آدرس پست الکترونيک [email protected]









چهارشنبه، 4 مرداد ماه 1391 برابر با 2012 Wednesday 25 July

توليدات ضعيف استانی از مهاجرت بازيگران به تهران است

در سينما و تلويزيون ايران و حتي سينماي جهان بنابر بازي خاص هر فرد در يك كاراكتر ماندگار، از او با نام نقشش ياد مي‌كنند. مانند جمشيد مشايخي در نقش كمال‌الملك يا مرحوم پروين سليماني در كاراكتر طاهره خانم! يا حتي فريبرز عرب‌نيا كه اكنون همه او را با نام مختار مي شناسند.

اين مقدمه‌اي بود براي يادآوري مجموعه «آقاي گرفتار» كه آقاي حسن اكليلي در آن به نقش آفريني پرداخت و پس از آن از وي با همين نام ياد مي‌كنيم.اكنون پس از گذشت حدود ۱۰ سال از پخش اين مجموعه، وي با مجموعه زيباي «پشت كو‌هاي بلند» در نقش حاكم به تلويزيون بازگشت.اگر خاطرتان باشد در آن مجموعه پسر آقاي اكليلي، يعني احسان اكليلي در نقش اخوي ايشان نيز به نقش‌آفريني پرداختند. همكاري اين پدر و پسر در پشت كو‌هاي بلند نيز ادامه داشت. احسان اكليلي در پشت كو‌هاي بلند دستيار كارگردان بودند.پخش اين سريال بهانه‌اي شد تا با اين دو هنرمند اصفهاني به گفت‌وگو بنشينيم.

آقاي اكليلي ابتدا از سريال پشت كوهاي بلند شروع مي‌كنيم. موافقيد؟
حسن اكليلي: بله، بفرماييد.
از نحوه آشنايي‌تان با گروه آقاي احمدجو و طريقه پيوستن‌تان به اين پروژه كمي صحبت كنيد.
آشنايي من و آقاي احمدجو به سال‌هاي خيلي دور و قبل از ساخت مجموعه ماندگار «روزي، روزگاري» برمي‌گردد. دوستي ديرينه‌اي داشتيم و هميشه با هم در ارتباط بوديم تا اينكه براي پروژه «تفنگ سر پر» از من دعوت به همكاري نمودند و در خدمتشان نقش كوچكي را ايفا كردم.
سال‌ها گذشت تا اينكه در پشت كوهاي بلند مجدداً در خدمت ايشان بودم و به نقش‌آفريني پرداختم.

شايد حافظه خوانندگان ياري نكند، شما در تفنگ سر پر در كدام نقش، هنرنمايي كرديد؟
حيدر بيگ، كه به نظر من تفنگ سر پر در دوره خود، كار بسيار جذاب و ديدني بود و خوشبختانه بار ديگر فرصتي پيش آمد تا بنده در پشت كوهاي بلند در گروه‌ آقاي احمدجو قرار بگيرم و نقش حاكم را بازي كنم.

اين گزينش نقش به چه صورت بود. شما خود تمايل به ايفاي نقش در كاراكتر حاكم را داشتيد يا اين نقش براي شما در نظر گرفته شده بود؟
حسن اكليلي: خير، ببينيد از قبل صحبتش با آقاي احمدجو انجام شده بود و گفته بودند كه در حال نوشتن طرح و قصه‌اي هستند و در واقع پيشنهادشان نيز اين بود كه من ايفاگر نقش حاكم باشم و از قبل هم طراحي شده بود و مي‌توانم بگويم كه هرچه هست، هنر ارزشمند آقاي احمدجوست و بنده تنها به ايفاي نقش پرداختم.

آقاي احسان اكليلي شما به واسطه دوستي ديرينه پدر با آقاي احمدجو، با اين گروه همكاري كرديد؟
متأسفانه خيلي‌ها نيز همانند شما فكر مي‌كنند و ذهنيتشان اين است كه من با رابطه و در واقع با پارتي! وارد اين كار شدم.

