جعفر پناهی، کارگردان و برنده جایزه نخل طلای فستیوال فیلم کن فرانسه با انتشار ویدیویی در صفحه اینستاگرام خود از حمله افراد مسلح به خانه علی احمدزاده، کارگردان و تهیه کننده خبر داد (فیلم زیر)
براساس این خبر، ماموران روز چهارم مرداد خانه احمدزاده را تفتیش کرده و دوربینها، لپتاپ، تابلوها و دیگر وسائل شخصی او را ضبط کرده و از او خواستهاند تا به وزارت اطلاعات مراجعه کند.
جعفر پناهی نوشت: یورش مسلحانه پنجاهنفره به خانهٔ علی احمدزاده، آنهم بدون هیچ حکم قضایی، نه فقط یک حمله، که سند رسمی ورشکستگی و جنون حکومتیست که دیگر حتی تظاهر به قانون را هم کنار گذاشته. این حمله نه به یک فرد، که به موجودیت سینمای مستقل ایران بود؛ به دوربین، به داستان، به نفسِ خلاقیت.
آنها با تفنگ وارد خانهٔ یک هنرمند شدند، دوربین و لپتاپ و تابلو و چمدانش را دزدیدند و در پایان، با اسلحه بالای سرش ایستادند و گفتند: «فردا بیا وزارت اطلاعات». این نامش حکومت نیست—تروریسم حکومتیست.
آنچه بر علی احمدزاده رفت، یک سرقت مسلحانه نبود—یک ترور روانی بود. حملهای بود با هدف لهکردن اراده، تخریب امید، شکستن دوربین. اما آنها نمیدانند که هیچ حکومتی با تفنگ و ترس نمیتواند رویا را متوقف کند.
این همان حکومتیست که رئیسجمهورش جلوی دوربین، با ژستی دروغین از «گفتوگو با اپوزیسیون» دم میزند و وزیر ارشادش خواب بازگشت هنرمندان تبعیدی را میبیند. آیا قرار است آنها هم به محض ورود به کشور، با یورش مسلحانه از سوی آدمربایان حکومتی «استقبال» شوند؟ یا لابد اول باید قسم بخورند که دیگر چیزی نسازند، چیزی نگویند، چیزی احساس نکنند
این لحظه، لحظهٔ آزمون ماست. اگر امروز سکوت کنیم، فردا نوبت به تکتک سینماگران ایرانی ، حتی آنهایی که با مجوز فیلم میسازند خواهد رسید.
Jafar Panahi, the award-winning director, reported an armed attack on the home of Ali Ahmadzadeh, a fellow director and producer. Security forces seized Ahmadzadeh's personal belongings without a court order and summoned him to the Ministry of Intelligence. Panahi described this act as a sign of governmental bankruptcy and madness, labeling it an assault on independent cinema in Iran. He emphasized that the attack targets not just an individual but the creativity and hope of artists, warning that silence against such actions poses a threat to all Iranian filmmakers.
آقای جعفر پناهی
آیا این شما نبودید که به بهانه جنگ در کنار همین رژیم اشغالگر و دشمن شماره یک ایران ایستادید ؟
آقای جعفر پناهی
به نظر می رسد تفاوت شما و امثال شما وطن دوستان فصلی و مصلحتی این است که مثل ما مردم ایران رژیم دوزخی و خونریزِ آخوندی را دشمن شماره یک و اشغالگر ایران نمی دانید بلکه خود و رژیم را یک خانواده می بینید که یک دلخوری های کوچکی بین شما و آنها هست که در موقعی که یک دشمن خارجی به کشور حمله کرده است باید کنار گذاشته شود اما ما مردم ایران کشور خود را اشغال شده از طرف دشمنی خونریز و کینه توز میدانیم و از اینکه یک نیروی خارجی حتی اگر قوای خود شیطان هم باشد به این دشمن خونریز اشغالگر حمله کند و سبب تضعیف او بشود تا جائی که ما مردم بتوانیم با نیروی خود آنرا شکست دهیم خوشحال می شویم
آقای پناهی
بین ما مردم ایران و رژیم اشغالگر اسلامی هفت دریای خون است و بین شما و رژیم فقط کمی دلخوری خانوادگی هست که در مواقع حساس میشود آنرا کنار گذاشت
شور بختانه راه را نشناختید و یا صلاح ندانستید که بشناسید و در سمت غلط تاریخ ایستادید