پنجشنبه، 23 خرداد ماه 1392 = 13-06 2013دو شباهت نگران کننده روحانی به احمدی نژادسایت الف متعلق به احمدی توکلی: مناظره ها، مخصوصا آن بخشی که آقای روحانی با لحنی خاص خطاب به افراد نامشان را صدا می کرد و خطاب به آن ها می گفت «من نمی خواهم خیلی چیزها را بگویم....» برای خیلی ها آشنا و یادآور «بگم بگم» های معروف بود، اما برای من این تشابه وقتی با سخنانی خلاف واقع (نمی گویم دروغ) ضمیمه می شد، باعث نگرانی جدی بود چون اظهارات خلاف واقع گاهی مقدمه فریب افکارعمومی می شود. نمی خواستم به این مساله بپردازم، اما فیلم مستند آقای دکتر روحانی به قدری مرا ناراحت کرد که تکلیف دیدم سکوتم را بشکنم. لذا بعد از اینکه تصریح می کنم به عنوان یک محقق از برآیند عملکرد دوره آقای روحانی در پرونده هسته ای با سند ومدرک دفاع می کنم، بی مقدمه به چند مورد از سخنان صریح آقای دکتر روحانی که با واقعیت تطبیق ندارد می پردازم: احتمالا شما آن گفتگوی ویژه خبری که آقای روحانی با همان لحن آشنا، آقای عابدی را مورد خطاب قرار می داد و درباره پرونده هسته ای ایران سخنانی می گفت را به یاد دارید. در آنجا جملات عجیبی مطرح شد. اما اجازه دهید فقط یکی از جملات ایشان را با هم مرور کنیم: « شورای حکام در آذر۸۳ به اتفاق آرا فعالیت هسته ای ایران را صلح آمیز اعلام کرد.» (سایت باشگاه خبرنگاران) جرأت و جسارت ایشان در کنار آن لحن آشنا در بیان چنین ادعای غیرواقعی مهمی باز مرا به یاد آن مناظره معروف و همان فرد مورد نظر وماجرای «سندش هم هست» انداخت، چرا که آقای دکتر روحانی با جسارت تمام و در برابر میلیون ها بیننده، درباره موضوعی، ادعایی غیرواقعی را مطرح کردند که سندش در دسترس همه است و راه توجیه در آن بسته است. البته لازم نیست شمای مخاطب مثل من، پایان نامه ات مربوط به پرونده هسته ای باشد تا بدانی چنین چیزی در قطعنامه مذکور نیامده است، بلکه کافی است کمی اطلاعات اولیه داشته باشی، چرا که برایت روشن است که اگر آژانس روزی برنامه ایران را صلح آمیز اعلام کرده باشد که دیگر چه بحثی و چه جدلی باقی مانده است؟! برای اینکه خیلی تحلیلی بحث نکرده باشیم بند(د) بخش توصیفی قطعنامه مورد اشاره آقای روحانی را باهم مرور می کنیم: « همچنين با توجه ويژه به گزارش دبير كل، مبنى بر اينكه همه مواد هسته اى ايران اظهار شده است و هيچ عملكردى به سمت فعاليت هاى ممنوع (نظامى) منحرف نشده است، اما آژانس نيز هنوز در جايگاهى نيست كه اظهار دارد ايران هيچ فعاليت هسته اى اظهار نشده و پنهانى ندارد....» (روزنامه شرق ۱۰/۹/۸۳) می بینید که قطعنامه بر خلاف سخن غیرواقعی آقای روحانی، به هیچ وجه فعالیت های ایران را صلح آمیز اعلام نکرده و تنها به منحرف نشدن فعالیت های "اظهارشده" ایران اشاره کرده است و به تصریح گفته است که نمی داند آیا فعالیت "اظهارنشده" و "پنهان شده" ای وجود دارد یا نه. علاوه بر آن قابل توجه افرادی که تحت تاثیر اظهارات آقای روحانی قبول کرده اند آژانس فعالیت های ایران را در آذر ۸۳ صلح آمیز اعلام کرده است، بدانند که در بند ۴ بخش اجرایی این قطعنامه نه تنها فعالیت ایران صلح آمیز اعلام نشده بلکه به صراحت ادعای "پنهان کاری" مطرح شده و از آن ابراز نگرانی کرده است: «از سياست پنهان سازى ايران تا اكتبر ۲۰۰۳ كه نقض هايى (braeches) در تعهدات ايران براى پايبندى به توافق پادمان هاى ان پی تی و (INFCIRC۲۱۴) را نتيجه داده اظهار نگرانى جدى مى كند و مجدداً بر اقدامات اصلاحى (ايران) كه در گزارش دبيركل آمده است اذعان و تاكيد مى كند.» (همان) علاوه بر آن به صراحت در بند ۵ از موضوعات باقی مانده مانند موضوع منشاءآلودگی و گستردگی برنامه سانتریفیوژ صحبت میکند. (همان) بعد از روشن شدن غیرواقعی بودن ادعای آقای روحانی که معلوم نیست چند میلیون نفر از مردم، همچنان تصویری خلاف واقعیت در ذهن شان باقی مانده، بد نیست به این نکته جالب توجه دیگر نیز اشاره کنیم که این قطعنامه که آقای روحانی با همان لحنی که از آقای احمدی نژاد زیاد دیده بودیم، چنان از آن گفتند که گویی از موفقیت های