یکشنبه، 13 مرداد ماه 1392 = 04-08 2013دین در حکومت و فرزند فردا - م.سحردین در حکومت دینی که دولت را کند تسخیر کُند است وقید و حلقه و زنجیر بند است و دام و دشنه و شمشیر در چنگ بی شرمان بی تدبیر تخت تکبر می نهد در زیر در غارت باور بود پیگیر آیات قرآنش طناب و تیر تا آدمیت را کند تکفیر دست خدا در چرخۀ تقدیر نی جز فریب و حیله و تزویر یا بدسگالی بر جوان و پیر گرگ و شغالت در لباس شیر دیوان عمرت را کند تفسیر 31//2013
آرزو کُشت و بویه کاست مرا 1/8/2013 نو آورندۀ دینید و اهل ایرانید 1/8/2013 *** حکومت شرع شرع اگر حاکم شود جلاد و پیغمبر یکی ست دزد در راه و فقیه شهر بر منبر یکی ست کار دنیای تو گر افتد به دست اهل دین روزگارت در وطن با تلّ خاکستر یکی ست اهل دین خواهد که عقبی را به دنیا آورد زین سبب دنیای تو با عرصۀ محشر یکی ست چون عبادت صحنۀ جنگ است و میدان نزاع سنگ با سجاده و محراب با سنگر یکی ست نور با ظلمت معادل روز با شب هم عنان داد بابیداد و عادل با شقاوتگر یکی ست 2/8/201013 «آقای دکتر اسم خدا را نبرید، خدا نیست، نیست، نیست. . ...» 3/8/2013 *** فرزند فردا زانچه بر ما رفتای فرزند فردا هیچ یادت هست؟ روزگار، این حاصل از بختِ بدِ ما، بر مرُادت هست؟ سر به تسلیم و رضا افکنده داری پیش ِ عصر خویش یا به دیروزی ـ که امروز است ما را ـ اعتقادت هست؟ دوست می داری که در دوران ما می زیستی برخاک؟ حسرتی آیا به دل، زین روزگارِ کژ نهادت هست؟ هیچ می گویی دریغا روزگار مردم پیشین؟ یا تصوّر، هیچگاه از اینهمه ظلم و فسادت هست؟ کاش می شد تا ز ما میراثی از این نیک تر بودت راهت از ما بسته ماند! آیا گذار از انسدادت هست ؟ ما چنان آلودۀ بخت سیاه خویشتن بودیم کز تومان یادی نمی رفت، این خبر با پیکِ بادت هست؟ خاکِ مرگ افشانده بود آن حکفرمای بد اندیشی زان بد اندیشی نشان در نطفه و خون و نژادت هست ما به دام اهل دین، مصلوب اندوه و محن بودیم دور از این بیداد کیشان، لحظهای لبخندِ شادت هست؟ م. سحر ۲/۸/۲۰۱۳ |