آدينه، 9 فروردین ماه 1398 = 29-03 2019داعشیان ایران زندانی را زیر مشت و لگد کشتندخبرگزاری هرانا – یک زندانی که گفته شده از بیماری اعصاب و روان رنج میبرد و تحت نظر پزشک متخصص بود، در اولین روزهای فروردین ماه سال جاری، پس از ضرب و شتم توسط نگهبانان زندان رجایی شهر جان خود را از دست داد. به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از سازمان حقوق بشر ایران، در اولین روزهای فروردین ماه سال جاری، بهمن میرزایی که از بیمارستان اعصاب و روان به زندان رجایی شهر کرج بازگشته بود پس از ضرب و شتم توسط نگهبانان زندان، جان خود را از دست داد. در این گزارش به نقل از یک منبع مطلع آمده است “بهمن میرزایی، شامگاه دوشنبه ۵ فروردین ماه با چوب و باتون مورد ضرب و شتم قرار گرفت و صبح روز بعد جسد وی را از سلولش خارج کردند. این درحالی است که مسئولان زندان مدعی شدند این زندانی خودکشی کرده است”. در این گزارش به نقل از یکی از بستگان بهمن میرزایی آمده است: “بردن بیمارستان که آزمایش بگیرند و نگذاشتند به ما زنگ بزند. میگفتند که مشکل اعصاب دارد. وقتی در پزشکی قانونی کهریزک جنازه را تحویل گرفتیم تمام صورتش پر از خون بود. فقط صورت را به ما نشان دادند و گفتند شما تایید میکنید که این شخص [نسبت مقتول با مصاحبه شونده] شماست؟ ما گفتیم بله و ما جسد را تحویل گرفتیم و بردیم بهشت زهرا. به ما گفتند که با ماموران درگیر شده و از قبل هم ماموران او را زده بودند. حتی زندان به ما زنگ نزد که بروید بهمن را از پزشکی قانونی تحویل بگیرید. دوستانش به ما زنگ زدند. برخی از دوستانش از داخل زندان به ما گفتند که وی را به انفرادی منتقل کردند و در آنجا با چوب و چماق آنقدر زدند تا [گریه]… سهشنبه ما رفتیم پزشکی قانونی کهریزک و گفتند بستگان درجه یکش با شناسنامه بیایند”. همچنین یکی از همبندیان بهمن میرزایی در خصوص مرگ وی گفت: “بهمن را ۲۶ اسفند ماه از سالن ۱ بند ۱ به بیمارستان امین آباد منتقل کردند. ۳ یا ۴ فروردین ما هم از بیمارستان امین آباد برگشته بود و در قرنطینه زندان بود. مشکل اعصاب و روان داشت و قرص خورده بود و در حال خودش نبود، با مامورها جر و بحث میکند و مامورها هم با چوب و چماق یهو میریزند و میزنند و فردا صبح مرد. میگویند قرنطینه دوربین دارد، ولی نقطه کور هم دارد که اگر بخواهند کسی را بزنند راحت بتوانند کارشان را بکنند. الان انفرادیها هم همینطور است. همه انفرادیها دوربین دارند بجز یکی. کسی را که بخواهند بزنند، میبرند در این انفرادی آنقدر میزنند تا سیاه و کبود شود و بعد دستبند و پابند میزنند و میبرند میاندازند در انفرادی خودش، جلوی دوربین. کجای دنیا هست که دستبند و پابند کسی را بیاندازند در انفرادی؟ نه میتوانی دستشویی کنی، نه میتوانی کاری بکنی، نه میتوانی غذا بخوری”. گفتنی است، بهمن میرزایی، متولد ۲۰ بهمن ماه ۱۳۶۴ به اتهام “درگیری دسته جمعی منجر به قتل” بازداشت و از سه سال پیش در زندان رجایی شهر کرج به سر برده بود. یکی زندانی دیگر در این خصوص به سازمان حقوق بشر ایران گفت: “بهمن بچه ورزشکاری بود وقتی به رجایی شهر آمد. پس از مدتی افسردگی شدید گرفت. دکترها به قرص بستندش [قرص زیادی برایش تجویز کردند] و همین قرصها حالش را روز بروز بدتر کرد تا اینکه کارش به امین آباد کشید. روزی هم که آخرین کتکش را خورد قرص مصرف کرده بود و با زندانبان جر و بحث کرد که این اتفاق افتاد…”. داعیش ایرانی نداریم ،داعیش شیعه داریم، احتمالا منظور شما همان داعیش شیعه است عزیزان اصلأ از این بحث انحرافی داعش باید بیرون بیاییم تاریخ بشر نشان داده که هر گروه یا فرقه و یا حکومتی که بر اساس عقیده و ایدیولوژی مملکتی را اداره می کرده در امر اعمال حاکمیت از راه زور و خشونت از هیچ کاری فرو گذار نمیکنند چرا که مهمترین مسئله برای آنها پیاده شدن و موفقیت عقیده و ایدیولوژی خودشان است و ارزشی برای انسان قایل نیستند بخصوص در حکومت های مذهبی که حاکمیت خود را با حاکمیت خدا یکی میدانند و تنها چیزی که ارزشی ندارد انسان است و این تبلیغ انسان سازی اسلام مهملی بیش نیست که تنها بر سر منابر برای گول زدن عوام بکار میرود اگه واقعا جزا برای بدی وجود داشت چطور این بی وجدانها اینهمه مردم رو عذاب میدن و انگار نه انگار به اشتراک بگذارید:
|