شگفت انگیز دیپلماسی ایران است، بندهای دیگری نیز دارد که نشان می دهد در قبال چیزی که آقای روحانی گفتند و مشخص شد هیچ است، چه امتیازهای بزرگی داده ایم و قطعنامه در قبال این امتیازها با ما چگونه برخورد کرده است. در بند ز بخش توصیفی آمده است: «با استقبال و توجه به موافقتنامه بين ايران و فرانسه، آلمان و انگلستان (منظور همان توافقنامه پاریس است) كه با حمايت عالى اتحاديه اروپا همراه بوده و در ۱۵ نوامبر منتشر شده است، كه بر اساس آن دولت ايران تعهد كرد تعليق فعاليت هاى مربوط به غنى سازى و بازپردازشى را همچنان ادامه دهد و نيز با توجه به اينكه پيرو اين موافقتنامه ايران رسماً قصد خود براى ادامه تعليق را در نامه ۱۴ نوامبر به دبير كل اعلام داشته است و از آژانس براى راستى آزمايى كردن اين اقدامات دعوت كرده است...» یعنی ایران که بعد از بد عهدی اروپا به دستورآقای خاتمی بخش بسیار کوچکی از فعالیت های خودش را از تعلیق خارج کرده بود، با اندکی فشار وتهدید دوباره همه فعالیت های خود را تعلیق کرد. این زیاده طلبی به گونه ای بود که حتی اروپایی ها حاضر نشدند ۲۰ سانتریفیوژ ما فعالیت کند (متوجه هستید که محدوده تعداد مربوط با سانتریفیوژها چند هزارتایی است) و متاسفانه آقای روحانی از آنجا که خیلی به چرخیدن سانتریفیوژها اهمیت می دهند! این درخواست را هم پذیرفتند (روحانی روزنامه خراسان،۱۰/۹/۱۳۸۳) در قبال این عقب نشینی بزرگ (بخوانید تعطیل کردن همه چیز و گذشتن از حق هسته ای البته به صورت داوطلبانه) قطعنامه مورد اشاره آقای روحانی نه تنها پرونده ما را عادی نکرده است بلکه از دبیرکل آژانس خواسته است: نکته جالب توجه تر این که ظاهرا آقای روحانی آن زمان هم، یعنی سال ۱۳۸۳، از جنس همین سخنان خلاف واقع و نگران کننده امروز (احتمالا برای امیدوار کردن مردم) می گفتند. ایشان یک روز بعد از تصویب قطعنامه در اظهاراتی که به نظر می رسد برای افکارعمومی داخلی کارکرد داشت گفته اند: «با قطعنامه اخير شوراى حكام، پرونده هسته اى ايران از حالت اضطرارى خارج شده و ديگر در دستور كار شوراى حكام نيست. پرونده ايران در مسير بسته شدن كامل قرار گرفته و اين موفقيتى قابل ملاحظه و بزرگ است.» (روزنامه شرق ۸۳/۹/۱۱) شاید ما مفاهیم کلمات را خوب نمی فهمیم. قابل توجه این که همین پرونده ای که به گفته آقای دکتر روحانی براساس قطعنامه آذر ۸۳ در مسیر بسته شدن کامل قرار گرفته بود، هنگامی که ایران باردیگر با بدعهدی اروپایی ها روبرو شد و این بار فقط حرف از رفع تعلیق مجدد زد، اتحادیه اروپا طی نامه ای رسمی ایران را این گونه تهدید کرد: «در صورتي که ايران به تعليق غنيسازي اورانيوم ادامه دهد و اين مسئله مورد تاييد آژانس بينالمللي انرژي اتمي قرار گيرد، اين مسئله در شوراي حکام آژانس حل و فصل خواهد شد. در غير اين صورت اگر به رغم تلاشهاي ما، ايران اين کار را انجام ندهد، همان گونه که در توافق حاصل شده با ايران اشاره شده است و ديگر طرف ها نيز ازآن مطلع هستند، ما هيچ راهي به غير از حمايت از ارجاع برنامه هستهاي ايران به شوراي امنيت نخواهيم داشت.» (روزنامه خراسان ۸۳/۲/۲۲) این نامه رسمی به روشنی خلاف واقع بودن اظهارات آقای روحانی را تایید میکند چرا که روشن می کند همانطور که در قطعنامه آمده است اروپا از ابتدا (به عبارت «همان گونه که در توافق با ایران اشاره شده است» دقت کنید) تنها در صورتی پرونده ایران را عادی می کند که ایران تمام فعالیت های خود را تعطیل کند و به عبارت دیگر از حق هسته ای خود بگذرد (البته شما بخوانید داوطلبانه) می دانم این مباحث کمی فنی است و خسته کننده، اما چه کنم که در این مباحث نمی توان شکل "مار" را کشید، بلکه باید "مار" را نوشت. به هرحال بهتر است به همین اندازه بسنده کنم وگرنه از این قبیل اظهارات آقای روحانی که ممکن است، برخی از آن شائبه فریب افکار عمومی برداشت کنند و به دلیل خلاف واقع بودنش، با برخی جملات آقای احمدی نژاد شبیه و باعث نگرانی شود، بازهم سراغ دارم. لازم باشد در یادداشت های بعدی می توانم شما را بیشتر نگران کنم. |