجل اعلام‌شده از سوی ترامپ است. با این همه، مشخص است که اگر حماس «گروگان‌ها» را تا ظهر شنبۀ آینده آزاد نکند، ترامپ پایان آتش‌بس را از نقطه‌نظر دولت آمریکا اعلام خواهد کرد.

دولت بایدن در آخرین روزهای حیات خود، برای مجبور کردن نتانیاهو به پذیرش آتش‌بس او را به شدت تحت فشار گذاشت و استیون ویتکاف فرستادۀ ویژۀ ترامپ به خاورمیانه نیز قبل از آغاز مسئولیت رسمی، در این باره به کمک دولت بایدن برخاست تا جایی که ترامپ به نتیجه رسیدن آتش‌بس را حاصل ابتکار و قدرت خود معرفی کرد.

اینک اما نظر ترامپ دربارۀ کارکرد آتش‌بس کاملاً تغییر کرده است و او با اعلام ضرب‌الاجل برای آزادی تمام اُسرا در جهت ابطال آن می‌کوشد. این تغییر موضع ترامپ، قاعدتاً به نتانیاهو کمک خواهد کرد که در مقابل فشارهای داخلی و خارجی برای ادامۀ آتش‌بس مقاومت کند و جنگ را از سر گیرد.

در واقع ترامپ با اعلام ضرب‌الاجل خود به کمک نتانیاهو آمده است. ترامپ با این ضرب‌الاجل نه‌فقط می‌خواهد نتانیاهو را از زیر فشار احزاب مخالف و متحد آن خلاص کند بلکه ظاهراً درصدد زمینه‌سازی برای اجرای نقشۀ خود در نوارغزه است. ترامپ مانند نتانیاهو خواهان حذف کامل حماس و نابودی تمام نیروهای آن در نوارغزه و غیرنظامی کردن منطقه است.

مشاوران ترامپ ظاهراً او را متقاعد کرده‌اند که ادامۀ وضعیت گذشته و کنونی به معنای تداوم متناوب بی‌ثباتی در خاورمیانه و به خطر افتادن امنیت اسرائیل است. بدین لحاظ او با کله‌شقی تمام درصدد است که نظم دلخواهش را بر خاورمیانه حاکم کند.

ترامپ گمان می‌کند که خدا برای انجام کاری بزرگ او را از ترور نجات داده و جانش را حفظ کرده است. با چنین تصوری او خود را رویین‌تن و مأمور به انجام مأموریت‌های بزرگ در جهت منافع آمریکا می‌داند و بنابراین اهل خطر کردن است.

ردیابی یک پیام خطرناک برای خامنه‌ای

چرا مقامات جمهوری اسلامی از یادداشت اخیر رئیس جمهور آمریکا در باره ایران وحشت کرده اند؟ یک یادداشت، یک پیام مستقیم. اما محتوای آن چیست؟ چرا برخی مقامات از آن حرف می‌زنند، اما هیچ‌کس جرأت نمی‌کند آن را فاش کند؟

قالیباف در این باره گفته: من خواهش می‌کنم یادداشت ترامپ را بخوانید ببینید چی نوشته! موضوع دیگر هسته‌ای نیست، گفته هسته‌ای، موشکی و سلاح های متعارف و نامتقارن، این یعنی تسلیم جمهوری اسلامی...

شریعتمداری هم گفته: ترامپ یادداشتی که داشت اشاره کرد که ما این موارد را می‌خواهیم، محدودیت صنایع موشکی، حضور ما در منطقه، و دهها مسأله دیگر!

پس تا اینجا معلوم می شود که موضوع فقط هسته‌ای نیست. این یادداشت فراتر از یک توافق معمولی است. حالا سؤال اینجاست که آیا این تنها یک پیشنهاد است؟ یا یک هشدار؟

عراقچی هم گفت: منظور آنها از این مذاکره، مذاکره تسلیم است...

رائفی‌پور هم گفته: برنامه‌ریزی اینه که به‌زودی می‌خوان ایران رو بریزن بهم، میگن سر مار و...

به‌طور دقیق هنوز روشن نیست محورهای یادداشت ترامپ چیست. اما هر چه هست روشن است که برای رژیم خامنه‌ای پیامدهای ویران‌کننده دارد که اینها اینگونه به ترس و وحشت افتاده اند.

خبرهای درز کرده نشان می‌دهد جلسه‌ای سری در بیت رهبر برگزار شده. این‌که چه کنند، تصمیمی گرفته نشده. یعنی نتوانستند بگیرند!

یک یادداشت، یک جلسه، اما بدون تصمیم. فقط تأخیر. اما این تأخیر چقدر دوام خواهد داشت؟

رحمانی فضلی، وزیر کشور در دولت روحانی اینگونه پاسخ داده: شرایط خیلی خیلی خیلی نگران‌کننده‌ است!