يعني حضور پدر و دوستي‌اش با آقاي احمدجو تأثيري در انتخاب شما به عنوان دستياري ايشان نداشت؟
خير، ببينيدآقاي احمدجو به بنده گفتند براي من اين مسئله كه تو پسر حسن اكليلي هستي اهميتي ندارد. كار تو براي من مهم است. بنده هم چون يك فيلم كوتاه ساخته بودم آن را به آقاي احمدجو نشان دادم، ايشان نيز از اين كار راضي بودند و گفتند توانايي اين را داري كه در يك پروژه اينچنيني حضور داشته باشي. در واقع گزينش من به عنوان دستيار كارگردان بعد از ديدن فيلم كوتاهم توسط آقاي احمدجو صورت گرفت.

اين موضوعي كه مطرح كردم هميشه در سينما و تلويزيون ما بوده است؛ يعني در بسياري از موارد رابطه و داشتن شخصي به عنوان پارتي تعيين‌كننده حضور يك فرد چه در قالب بازيگر و چه موارد ديگر بوده!
احسان اكليلي: بله، صحبت شما كاملاً درست است. من خودم از كودكي با اين حرفه آشنا بودم اما با وجود پدر به عنوان يك رابطه يا به قول عام، پارتي! مسائلي باعث آزردگي خاطر من شده است.
در تئاتر دو نقش را به دليل وجود يكسري از روابط از دست دادم! در دوران كودكي نيز اين اتفاق افتاد و چند نقش از من گرفته شد و اين لطمه بزرگي براي من در آن دوران بود؛ طوري كه ديگر رغبتي نداشتم كار هنري را در حيطه بازيگري ادامه دهم.

آقاي اكليلي نظر شما در اين مورد چيست؟
حسن اكليلي: اين مسئله يعني داشتن يك فرد به عنوان رابطه و پارتي در همه شغل‌ها و زمينه‌ها وجود دارد و صرفاً به دنياي بازيگري و هنر ختم نمي‌شود، اما خوشبختانه بسياري از افراد هستند كه فاكتورهاي ديگر را مانند تجربه، تحصيلات، توانايي و... در اولويت قرار مي‌دهند و در واقع هم اصل كار همين است.

برگرديم به مجموعه پشت كو‌هاي بلند؛ روزي روزگاري دقيقاً براي دهه ۷۰ بود و پشت كو‌هاي بلند براي دهه ۹۰، فكر مي‌كنيد اين مجموعه توانست به اندازه مجموعه روزي روزگاري توجه مخاطب را به خودش جلب كند و با توجه به ساختار كنوني جامعه ما، اينگونه فيلم‌هاي بومي و فولكلوريك، مي‌توانند به همان اندازه تأثيرگذار باشد و مخاطب خود را پيدا كند؟
حسن اكليلي: اولاً به نظر من اين قياس درست و صحيح نيست. در آن زمان و در دهه ۷۰ ما كلاً دو شبكه داشتيم. اما الان حدود ۲۵ شبكه داخلي و حدود ۴۰۰۰ شبكه خارجي داريم كه مردم بخش عمده‌اي از زمان فراغت خودشان را با اين شبكه‌ها مي‌گذرانند.
ثانياً بعضي اوقات يك سريال در يك دوره به خصوص مورد توجه قرار مي‌گيرد و همچنين اگر زمان پخش مناسبي داشته باشد.

يعني شما معتقديد مجموعه پشت كو‌هاي بلند اين دو فاكتور را نداشت؟
حسن اكليلي: بله، دقيقاً همينطور است كه شما اشاره كرديد. به نظر من پشت كو‌هاي بلند نه زمان پخش خوبي داشت و نه الان فصل قصه‌گويي‌ است.
مگر اينكه مخاطب خودش اين سريال را براي تماشا انتخاب مي‌كرد و ذائقه‌اش اينگونه باشد كه سريالي با گويش محلي،‌با شيوه فرهنگي خاص خود كه شامل سنت‌ها و رسم و رسوم ايراني است را انتخاب كند و در واقع به آثاري علاقه‌مند باشد كه حاوي پند و اندرز و مثل‌هاي قديمي‌ است.
ما نيز از ابتدا گفتيم كه پشت كو‌هاي بلند قصه و افسانه است و مخاطب با اين باور ديگر سريالي كه تاريخي نيست و شايد به نوعي اكشن و روتين باشد را براي تماشا انتخاب نمي‌كند.

