قانون ننگین تحمیل حجاب اجباری که در آستانهٔ ابلاغ و اجرا به موضوع جنگوجدال باندهای درونی رژیم بحرانزده جمهوری اسلامی تبدیل شده، خشم و انزجار عمومی را علیه تمامیت این نظام برانگیخته است.
برخی نهادهای صنفی از جمله خانه سینما، خانه تئاتر و خانه موسیقی با صدور بیانیه مشترکی از اجرای قانون حجاب اجباری ابراز نگرانی کردند و خواستار مقاومت مدنی و ملی از سوی مردم شدند.
این در حالیست که صورت مسئله بحران اجتماعی و سیاسی موجود بر سر این قانون قرون وسطايِی که در زیر کلمات «عفاف» و «حجاب» پنهان شده، در سه عبارت کوتاه «نه به حجاب اجباری، نه به دین اجباری و نه به حکومت اجباری» بهروشنی نمایان است.
واقعیت این است که خامنهای ضحاک و همدستانش مطلقا نه درد عفاف و حجاب دارند و نه درد دین و اسلام. آنها فقط یک درد و یک دغدغه دارند و آن هم حفظ حکومت اجباریشان به هر قیمت است. این درد را خمینی ملعون با عبارت «حفظ نظام اوجب واجبات است» فرموله کرده است.
دغدغه حفظ حکومت اجباری را در اظهارات کنونی سردمداران نظام راجع به قانون حجاب اجباری هم بهوضوح میتوان دریافت. آخوند اژهای اخیرا در مجلس اجرای قانون حجاب اجباری را با مسأله امنیت نظام گره زد و گفت: قانونی که وضع شده باید ابلاغ بشود باید اجرا بشود. مسئله امنیت را مهم بشماریم.
آری، قانون موسوم به «عفاف وحجاب»، دقیقا یک موضوع امنیتی برای رژیم خامنه ای است و هیچ ربطی به «شرع» و «قانون» ندارد! برای آخوندهای خمینیصفت مفاهیمی چون عفاف و حجاب و دین و اسلام فقط ابزاری برای تحمیل حکومت اجباری است؛ همان واقعیتی که جامعه به ستوه آمده عمیقا به آن پی برده و آنرا در خیزش ها و حرکت های اعتراضی خود با شعارهای «اسلامو پله کردن، مردمو ذله کردن» و «حسین حسین شعارشون، دروغ و دزدی کارشون» فریاد میزنند.
مردم ایران فریب این ریاکاران را نمیخوردند و بهخوبی میدانند که قیل و قال موافقان و اصلاحگران این یا آن ماده قانون سراپا ننگین حجاب اجباری چیزی نیست جز بهدست و پا افتادن حاکمان عمامهدار و بیعمامه برای حفظ حکومت اجباری و هراسشان از فوران خشم مردم.
این که در ولایت خامنهای سرکردگان نظام در مهلکه بحران های درونی و بیرونی سراسیمه شدهاند و بر سر نحوهٔ تحمیل «حجاب اجباری» در کشاکشند، نشاندهنده این واقعیت است که در جبهه مردم، زمان، زمان برخاستن و قیام برای برانداختن «حکومت اجباری» است.
داستان مُلٌا و لحافش را همه میدانند دزدها در بیرونِ خانه مُلٌا سروصدا و
های و هوی راه انداختند و وقتی مللا رفت بیرون ببیند چه خبر است،یکی
از دزدها رفت وارد خانه ملا شد و لحاف ملا را دزدید وقتی سروصدا تمام
شد ملا رفت به خانه ودید لحافش نیست فهمید آن های و هوی ها برای چه
بوده حالا این مُلا هست که های و هویِ دین و شریعت ایحاد کرده،برایِ چه؟
برای اینکه مردمانِ کشور را سرگرمِ موضوعاتِ فرعی کند،و پنهانی نقشه اصلی
خود یعنی تیر خلاصی زدن به فرهنگ و تمدنِ اتحلدیه پارسه-هخامنشی را اجرا
کنند و بسیاری از مردمان کشور با پذیرفتنِ حذف نام اصلی کشورمان از روی نقشه
جهان به آنها کمک میکنند
چون از کل اسلام ناب محمدی هیچی نمانده جز همین لچک سرخانمها دزدی و ارتشا که فراوان خیانت و وطن فروشی که حساب نداره دزدی که عملا آزاده قتل و جنایت که از اصول دینه خلاصه کنم هرپلیدی که فکرش را بکنید در این اسلام ناب محمدی وجود داره برای همین استکه حجاب خانمها وسیله ای استکه توی سر ملت ایران بزنند و همه را بدهکار خود کنند مبادا طلبکار شوند