تهران امروز: در بهار امسال، در هر ساعت، 16 زوج جوان به يك دفتر طلاق مراجعه كردند تا خط پاياني بر زندگي مشترك خود بكشند و دو مطلقه را به جمع مطلقههاي اين كشور اضافه كنند. اگرچه بیشترین ترکیب طلاق ثبت شده مربوط به مردان 25 تا 29 ساله و زنان 20 تا 24 ساله بوده است اما آخرين آمارها نشان مي دهد 37 هزار كودك مطلقه و بيوه در رده سني 10 تا 18 سال در كشور زندگي ميكنند. هرچند مراجع رسمي معتقدند هنوز كفه نرخ ازدواج بر طلاق سنگيني ميكند اما اعداد و ارقام ارائه شده نشان ميدهد نمودار طلاق طي چند سال اخير رشد صعودي داشته است. به گفته علياكبر محزون مدیر کل دفتر اطلاعات آمار جمعیتی سازمان ثبت احوال در سه ماهه نخست امسال 34 هزار و 759 مورد واقعه طلاق به ثبت رسیده که 29هزار و 299 مورد در شهرها و 5 هزار و 460 مورد نیز در روستاها بوده است. به اين ترتيب در هر ماه 11 هزار و 586 واقعه طلاق رخ داده كه سهم هر شبانه روز از آن 382 مورد بوده است. اين در حالي است كه پاي لايحه پيشگيري از طلاق و خبرهاي مربوط به آن از دو سال پيش به رسانه ها باز شده اما هنوز خبري از تصويب و ابلاغ آن نيست. روند رو به رشد طلاق نشان مي دهد اقدامات ستاد پيشگيري از طلاق كه در مركز زنان و امور خانواده رياستجمهوري تشكيل شده نيز تاكنون كافي نبوده است. استان البرز در طلاق رتبه نخست را كسب كرده است. تهران و خراسان رضوی نيز در رتبههاي دوم و سوم ايستادهاند. به همه اينها رشد روز افزون طلاقهاي توافقي را نيز اضافه كنيد. طلاقي كه در صورت به همراه داشتن گواهي عدم بارداري زوجه، ظرف 15 دقيقه، گواهي عدم سازش براي آن صادر ميشود!
در راهروهاي دادگاه
جوان است آنقدر جوان كه انگار از پشت نيمكتهاي مدرسه به دادگاه آمده، آن طرف تر مرد جواني ايستاده هر چند دقيقه يكبار نگاهي به زن جوان مياندازد. روشنك اما بيتفاوت رويش را از همسرش برگردانده است. 19سال بيشتر ندارد و يك سالي ميشود كه ازدواج كرده. همين كه از دليل آمدنش به دادگاه ميپرسم اشك از چشمانش سرازير ميشود. با صدايي كه سعي ميكند پايين نگهاش دارد ، ميگويد:«من كجا و اين جا كجا؟ توي خواب هم نميديدم اين بلا سرم بياد.» و از روزهايي برايم ميگويد كه عاشق شده است:«فكر ميكردم ميريم سر خونه و زندگي خودمون. اون كار ميكنه و منم خونه داري. اما سركار نميرفت. انگار عادت كرده بود كه باباش خرج خونه ما رو بده.» مرد ميان صحبتهاي زنش ميدود:«من نخواستم كار كنم؟ منو كشيدي اينجا كه جلوي خودم بد منو به ديگران بگي!» انگار كار ميانشان بالا ميگيرد. يكي مرد ميگويد و يكي روشنك.
احمد و سارا اما آرام گوشهاي ايستادهاند. آمدهاند براي طلاق توافقي و دعوايي هم ندارند. آنها سه سال است كه ازدواج كردهاند. پيش مشاور هم رفتهاند اما به خانوادههايشان از طلاق چيزي نگفتهاند. سارا ميگويد:«نميخواستيم حرفهايي بزنن كه دست و دلمون براي طلاق بلرزه. نميخواستيم منصرفمون كنن.» احمد حرفهاي زنش را تاييد ميكند و معتقد است احترامي بينشان بوده كه ديگر نيست! و با اين شرايط نميشود زندگي كرد. سارا هم سرش را به نشانه تاييد تكان ميدهد.
گوشه ديوار زهره تكيه داده است. با پدرش آمده و دلش براي كودك 5 سالهاش كه پيش مادربزرگ در خانه مانده مثل سير و سركه ميجوشد. زهره ميگويد:«معتاد بود. برادرم ميگه اين اواخر شيشه هم مصرف ميكرد. سه ساله منو گذاشته رفته. هيچ سراغي هم ازم نميگيره.»
راهروي مجتمع قضايي پر است از زهرهها و احمدها و ساراها. انگار همه با يك درد مشترك اينجا ايستادهاند. همه از انتخاب شريك زندگي خود ناراضياند و حاضرند براي تمام كردن اين وصلت ناجور، لقب مطلقه به نامشان پيوند بخورد.