قصه اين مجموعه در قالب طنز فانتزي ساخته شده اما برخي معتقدند طنز هاي آن خيلي مورد توجه قرار نگرفته نظرتان در اين مورد چيست؟
حسن اكليلي: همانطور كه پيش‌تر اشاره كردم اين فيلمنامه براساس افسانه نوشته شده است و طنز آن متفاوت با طنز‌هاي سريالي است كه تاكنون در تلويزيون ديده‌ايد براي ديدن اين مجموعه بايد دقت كافي داشت و به تمامي بخش‌هاي آن توجه كرد. به نظر من براي ديدن بخش‌هاي طنز اين مجموعه مخاطبان بايد تعمق بيشتري كنند.

كار بومي و تاريخي را چطور ديديد؟ اگر باز هم اينچنين كارهايي به شما پيشنهاد شود قبول مي‌كنيد يا صرفاً چون كار آقاي احمدجو باشد مي‌پذيريد؟
احسان اكليلي: من تا قبل از پشت كو‌هاي بلند هميشه كارهاي روتين و سريال‌هاي ۹۰ قسمتي كار كرده بودم. تجربه اينچنيني نداشتم.
البته آشنايي من با آقاي احمدجو به سريال پيك‌راستان برمي‌گردد و در آن پروژه نيز دستيار ايشان بودم. بهترين اتفاق زندگي كاري من كه فكر مي‌كنم يك شكل اساسي به من داد مجموعه پشت كو‌هاي بلند و شاگردي آقاي احمدجو بود.
ضمن اينكه افرادي هستند كه شرايط خوبي را براي پيشرفت ديگران مهيا مي‌كنند و اين به دليل داشتن نگاه مثبت به اطرافيان است. آقاي احمدجو از اين دسته افراد هستند. ايشان به بنده خيلي بها دادند. من نيز تلاشم را كردم و تا حدي كه در توانم بود سعي كردم به بهترين نحو كار كنم و فكر مي‌كنم كه ايشان نيز از كار من راضي بودند.
اين فيلم براي من به منزله يك سربازي بود و من رفته بودم تا در شرايط سخت يك كار بومي، خودم را بيازمايم و تجربه‌هاي خوبي را كسب كنم و خب خدا را شكر اين اتفاق افتاد و من چيزهاي زيادي را هم از گروه و هم از شخص آقاي احمدجو ياد گرفتم.

چه مدت با اين گروه كار كرديد؟
احسان اكليلي: حدود ۱۶ ماه.

نظر تان در مورد كمبود آثار تاريخي و بومي در سبد پخش رسانه‌ ما چيست؟
حسن اكليلي: البته بايد اين را خاطرنشان كنم كه در زمينه تاريخي و مذهبي خوشبختانه كارهاي فاخر و بسيار قابل قبولي در پرونده كاري كارگردان‌ها و فيلمسازان ما وجود دارد. اما به فيلم‌هاي تاريخي بومي كه نشانگر فرهنگ و سنن قديم ايران زمين است، آنچنان توجهي نمي‌شود.
با شما موافق هستم. قطعاً‌ و حتماً جاي اينگونه آثار خاليست و نبودش بسيار به چشم مي‌آيد. وجود اينگونه آثار ضروري است و فرزندان ما بايد با فرهنگ گذشته،‌آداب و رسوم و حتي همين گويش‌ها و لهجه‌هاي محلي آشنا شوند.
همانطور كه ملاحظه كرديد در پشت كو‌هاي بلند تركيبي از ۴ تا ۵ لهجه لري، شيرازي، اصفهاني و شاهانه وجود داشت. ولي با اين حال و با وجود اين همه تنوع، در باور تماشاگر مي‌نشيند و مخاطب متوجه مي‌شود كه بازيگر چه مي‌گويد. البته بايد اين را هم بگويم كه در اين تركيب لهجه و گويش‌ها، تعمد دخيل بوده است.
به نظر من بد نيست كه مردم ذائقه خودشان را مقداري در اين زمينه‌ها بيازمايند. هميشه فست‌فود و غذاهاي امروزي ميل نكنند.
هر از گاهي بد نيست يك غذاي سنتي را هم بچشند و ميل بفرمايند. (خنده)

