ترامپ، سیاست خارجی آمریکا را متحول میکند؛ نشریه معتبر اکونومیست در سرمقاله این هفته خود تحلیل میکند که بازگشت ترامپ، به رویکرد سیاست خارجی که از زمان جنگ جهانی دوم بر آمریکا حاکم بوده است پایان خواهد داد چراکه او بر انباشت و استفاده از قدرت تمرکز خواهد کرد.
اکونومیست استدلال میکند که دور دوم ریاست جمهوری او نهتنها ساختارشکنانهتر از دور اول خواهد بود، بلکه جایگزین دیدگاهی از سیاست خارجی میشود که از جنگ دوم جهانی بر آمریکا حاکم بوده است.
از منظر این نشریه، درحالی که رهبران آمریکا استدلال میکنند که قدرت آنها با مسوولیت دفاع از جهانی پایدارتر که بر پایه دموکراسی، مرزهای تثبیت شده و ارزشهای جهانی بنا شده است همراه است، ترامپ ارزشها را کنار میگذارد و بر انباشت و استفاده از قدرت تمرکز خواهد شد.
رویکرد او در سه درگیری خاورمیانه، اوکراین و جنگ سرد آمریکا با چین، آزمایش و تعریف خواهد شد؛ هر کدام از این موارد نشان میدهد که او چگونه با استفاده از روشهای غیرمتعارف، انباشت نفوذ و بهرهبرداری از آن، و اعتقاد به اینکه قدرت بهتنهایی میتواند صلح را برقرار کند به سمت گسست از رویکرد دهههای اخیر حرکت خواهد کرد.
خاورمیانه؛ آزمون پیشبینی ناپذیری ترامپ
خاورمیانه، استعداد او را برای غیرقابل پیشبینی بودن نشان میدهد. اسرائیلیها و فلسطینیها در نهایت درباره غزه به توافق رسیدند چراکه او با تهدید اینکه در صورت شکست مذاکرات «جهنم به پا خواهد شد» برای توافق ضرب الاجل اعلام کرد. توافقنامههای ابراهیم که در دوره اول ریاستجمهوری او امضا شدند، نشان میدهند که او از آزادی گروگانها برای پیشبرد توافقی میان اسرائیل و عربستان سعودی استفاده خواهد کرد.
سیاست احتمالی ترامپ در قبال ایران
پاسخ او افزایش فشار از طریق تحریمها یا تهدید به زور خواهد بود، یا اینکه بهسادگی صحنه را ترک کند. این همان انتخابی است که او در مورد اوکراین نیز با آن روبهروست. از آنجایی که ترامپ نسبت به پوتین نفوذ بیشتری بر متحدان آمریکا دارد، مسیر آسانتر این است که با پایان دادن به حمایتها و وادار کردن دولت کییف به دادن امتیازات، از اوکراین فاصله بگیرد. اما این اقدام اهداف دیگرش را تضعیف خواهد کرد. رها کردن اوکراین باعث مقایسه او با بایدن و خروج ناموفق او از افغانستان خواهد شد. و چین ممکن است نتیجه بگیرد که او بهراحتی قابل عقبنشینی است. او شاید در نهایت تصمیم بگیرد که نشان دادن آمادگی برای حمایت از اوکراین، موضع او را در برابر پوتین تقویت میکند.
نتایج بهره برداری از قدرت
استفاده فرصتطلبانه از قدرت مزایایی هم دارد. ترامپ به فشار آوردن بر اعضای ناتو برای افزایش هزینههای دفاعی خود در برابر روسیه ادامه خواهد داد که از منظر اکونومیست امری مثبت است. با اینحال، اتحادها براساس اعتماد شکوفا میشوند؛ فشار آوردن بر دانمارک در مورد گرینلند، آمریکا را بهعنوان یک تهدید جلوه میدهد. از سوی دیگر، اگر ترامپ کانادا، گرینلند و پاناما را به عنوان حوزه نفوذ آمریکا اعلام کند، دیکتاتورها آن را بهعنوان تاییدی بر این اصل خود که روابط بینالمللی همیشه آزمونی برای قدرت بوده است، خواهند پذیرفت؛ اصلی که در مواقعی که روسیه به گرجستان چشم دوخته یا چین ادعای مالکیت دریای جنوب چین را دارد، به کار میآید.