آدرس پست الکترونيک [email protected]









پنجشنبه، 4 اسفند ماه 1390 برابر با 2012 Thursday 23 February

بازداشت یک دانشجو پس از اعتراض با دوختن لب هایش

یکی از دانشجویان دانشگاه یاسوج در اعتراض به فشارهای وارده از سوی نیروهای امنیتی و حراستی، مقابل دانشکده علوم انسانی این دانشگاه اقدام به دوختن لب های خود و همچنین بستن پاها با غل و زنجیر کرده که پس از حمله نیروهای امنیتی و انتظامی، وی را با اجبار سوار خودرو کرده و به محلی نامعلوم منتقل نموده اند.

به گزارش دانشجونیوز، داریوش جلالی، دانشجوی رشته مهندسی مواد دانشگاه یاسوج و ورودی ۸۸ این دانشگاه که پیش از این چندین ماه در زندان بوده و با محرومیت های مختلف تحصیلی از سوی مسوولان دانشگاهی و اطلاعاتی مواجه شده بود، طی یک اقدام اعتراضی، پس از دوختن لب ها و باستان پاها با غل و زنجیر، مقابل دانشکده انسانی اعتصاب نموده و خواستار احقاق حقوق خود و سایر دانشجویان شده است.

بر اساس این گزارش، داریوش اجلالی که در بهمن سال ۸۸ از تحصیل معلق شده بود، در بهمن سال ١٣٨٩ چند روز پس از تظاهرات ٢۵ بهمن با یورش نیرو های امنیتی به منزلش دستگیر و بعد از شکنجه همراه با شوک الکتریکی به یکسال حبس محکوم گردید که پس از تحمل سه ماه از آن به صورت مشروط آزاد گردید.

گفتنی است وی پس از آزادی از زندان با تعلیق های پیاپی و همچنین فشار هایی از طرف حراست دانشگاه مواجه شد که منجر به اتخاذ این تصمیم از سوی وی شده است.

داریوش اجلالی در روز ٣٠ بهمن ١٣٩٠ طی عملی جسورانه با لب های دوخته و پاهای در غل و زنجیر در دانشگاه دولتی یاسوج مقابل دانشکده ی علوم انسانی اقدام به تحصن یک نفره کرده بود.

گفته می شودپس از این اقدام اعتراضی این دانشجو، وی با حمله ی نیرو های انتظامی و امنیتی مواجه گردیده که به صورت وحشیانه ای پس پاره کردن زنجیر و کشیدن او بر روی زمین وی را به زور سوار خودرو کرده و از محیط دانشگاه خارج کردند که هنوز از وضعیت او اطلاعی در دست نیست.

این دانشجوی محروم از تحصیل ضمن اقدام تحصن یک نفری، بیانیه ای در شرح دلایل این اقدام اعتراضی خویش را به نگارش در آورده و به دانشجویان و مسولان این دانشگاه اعلام نموده است.

در بخشی از این بیانیه وی در توضیح این تحصن وی آمده است: "اما چرا بدین شیوه معترضم؟ چرا با دهان بسته؟ چرا با پای در زنجیر نشسته؟ دهان خود را دوخته ام، چرا که فریاد تظلم خواهی ام را کسی نشنید. پای خود بسته ام چرا که دویدنم به جایی نرسید. هر چه فریاد زدم کسی نشنید، گفتم شاید سکوتم را بشنوند, هر چه دویدم کسی ندید، گفتم شاید به غل نشستنم را ببینند."




Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español

به اشتراک بگذارید:






© copyright 2004 - 2024 IranPressNews.com All Rights Reserved