بيكاري و اعتياد، متهمان رديف اول
ايران در طلاق، چهارمين كشور جهان است. چرا كه از هر 6 - 5 ازدواج در كشور يكي به طلاق ميانجامد و اين يعني سقف آشيانه يك زوج از هر 6 زوج دير يا زود فرو ميريزد. كارشناسان عوامل متعددي را به عنوان عامل طلاق اعلام كردهاند. چندي پيش اعلام شد كه عدم تفاهم جنسي بين زوجين متهم رديف اول در وقوع طلاق است حتي 90درصد طلاقها هم به اين عامل نسبت داده شد. عواملي مانند مشکلات اقتصادي، نداشتن تفاهم، ازدواجهاي اجباري و ناخواسته، عدم تناسب فرهنگي و فکري، مشکلات جنسي و اعتياد همسر همواره از جمله علل بروز اختلاف بين زوجين بوده است اما حالا در جديدترين اظهارنظرها بيشترين سهم در متلاشي شدن خانواده و وقوع طلاق به اعتياد داده شده است. عبدالرضا عزيزي، رئيس كميسيون اجتماعي مجلس در اينباره به تهرانامروز ميگويد:«افزايش طلاق در جامعه علل متعددي دارد كه ميتوان آنها را به دو دسته تقسيم كرد. يكي علل قبل از ازدواج و دسته دوم علل بعد از ازدواج.»
او در تشريح علل قبل از ازدواج مي گويد:«انتخاب ها منطقي نيست. يعني بين زوجين تطابق فرهنگي و مذهبي و تحصيلي و اقتصادي وجود ندارد. سقراط مي گويد كه بهترين سود آن است كه بهدنبال زيان نرويد! اما متاسفانه بسياري از ازدواج ها اين روزها در پي آشنايي در اينترنت است يا دوستي هاي خياباني. گذشته از آن اگر آشنايي ها از اين راه ها هم نباشد، افراد يكديگر را به خوبي نميشناسند و خانواده ها شناخت درستي از هم ندارند. از سوي ديگر فرزندان هم براي سازگاري در زندگي مشترك تربيت نشده اند. »
عزيزي عللي كه بعد از ازدواج به وجو دمي آيد و در طلاق نقش دارد را نيز اينگونه برميشمارد:«بيكاري يكي از مهمترين عوامل است. متاسفانه اعتياد هم با آن مرتبط است و هر دو يكديگر را تشديد ميكنند. به همراه اين دو، يك دنيا آسيب به خانواده حمله ميكند. در جامعه ما خانواده همه چيز است. خانواده كه آسيب ببيند همه چيز آسيب ديده است.» او با اشاره به اينكه اقدام مسئولان براي تامين شغل مناسب براي جوانان كافي نبوده است، مي گويد:«امروز ديگر همه ميدانند كه اقتصاد، يك ركن مهم براي پايداري خانواده است. اما متاسفانه بسياري از جوانان ما بيكار هستند و اين موضوع هم در بالا رفتن سن ازدواج نقش دارد و هم طلاق.»
15هزار نوجوان مطلقه!
فرشيد يزداني، عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان معتقد است كه آمار ازدواج و طلاق در میان کودکان 10 تا 18 سال طی چند سال اخیر در کشور افزايش پيدا كرده است. او مي گويد:«براساس آمار ثبتاحوال در سال 89، 42 هزار ازدواج کودکان 10 تا 14 سال به ثبت رسیده و طي چند سال اخیر آمار مربوط به ازدواج کودکان 10 تا 15 سال در کشور بیشتر شده است و به تبع آن طلاق و جدایی نیز در میان کودکان افزایش داشته است.» او با اشاره به اینکه از سال 84 تا 89 حدود 45 درصد ازدواج و طلاق درمیان کودکان افزایش یافته، ادامه مي دهد:«آمار سال 89 نشان می دهد که 37 هزار کودک 10 تا 18 سال مطلقه و بیوه درکشور وجود دارد.»
به عقيده اين عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان مهمترین دلیل ازدواج کودکان 10 تا 15 سال، فقر اقتصادی و پس از آن فقر فرهنگی است. او مي گويد:«تعداد ازدواجهای کودکان به دلیل رسم و رسومات سنتی در مناطق روستایی بیشتر از نقاط شهری است اما براساس آمارها با توجه به مهاجرت روستاییان به شهرها آمار ازدواج کودکان در نقاط شهری 55 درصد و در روستاها 45 درصد است. آخرین سرشماری انجام شده در سال 89، نشان میدهد که 342 هزار کودک زیر 18سال در کشور ازدواج کردهاند. همچنین تعداد ازدواج کودکان 10 تا 14 سال نیز 42 هزار واقعه بوده است.»
این فعال حقوق کودک از افزایش ازدواج کودکان زیر 10 سال نیز خبر داد و گفت: در سال 89 تعداد ازدواجهای کودکان زیر 10 سال 716 مورد بوده که نسبت به سه سال قبل آن حدود دو برابر آمار این ازدواجها در کشور افزایش یافته است.
وی همچنین به آمارهای سال 86 تا 89 نیز اشاره کرد و گفت: «براساس این آمارهای در هر سال 800 کودک دختر 10 تا 14 سال و 15 هزار کودک دختر 15 تا 19 سال در کشور طلاق گرفته اند.»
همين آمارهاست كه زنگ خطر را به صدا در آورده است. زنگ خطري كه اگر به آن توجه نشود گوشهاي جامعه را كر ميكند. بدون شك همين حالا كه مشغول خواندن اين گزارش بوديد، زوجهاي جواني يا تصميم به طلاق گرفته اند يا در محضرخانه، پاي سند طلاق را امضا مي كنند!