همين ذائقه‌‌هايي كه شما راجع به آن صحبت مي‌كنيد،‌تا نباشد و تا در اختيار مردم قرار نگيرد مخاطب قدرت انتخاب ندارد! در شبكه‌هاي استاني من كم و بيش آثاري بسيار ضعيف ديده‌ام اما به هر حال به شبكه‌هاي سراسري توجه بيشتري مي‌شود و اين نوع سريال‌ها و فرهنگ‌سازي‌ها را در شبكه‌‌هاي سراسري نداريم! در واقع بين فيلمسازان و كارگردان‌ها به اينگونه آثار توجهي نمي‌شود و تا اين افراد، اين نوع آثار را نسازند، مخاطب قدرت انتخاب و ذائقه را هم ندارد!
حسن اكليلي: توليد‌ها معمولاً سفارش مديران شبكه‌هاست. آنها بايد در دستور كار خود ساخت اينگونه آثار را قرار دهند و پس از اين جريان است كه اينگونه آزاد و مجموعه‌هاي تلويزيوني بازار خودشان را در بين مخاطبان پيدا مي‌كنند.

اما همانطور كه خود شما هم مي‌دانيد بسياري از فيلمسازان ما، غير از قضيه سفارشي بودن يك اثر، خودشان طرح و پيشنهاد اين آثار را مطرح مي‌كنند و بعد تأييد مي‌شود. در واقع خودشان موافقت را از مديران بالا مي‌گيرند.
حسن اكليلي: بله، اين قضيه درست است. اما همه ما حتي شما نيز مي‌دانيد كه اين يك كار خطرناك است. شخصي مثل آقاي احمدجو شايد دست به اينگونه كارها بزند اما اكثر كارگردان‌ها و فيلمسازان ما چنين كاري را انجام نمي‌دهند.

دليل اين مسئله چيست؟
حسن اكليلي: ببينيد ساخت اينگونه آثار مخصوصاً در قالب سريال و مجموعه‌هاي تلويزيوني بسيار بسيار سخت است و زمانبر.
شما بايد فيلم‌ها را در ۵۰ قسمت بسازيد كه در هيچ بخش و قسمت آن هيچگونه سيم و كابل يا چراغ برقي نباشد.
وجود حتي يك تير چراغ برق حتي در دور دست هم كار بومي ما را خراب مي‌كند. پس همين مكاني كه براي تصويربرداري انتخاب مي‌كنيم مستلزم اين است كه نيروهاي بيشتري كار كنند.
و مهم‌ترين الزام براي ساخت اينگونه آثار و مجموعه‌هاي تلويزيوني برآورد هزينه است.
حال اگر مديران قبول كنند و بگويند كه اين كار با در نظر گرفتن سختي‌هايش با هزينه بالاتري توليد شود، هم تهيه كننده و هم كارگردان تن به قضا خواهند داد و صد درصد اتفاقات خوبي خواهد افتاد.

چرا شما در كارهاي تاريخي توليد شبكه سراسري ما آنطور كه بايد حضور نداشتيد؟ در صورتي كه شما ثابت كرده‌ايد قابليت نقش آفريني اينچنيني را داريد؟
حسن اكليلي: من حدود ۲۵ سال پيش سريال هشت بهشت را كار كردم كه در آن در كاراكتر حاج اسماعيل بودم. بازيگراني چون هادي اسلامي، مرحوم حسين پناهي،‌خسرو شجاع‌زاده، اردلان شجاع كاوه و سيامك اطلسي از همكاران من در آن مجموعه بودند يا به فرض در فيلم جنگجوي پيروز كه آن هم يك اثر تاريخي بود يا تفنگ سرپر. از اين اتفاق‌‌ها افتاده ولي به طور كلي بخش اصلي كار من در تئاتر و اجراي زنده بوده كه به همين دليل حضور هميشگي من در اصفهان لازم و ضروري بود و بر اين اساس نمي‌توانستم از اصفهان خارج شوم و به موازات آن زياد جذب سريال‌هاي تلويزيوني و سينما نشدم. گرچه دعوت به كار مي‌شدم و من كوتاهي مي‌كردم.
البته اگر اين فرصت در آينده پيش آيد و كار تئاتر نداشتم، حتماً اينچنين كارها را با كمال ميل خواهم پذيرفت.

در حال حاضر در تئاتر فعاليت مي‌كنيد؟
حسن اكليلي: خير، من فعلاً در پروژه «هشت بهشت» مشغول به كار هستم كه اين مجموعه با چند كارگردان ساخته مي‌شود. در حال حاضر با آقاي سعيد عالم‌زاده و تهيه‌كنندگي آقاي اميرحسين شريفي در حال همكاري هستيم و حدود يك ماه است كه فيلمبرداري آن آغاز شده است.
اين مجموعه «هشت بهشت» چه شباهتي با مجموعه «هشت بهشت» ۲۵ سال پيش دارد؟
حسن اكليلي: هيچ شباهتي ندارد! هشت بهشت ۲۵ سال پيش، يك اثر كاملاً تاريخي بود اما اين هشت بهشت يك كار كمدي روتين شبانه است.
يك كار جديد ديگر نيز در حال كار داريد كه كارگردان اين مجموعه پسر شما آقاي احسان اكليلي هستند.
بله، درست مي‌فرماييد. اين كار كه نامش «۲۱ مسئله اساسي» است در ۹۰ قسمت آماده پخش است كه احسان آن را كارگرداني كرده است. اين مجموعه به نسبت كارهايي كه تاكنون انجام داده‌ام كار متفاوتي است و ان‌شاءالله از يكي از شبكه‌ها به زودي پخش خواهد شد.

در اين سريال از چه بازيگراني بهره برده‌ايد؟
حسين اكليلي: من به دليل اينكه سال‌هاست در اصفهان فعاليت مي‌كنم و شناخت مناسبي از دوستان همكار در اصفهان پيدا كرده‌ام ترجيح دادم كه از بازيگران و نيروهاي پشت صحنه اصفهاني استفاده كنم. چون معتقدم بسياري از جوان‌هاي فعال در شهرهايي غير از تهران قابليت موفق شدن و ترقي در اين عرصه را دارند.
اين كار هم همانطور كه پدر فرمودند يك كار متفاوت است. يك كار طنز متفاوت؛ البته منظورم از متفاوت اين نيست كه با اين كار، بخواهم تحولي ايجاد كرده باشم يا جهاني را زير و رو كنم!(خنده).
ولي با توجه به شرايطي كه داشتيم يك كار متفاوت ارائه داده‌ايم؛ كاري كه حرفي براي گفتن داشته باشد و فكر مي‌كنم تقريباً موفق بوده باشم. تاكنون كه مسئولان راضي بودند. (خنده)

از شبكه سراسري پخش خواهد شد يا استاني؟
احسان اكليلي: در حال حاضر منتظر تأييد مسئولان هستيم ولي احتمال زياد از يكي از شبكه‌هاي سراسري پخش خواهد شد.

