آدينه، 18 مهر ماه 1393 = 10-10 2014"رفع حصر" پیشکش، غُنچه قوامی را آزاد کنیدمنصور امان سخنگوی دولت آقای روحانی در واکُنش به اعتراض نسبت به انفعال دولت در مورد حبس خانگی رهبران جنبش سبز می گوید قُوه مجریه "قطعا نسبت به این مساله بی تفاوت نیست" و تاکید کرده که "تعهُدات آقای روحانی" انجام خواهد شد. این پُرسش که مسوولیت دولت در برابر تعهُداتش در عمل چگونه به نظر می رسد را از نمونه ای با حساسیت کمتر، بازداشت خانُم غُنچه قوامی، می توان پاسُخ گرفت. دستگیری و بازداشت خانُم قوامی برخلاف رهبران جُنبش سبز در دوره حُکمرانی دولت پیشین صورت نگرفته و همچنین برخلاف آنها، بر پرونده وی چُماق "بُزُرگان نظام" آویخته نیست. با این حال هیچ نشانه ای از تلاش مسوولان و پایوران "دولت اعتدال" برای پایان دادن به بازداشت وی که تنها بر حق زنان برای تماشای مُسابقات ورزشی پافشُرده، به چشم نمی خورد. این در حالی است که همزمان با دستگیری تعدادی از زنان مُعترض به ممنوعیت ورود به ورزشگاه، یک مُعاون آقای روحانی از دستور وی برای "بررسی" و "حل و فصل ریشه ای" مساله حُضور زنان در ورزشگاه ها خبر داده بود. خانُم مولاوردی همچنین آزادی فعالان دستگیر شده را نتیجه "پیگیری فوری و ویژه" خود و دفتر آقای روحانی مُعرفی کرد؛ ادعایی که کمی بعد از سوی برخی از کوشندگان حُقوق زنان تکذیب گردید. در هر صورت آنگونه که برمی آید، نه "بررسی" آقای روحانی و نه "پیگیری وِیژه" مُعاون او، شامل حال خانُم غنچه قوامی شده است. او بیش از دو ماه است که در سلولهای انفرادی بسر می برد و در وضعیت بلاتکلیف نگاه داشته می شود. خانم قوامی در اعتراض به شرایط خود هم اکنون دست به اعتصاب غذا زده است. با نگاه به شرایط ثابتی که دولت جناح میانه حُکومت قول تغییر آن را داده بود، می توان گُفته و وعده های رییس دولت و همکارانش را عبارت پردازیهای توخالی به حساب آورد که هدف از آن دست بسر کردن مُنتقدان و به انفعال کشاندن آنها از طریق دلخوش ساختن شان است. این ترفند با هر توجیه تازه ای که حُجت الاسلام روحانی و دوستان می تراشند، کارایی خود را در قانع ساختن طیف چشمداشته به "دولت تدبیر و اُمید" کمی بیشتر از دست می دهد. تهدید آقای علی مُطهری به طرح سووال در مجلس از رییس دولت پیرامون "حصر"، شیب رو به پایین اعتماد به وی را درجه گذاری کرده است. در سوی دیگر، در میان کوشندگان اجتماعی و مُدافعان حُقوق مدنی نیز بازتاب روند مزبور در شکل روی آوردن مُتمرکز تر به ابتکار و عمل مُستقل پدیدار می شود. |