آدرس پست الکترونيک [email protected]









چهارشنبه، 21 مرداد ماه 1394 = 12-08 2015

رفتار صادق‌خرازی به سبک‌ احمدی‌نژادی ها

روز نو: چند صباحي است كه جيب و ليست با هم نسبتي نزديك پيدا كرده‌اند؛ ليستي كه در جيب است و فقط صاحب كت يا كاپشن خبر دارد كه در آن ليست اسامي چه كساني است، اما نمي‌گويد؛ همانطور كه محمود احمدي‌نژاد زماني كه بر مسند رياست‌جمهوري نشسته بود مدعي شد ليست مفسدان و متخلفان اقتصادي را در جيبش دارد اما کسی ندانست چرا رئیس‌ دولت‌های نهم و دهم سرآخر آن را رو نکرد. اكنون بار ديگر اين جيب ها هستند كه به واسطه ليست‌هاي درونشان ارزش پيدا كرده‌اند و اين‌بار صادق خرازي مدعي يك ليست شده است!

ديپلمات سابق و رئيس شوراي مركزي حزب نداي ايرانيان اخير اظهار داشته است: «من اصلاح‌طلبي كه نمادش خارج از كشور باشد و پول بگيرد را قبول ندارم. اينكه بروند و اتهام بزنند و بد و بيراه بگويند و شانتاژ كنند را قبول ندارم. كساني را يادم است كه در دوراني كه سفير بودم با خارجي‌ها مذاكره مي‌كردند و به دشمن ‌گرا مي‌دادند؛ من آنها را به عنوان اصلاح‌طلب قبول ندارم. ليست‌شان را هم دارم و اگر قرار باشد روزي ارائه دهم، ارائه خواهم داد. منتها به سيستم امنيتي نخواهم داد و اگر بخواهم بدهم به مردم ايران ارائه مي‌دهم كه بدانيد اين آقا در دوره اصلاحات با فلان مقام ارشد اروپايي يا فرانسوي يا فلان مقام ارشد آمريكايي پنهانی مذاكره كرده و‌گرا داده است.» صادق خرازي ليست دارد و ادعا مي‌كند در آن نام اصلاح‌طلباني است كه به دشمن گرا داده‌اند. جملاتي كه خرازي بيان كرده است موجي از انتقادات را در فضاي مجازي و اردوگاه اصلاح‌طلبي به همراه داشت؛ سوالاتي كه خرازي تا امروز حاضر به پاسخگويي به آنها نشده است.

كنايه رمضان‌زاده به ادعاي خرازي

ادعاهاي صادق خرازي دور از انتظار و غيرقابل توجيه بود به‌طوری‌که عبدا... رمضان‌زاده در قامت سخنگوي دولت اصلاحات در صفحه شخصی خود در فيسبوك خودبه انتقاد از آن پرداخت. از سوي ديگر احمد پورنجاتي نيز متن طنزي خطاب به خرازي كه عكس وي در صفحه نخست يك روزنامه اصولگرا با تيتر «ليست اصلاح‌طلباني را كه گرا به دشمن مي‌دادند، دارم» بود، منتشر كرد كه اينچنين بود: « شوخي با يك فقره «آقاصادق» كه اين روزها توي بورس سرسره بازي روي پوست خربزه «اونا»ست! اگه گفتي چرا «اين» ليست داره؟ واسه اينكه تو ديكته بيست مياره! اگه گفتي كه شغل و كار «اين» چيست؟ كلاسيكه، «عتيقه»س بي‌خودي نيست! اگه گفتي چرا اخم كرده طفلك؟ چو دستش خاليه، رفته توي لك! اگه گفتي چه شد «آن آقاصادق» ز دست «اين يكي»! اگه گفتي دواي درد او چيست؟ بياد كانديد بشه، آن هم سر ليست! پورنجاني در اين متن به نكته‌اي جدي به شكل طنز اشاره كرده است و آن هم احتمال تمايل خرازي به كانديدا شدن و مهم‌تر از آن قرار گرفتن به عنوان سرليست است كه به نظر نمي‌رسد با توجه به شرایط، او براي خود به دنبال اين جايگاه باشد و اگر هم ورودي به انتخابات داشته باشد براي فردي تلاش خواهد كرد كه مدنظرش است اما به نظر نمي‌رسد اظهارات اينچنيني او درباره ليست كه يادآور اظهارات محمود احمدي‌نژاد است كمكي به تحقق اهدافش كند بلكه شايد او را فرسخ‌ها از اين اهداف دور كند.

چرا تا الان سكوت؟!