به نظر شما چرا جوان‌هاي شهرستاني و آنهايي كه در استان‌ها فعاليت مي‌كنند موفقيت بازيگران پايتخت را ندارند و به اندازه آنان ديده نمي‌شوند؟
احسان اكليلي: پايتخت شكل گرفته از همين جوان‌هاي شهرستاني است. يعني اگر شما دقت كنيد اكثر بازيگران سينما و تلويزيون و حتي پشت صحنه را جوان‌هاي شهرستاني تشكيل داده‌اند. در واقع اكثر آنها از صدا و سيماي شهر خودشان شروع كرده و بعد طبق شرايطي كه برايشان ايجاد شده به تهران رفته‌اند.
افرادي مثل كيومرث پوراحمد، برادران سلوكي، مهدي پاكدل، حامد كميلي و ... همه از شهر اصفهان هستند. همانطور كه مي‌دانيد حامد كميلي تا چند سال پيش هم در آثار استاني اصفهان بازي مي‌كرد و حالا براي بازي در فيلم‌هاي تلويزيوني انتخاب شده است.
خب اين مسئله به اين دليل است كه در شهرستان‌ها بستر فراهم نيست. يعني آنطور كه بايد براي يك استان شرايط ترقي فراهم نيست. اين خيلي ناراحت كننده است كه همه بازيگران جذب تهران مي‌شوند و توليدات استاني ما آنقدر ضعيف است.
حسن اكليلي: ببينيد اگر سرانه فرهنگي هر استان را براي همان استان در نظر بگيرند، قطعاً سريال‌ها و توليدات بسيار خوب و مناسبي را خواهيم ديد.
گاهي توليدي را در يك استان با يك درصد بودجه همان كار توليدي در تهران و شبكه سراسري مي‌سازند كه طبيعتاً بايد به اندازه همان يك درصد توقع داشت! اما اگر همان هزينه‌اي كه در تهران صرف ساخت يك كار مي‌‌كنند را به فرض به استان اصفهان بدهند، من ادعا مي‌كنم كه كاري را ارائه خواهم داد كه اگر از توليد تهران بهتر نباشد از آن كمتر نخواهد بود.
احسان اكليلي: البته اين تصور پيش نيايد كه هر چقدر پول بيشتر باشد، كار بهتري ساخته مي‌شود! نه منظور ما اين نيست. اما اگر پول بيشتري هزينه شود از نيروي بهتري استفاده مي‌كنيم.
موضوع ديگر اين است كه وقتي توليدات استاني كم باشد طبيعتاً نيروها آنطور كه بايد تجربه كاري ندارند و قطعاً چون كار نكرده‌اند كاري هم كه بسازند ضعيف و داراي كيفيت پايين‌تري‌ است. مسلماً وقتي اينچنين كاري را براي تأييد به تهران مي‌فرستند، چون شرايط كيفي خوبي نداشته رد مي‌شود و نهايتاً به همان استان بازگردانده خواهد شد و از شبكه استاني پخش مي‌شود.
شرايط در شهرستان‌ها اصلاً ايده‌آل نيست. چون نگاه‌ها مثبت نيست و تا وقتي كه مسئولان مربوطه براي اين مشكل و مسائل دلسوزي نكنند ما كاري نمي‌توانيم بكنيم.

شما فكر مي‌كنيد در موفقيت يك بازيگر چه فاكتوري بيشتر مهم است؟ چهره، تجربه يا تحصيلات آكادميك و كلاس‌هاي بازيگري؟ چون همانطور كه همه مي‌دانيم در سينماي ايران به چهره زيبا (چشم‌رنگي!) بسيار توجه مي‌شود.
احسان اكليلي: متأسفانه سينماي ما، سينماي مسمومي است و كاركردن در اين عرصه بسيار سخت است. البته من معتقدم اگر شخصي يك بازيگر واقعي باشد، جايگاه خودش را پيدا خواهد كرد. مي‌دانيد ما دو نوع بازيگر داريم؛ بازيگراني كه صرفاً به دليل چهره بازيگر و بعد از گذشت مدتي فراموش مي‌شوند. دسته ديگر آنهايي هستند كه در اين عرصه ماندگار مي‌شوند حال چه چهره زيبايي داشته باشند و چه يك چهره معمولي. ما شخصي مثل آقاي شهاب حسيني را داريم كه هر دو فاكتور را دارد؛ يعني هم چهره و استايل دارد و هم بازيگري واقعي‌ است.
به نظر من شهاب حسيني در سنين ميانسالي و پيري هم بسيار موفق خواهد بود مثل عزت‌الله انتظامي، مرحوم شكيبايي و خيلي ديگر از بازيگران ما.
اينگونه بازيگران پس از مرگشان نيز خاطره‌شان ماندگار خواهد ماند.

چرا در مقابل دوربين آنقدر كم كاريد؟ تا آنجايي كه يادم است شما بعد از مجموعه آقاي گرفتار كه نقش اخوي آقاي حسن اكليلي را داشتيد ديگر مقابل دوربين بازي نكرديد.
احسان اكليلي: بله، آنچنان جلوي دوربين برايم مهم نيست. در شرايط فعلي دوست ندارم جلوي دوربين بروم. نه اينكه تمايلي نداشته باشم، اما كارگرداني و پشت صحنه را بيشتر دوست دارم و همانطور كه مي‌دانيد شغل اصلي‌ام نيز طراحي است.
از دوران جواني نيز كار طراحي صحنه تئاترهاي پدر را به عهده داشتم.




Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español

به اشتراک بگذارید:






© copyright 2004 - 2024 IranPressNews.com All Rights Reserved