دوشنبه، 11 آبان ماه 1394 = 02-11 2015سالانه 300 هزار سکته مغزی در ايرانمشاور وزير بهداشت در امور توانبخشي، ضمن اعلام آمار ساليانه 300 هزار سکته مغزي در ايران، از مرگ 20 درصد از اين افراد و نياز دو سوم اين بيماران به خدمات توانبخشي خبر داد. دکتر محمدتقي جغتايي، در گفتوگو با ايسنا، درباره افزايش آمار ابتلا به سکته مغزي در ايران و جهان گفت: سکته مغزي در دو دهه اخير افزايش چشمگيري در دنيا و ايران داشته است. به طوري که در آمريکا سالانه 700 هزار نفر از افراد مبتلا به سکته مغزي ميشوند. در ايران نيز پيشبيني ميشود حدود 300هزار نفر در سال دچار سکته مغزي ميشوند. وي همچنين از کاهش سن ابتلا به سکتههاي مغزي و ابتلاي افراد جوانتر به آن خبر داد و گفت: هرچه سن بالاتر ميرود آمار سکتههاي قلبي نيز بالاتر ميرود. سه عامل کاهش تحرک و فعاليت فيزيکي، تغذيه ناسالم و استفاده از فستفود، شيرينيهاي خامهاي، روغن پالم و سس و ... که عامل چاقي هستند و کلسترول و تريگليسيريد را بالا ميبرند و همچنين استرس زياد از عوامل اصلي بروز سکتههاي قلبي هستند. جغتايي با بيان اينکه اين سه عامل دو اتفاق را در رگهاي مغزي رقم ميزنند، افزود: يک علت سکته مغزي، خونريزي است. اين سه مورد باعث سفت شدن ديواره رگهاي مغزي ميشوند. ديواره اين رگها خاصيت انعطافپذيري دارند، وقتي اين خاصيت کم ميشود با افزايش فشار خون يا زياد شدن شدت خون در جداره رگها، احتمال پارگي آنها بيشتر ميشود. هرچه سن بالاتر ميرود جداره رگها نيز سفتتر ميشود. تغذيه مناسب و تحرک مي تواند اين خاصيت را حفظ کند. وي ادامه داد: اتفاق دومي که اين سه عامل ايجاد ميکنند ايجاد رسوبات در جداره رگهاي تمام بدن است که گاهي تکهاي از آن جدا ميشود و يکي از رگهايي که به مغز خون ميرساند را ميبندد که در اصطلاح به آن آمبولي ميگويند. بعد از گرفته شدن رگ، خون به مغز نميرسد و مرگ سلولي و بافتي اتفاق ميافتد. رييس انجمن علوم اعصاب در خصوص علايم سکته مغزي گفت: شل شدن عضلات، کاهش قدرت عضلات و مشکل در ديد جزو علايم اوليه هستند. اگر خونريزي هم زياد باشد بيمار به کما ميرود. از 300هزار نفري که ساليانه به سکته مغري دچار ميشوند معمولا 20 درصد جان خود را از دست ميدهند و دو سوم از آنهايي که باقي ميمانند نياز به خدمات توانبخشي دارند. براي رساندن بيمار به مراکز درماني يک تايم طلايي وجود دارد و بايد هرچه زودتر بيمار به بيمارستان رسانده شود. مشاور وزير در امور توانبخشي درباره مشکلات بيمهاي اين گروه از بيماران گفت: الان خدمات توانبخشي و درمان تحت پوشش بيمه است، ولي در بحث توانبخشي فقط تعداد کمي جلسات فيزيوتراپي بيمه ميشود و در صورتي که اين خدمات بايد به صورت گروهي تحت پوشش قرار گيرد؛ چراکه بيمار به مجموعهاي از خدمات مثل کاردرماني، گفتار درماني، فني ارتوپدي، روانشناس باليني و... نياز دارد. وي ادامه داد: مشکل ما اين است که تعداد مراکز جامع توانبخشي بسيار کم است. دولت در حال انجام اقداماتي در اين زمينه است، اما سازمان مديريت برنامه بايد منابع آن را پيشبيني کند. وقتي خدمات درمان و توانبخشي به موقع دريافت و آموزشهاي لازم هم به موقع به بيمار ارائه شود، امکان سکته بعدي کم ميشود و اين موضوع به نفع نظام سلامت است؛ چراکه معمولا هزينههاي درمان خيلي گرانقيمت است. از اين جهت به نفع بيمهها است که آن را پوشش دهند. چون ممکن است همين فرد دوباره نياز به مراجعه مجدد به بيمارستان پيدا کند يا اين که از کار افتاده شود که در نتيجه از چرخه اقتصادي خارج ميشود. اگر خدمات توانبخشي هرچه زودتر ارائه شود، بهتر است و جلوي از کار افتادگي بيمار گرفته ميشود. |