نه غزه، نه لبنان: جانم فدای رژیم صهیونیستی!
نه غزه، نه لبنان یعنی جانم فدای رژیم صهیونیستی
فتنه سال ۸۸ هیچ گاه از ذهن مردم و حافظه تاریخ انقلاب اسلامی پاک نمی شود. در این فتنه یکی از شعارهایی که فتنه گران سر می دادند این بود؛ «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران».
به گزارش افکارنیوز، روزنامه رسالت نوشت: فتنه سال 88 هیچ گاه از ذهن مردم و حافظه تاریخ انقلاب اسلامی پاک نمی شود. در این فتنه یکی از شعارهایی که فتنه گران سر می دادند این بود؛ «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران». فقط کافی است قدری در این شعار، تأمل کنیم. آنگاه متوجه می شویم «جانم فدای ایران»، یک فریب بود و در حقیقت کسانی که این شعار را می دادند،رو در روی مردم و نظام ایستاده بودند، می گفتند؛ «جانم فدای رژیم صهیونیستی».
در همان روزها نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی بدون پرده پوشی اعلام کرد؛ «اصلاح طلبان به نمایندگی از اسرائیل در تهران می جنگند.» اخیراً یکی از محکومین فتنه 88 طی گفتگویی به قرائت جدیدی از این شعار پرداخته و بی پروا از راهبرد آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه دفاع کرده است. وی در این گفتگو حکومت بشار اسد را یک حکومت فاسد و مستبد نامیده و جنایات بی حد و حصر گروه های مسلح، زنده سوزی ها، سر بریدن ها و... را اعتراض مردم سوریه نامیده است!
وی دفاع مشروع مردم و دولت سوریه را سرکوب نامیده و رأی مردم سوریه به بشار اسد را تخطئه کرده است. علاوه بر آن وی مداخله نظامی ترکیه، قطر و عربستان را توجیه کرده و دفاع دولت و ملت ایران از ملت سوریه را اشتباه دانسته و راهبرد جمهوری اسلامی در این باره را غلط تلقی کرده است. او حتی دفاع از حرم حضرت زینب (س) و دفاع از عتبات عالیات در کربلا، نجف و سامرا مبتنی بر دفاع پیشگیرانه را تخطئه کرده و ایران را متهم به گسترش جنگ در منطقه، آن هم با رنگ و بوی مذهبی کرده است!
او با آنکه تصریح می کند به قدرت رسیدن داعش در عراق و سوریه امنیت جمهوری اسلامی ایران را تهدید می کند، اما مقابله با آن را پر هزینه و کم فایده دانسته است و دولت را متهم به ناشی گری در این نبرد کرده است. راه حل وی برای خروج از بحران سوریه، آن هم در شرایطی که تروریست ها در سوریه و عراق نفس های آخر را می کشند، دیپلماسی برد - برد نظیر آنچه که در برجام اتفاق افتاد، است!
برخی اصلاح طلبان در برجام دستاورد «تقریباً هیچ» را داشتند. در سوریه به دستاورد تقریباً هیچ می اندیشند. آنان به بر باد دادن همه ارزش های اسلامی و شیعی که در طول تاریخ اسلام، ایرانیان برای آن جنگیده اند، فکر نمی کنند. آنها برد را در این می دانند که حرم حضرت زینب (س)
در سوریه و حرم های امام حسین و حضرت عباس علیهما السلام در کربلا و حرم حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) در نجف و حرم امامین عسکریین علیهما السلام در سامرا را در برابر وهابیت،بی دفاع بگذارند و بعد هم وهابی ها فاتحانه بیایند ایران، به سراغ مشهد و قم بروند! تمام دغدغه این حضرات از این تحلیل های خائنانه، صیانت از مرزهای رژیم صهیونیستی و فروریختن دژ مقاومت در منطقه است.
اینکه وی دولت دموکراتیک سوریه را دیکتاتور می نامد و مجوزی برای سرکوب آن از سوی تروریست ها و دخالت نظامی آمریکا و رژیم صهیونیستی و نیز ترکیه، قطر و عربستان صادر می کند، از همین دیدگاه سرچشمه می گیرد.طرح چنین دیدگاه هایی که به تقویت رژیم صهیونیستی در منطقه و مقابله با محور مقاومت می انجامد، در حقیقت امتداد شعار راهبردی رژیم اشغالگر قدس در ایران یعنی؛ «نه غزه، نه لبنان» است. این راهبرد، ایران را در مکانت استراتژیک قبل از انقلاب اسلامی یعنی به عنوان بزرگ ترین حامی اسرائیل و آمریکا در منطقه قرار می دهد. چنین مکانتی یعنی استقرار رژیم پادشاهی و سلطنتی در ایران. واضع چنین تئوری ای هم باید فردی باشد که خود، رویکردی «تاج» زاده ای یا «تاج» بخشی داشته باشد!
کسی که یک جو عقل داشته باشد، می فهمد هیچ کشوری برای حفظ امنیت و اقتدار ملی فقط در محدوده مرزهای خود محصور نمی ماند و نمی شود.
دلیل آن هم لشکرکشی آمریکا و انگلیس و ناتوی نظامی در دور و اطراف ماست که از هزاران کیلومتر دورتر از مرزهای آبی و زمینی و هوایی خود به اینجا آمده اند. کسی که یک جو عقل داشته باشد، می داند اگر تدابیر جمهوری اسلامی در مهار رژیم صهیونیستی نبود، اکنون با جماعت خونخوار داعش و جریان تروریسم مورد حمایت آمریکا باید در شهرها و استان های کشورمان می جنگیدیم.
دیدگاه مطرح شده از سوی یکی از فتنه گران جریان سکولار اصلاح طلب، آرمان شهدای مدافع حرم را که جان و مال خود را برای امنیت مردم گذاشته اند، هدف قرار داده است. چنین فردی در مرکز تصمیم سازی ها و تصمیم گیری های جریان موسوم به اصلاح طلبان قرار دارد. مواضع وی نشان داد فتنه گران هنوز سر موضع هستند، و «نه غزه، نه لبنان» را به «نه عراق، نه سوریه» تسری دادند. این نشان می دهد که آنها با اصل و موجودیت نظام، مسئله دارند. برای براندازی نظام حتی حاضرند با راهبردهای رژیم اشغالگر قدس در منطقه همگرایی کنند و آن را تئوریزه نمایند و پشت قباله رأی خود در ایران بیندازند. این بدترین روشی است که یک جماعت برای وطن فروشی و به باد دادن حرمت خون شهدای مدافع حرم و شهیدان گلگون کفن ایران اسلامی، ممکن است انتخاب کنند!