اكنون اما سوالاتي در روز دوشنبه از خرازي شد و او كه معمولا در صفحات مجازي فعال است حاضر به پاسخگويي به آنها نشد. اصلاح‌طلبان قاطعانه از خرازي خواستند اگر ليستي از افرادي در اختيار دارد كه به دشمن گرا داده‌اند بايد هر چه سريعتر آن را منتشر كند تا شناخت اصلاح‌طلبان از اين افراد كه خرازي مدعي گرا دادن آنها به دشمن است بيشتر شود و اگر ادعاي آقاي ديپلمات صحت داشته باشد، با آنها مرزبندي صورت گيرد. از سوي ديگر‌ گرا دادن به دشمن جرم كمي نيست كه بتوان از كنار آن به راحتي عبور كرد. اين موضوع نه جناحي بلكه ارتباط مستقيم با منافع و امنيت ملي سر و کار دارد پس اگر صادق‌خان خزاري ليستي از گرادهندگان به دشمن داشت به چه سبب اين ليست را تحويل نهادهاي امنيتي كشور نداده كه با متخلفان برخورد جدي شود؟ این از دیپلمات باسابقه‌ای چون صادق خرازی دور از ذهن است. پس مي‌توان گمانه‌اي دیگر را مطرح کرد كه شاید آقاي ديپلمات مي‌خواهد ديده شود و براي تحقق اين هدف از راه‌هاي مختلفي استفاده مي‌كند. خرداد ديروز نوشت؛ «يك روز از ميگوخوري روحاني و هاشمي در زمان جنگ مي‌گفت و روز ديگر به ناگهان از مذاكرات و روحاني به انتقاد مي‌پرداخت و از اشتباهات استراتژيك روحاني حرف مي‌زد، گاه براي خالي نبودن عريضه جملات بي‌سابقه و حملات كلامي را متوجه احمدي‌نژاديسم مي‌كرد تا در پينگ پنگ رسانه‌اي با حاميان وي يك‌بار ديگر در رسانه‌ها نمود يابد. مذاكرات هسته‌اي نيز زمينه‌اي بود تا وي را به يكباره ميهمان هر روزه رسانه ملي كند و نام او را در ميان عموم مردم جا بيندازد اما با همه اين اوصاف گويا ميل وي به عرضه در افكار عمومي به‌طور كامل برآورده نمي‌شد يا البته شايد از واكنش اصلاح‌طلبان به تشكيل ندا ناراحت شده كه ادعايي مطرح می‌کند كه شايد تندترين منتقدان اصلاح‌طلبان نيز به اين عياني بدان اشاره و تصريح نداشته‌اند.»

پيش‌بيني تبعات يك اظهارنظر

او هوش خوبي هم دارد و مي‌داند آنچه بيان مي‌كند تبعاتي براي تشكل متبوعش يعني حزب ندا دارد بنابراين دست پيش را مي‌گيرد و در بخش ديگري از همين مصاحبه كه از گرا دادن به دشمن سخن گفته، با علم به اينكه احتمال پذيرش ندا در شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات بسيار پايين است، اينچنين گفته است كه «ندا اصلاح‌طلب است. مهم‌ترين نهضت بيداري نسل دوم اصلاح‌طلبان است. ندا برند خودش را دارد. وفادار به آرمان‌هاي اصلاح‌طلبي است. ما معتقديم كه در شوراي هماهنگي اصلاحات بايد دگرگوني به وجود آايد.» و در پاسخ اين سوال كه « يعني شما به خاطر نقدي كه نسبت به شوراي هماهنگي اصلاحات داريد ممكن است آهنگ جدايي بزنيد؟» با اعتماد به نفس پاسخ داده است كه «من نمي‌خواهم بگويم كه آهنگ جدايي مي‌زنيم. ما شوراي هماهنگي اصلاحات را برآورده و برآمده از تمام تفكرات اصلاحاتي نمي‌دانيم. حزبي كه ۲۰ تا آدم دارد با حزبي كه سه‌هزار آدم دارد، متفاوت است.» آقاي خرازي خوب است پاسخ دهد حزب ندا چگونه شكل گرفت و رزومه كوچكي از فعاليت‌هاي اصلاح‌طلبانه خود در معرض ديد افكار عمومي قرار دهد تا هويت شخصي كه روز با فلانی عكس يادگاري مي‌اندازد و روز ديگر ‌ميهمان رسانه‌اي بهمانی مي‌شود كه تندترين اتهامات را به اصلاح‌طلبان وارد مي‌كند، مشخص شود. اكنون همه از او تنها يك انتظار دارند و آن هم صادقانه بيان كردن اهدافش است؛ فقط همين و همين!



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: