۲۸ مارس با هدف قدردانی از زنانی که با وجود سقف شیشهای، تاثیر مهمی در دنیای موسیقی گذاشتهاند، روز جهانی زنان در موسیقی نامگذاری شده. در گفتوگو با دو موزیسین زن ایرانی و آلمانی از چالشهای زنان در عرصه موسیقی گفتهایم.
هشتم ماه مارس "روز جهانی زن" در سراسر دنیا شناخته شده اما شاید کمتر کسی بداند که از سال ۲۰۰۸ "روز جهانی زنان در موسیقی" در تاریخ ۲۸ مارس نیز به تقویم افزوده شده است. این روز به منظور بزرگداشت مشارکت و دستاوردهای زنان در صنعت موسیقی تعیین شده و جالب اینکه بسیاری از زنان فعال در عرصه موسیقی هم از وجود چنین روزی بیخبر هستند.
در این روز کوشش می شود، نقش زنان در موسیقی، از آهنگسازان و نوازندگان گرفته تا تهیهکنندگان و مدیران موسیقی برجسته شود.
دنیای پر چالش زنان موزیسین
در حالی که زنان نشان دادهاند در عرصه موسیقی مانند بسیاری از مردان موفق هستند، دنیای موسیقی یکی از عرصههایی است که در آن، زنان اغلب با موانع و محدودیتهایی روبهرو بودهاند.
زنان موزیسین عمدتا به فرصتهای برابر با مردان دسترسی ندارند و برای مثال کمتر در پستهای کلیدی مانند رهبری ارکستر پذیرفته میشوند.
تعداد دقیق رهبران ارکستر زن در جهان مشخص نیست اما آمارها نشاندهنده حضور کمرنگ زنان در این حوزه است. به عنوان مثال، در سال ۲۰۲۴ تنها ۱۳ درصد از کنسرتها در جهان توسط زنان رهبری شدهاند.
در میان ۵۰ رهبر ارکستر پرکار جهان هم تنها پنج نفر زن هستند و در بین ۱۰۰ نفر برتر، این تعداد تنها به ۱۳ نفر میرسد.
با وجود اینکه پیشرفتهایی در حضور زنان در رهبری ارکسترها در سالهای اخیر حاصل شده اما هنوز فاصله جنسیتی قابلتوجهی در این حوزه وجود دارد.
علاوه بر این، زنان در حوزه موسیقی با دیگر تبعیضها و کلیشههای جنسیتی هم روبهرو هستند. برای مثال آنها اغلب در نقشهای خاصی مانند خوانندگی یا نوازندگی پذیرفته میشوند اما در آهنگسازی، تنظیم و تولید موسیقی نادیده گرفته میشوند.
داستان آشنای محدودیت و ممنوعیت برای زنان موزیسین ایرانی
صحبت از محدودیت و موانع برای زنان فعال در عرصه موسیقی در ایران امری آشنا است. پس از انقلاب اسلامی، این محدودیتها گستردهتر و شدیدتر هم شد.
از فراخوانده شدن زنان خواننده به وزارت ارشاد، بازداشت و ممنوعیت کارشان گرفته تا زنان نوزاندهای که در شهرستانها از حضور روی صحنه منع شدند. از بسته شدن میکروفون همخوانان زن در کنسرتها گرفته تا لغو یک تئاتر برای حضور خواننده و نوازنده زن.
مانی جعفرزاده، آهنگساز و پژوهشگر حوزه موسیقی در میزگردی گفته بود: «چنین ممنوعیتی که امروزه زنان ایرانی فعال در عرصه موسیقی با آن روبهرو هستند را تنها در چند دهه گذشته داشتهایم و ممنوعیت سکسیتی - به این معنا که مردان باشند و زنان نباشند - در تاریخ موسیقی ایران وجود نداشته است.»
نوازندگان زن فقط میتوانستند "سازهای زنانه" بنوازند
اما محدودیت زنان در موسیقی تنها محدود به ایران نبوده و نیست. شهاب جعفری در کتاب "زنان موسیقی – منتخبی از منابع مختلف از صدر مسیحیت تا امروز" با اشاره به اینکه محروم کردن زنان از خوانندگی در غرب در کلیساها آغاز شد، درباره برخی از این محدودیتها نوشته است: «در گذشته، نوازندگان زن به دلیل کلیشهسازیهای جنسی مربوط به سازها، با محدودیتهایی روبهرو بودند. در آن دوره (قرن چهارم) از زنان انتظار میرفت در حوزه سازهای زنان مهارت کسب کنند.»
سازهای زنانه هم این طور تعریف شده بود که سازهایی هستند که نواختنشان نیاز به تغییر حالت چهره یا وضعیت بدن نداشته باشد. بر همین اساس سازهای شستیدار از جمله هارپسیکورد و پیانو برای زنان "مجاز" دانسته شده بود.
از دیگر سازهای زنانه هم میتوان به ویول و لوت در دوران رنسانس و باروک، چنگ و گیتار در دوران کلاسیک و رمانتیسم اشاره کرد.
آیا "روز جهانی زنان در موسیقی" ضرورت دارد؟
با وجود اینکه در طول تاریخ، تلاش بسیار شد تا زنان در عرصه موسیقی در پسزمینه بمانند، دستاوردهایشان نادیده گرفته شود و آواز یا صدای سازشان خاموش شود، آنها دست از تلاش برنداشتند و موفق شدند، جایگاه خود را در این صنعت تثبیت و آثار ماندگاری در دنیای موسیقی خلق کنند.
"روز جهانی زنان در موسیقی" حالا به خاطر تقدیر از همین تلاشها و گرامیداشت زنان بااستعدادی است که سهم بزرگی در این عرصه دارند و اغلب مجبورند سختتر بجنگند تا دیده شوند. اما آیا این موضوع امروزه هم در بسیاری از کشورها دارای اهمیت است؟ آیا همچنان زنان موزیسین به اندازه مردان در عرصه موسیقی فعال نیستند؟ چه موانعی هنوز هم بر سر راه آنهاست؟
آیدا نصرت، نوازنده ویولن و خواننده که سابقه نوازندگی در ارکستر سمفونیک تهران را دارد و در حال حاضر ساکن فرانسهست (عکس بالا)، یکی از آن موزیسینهایی است که از وجود چنین روزی بیخبر بوده و در گفتوگو با دویچهوله فارسی با بیان اینکه "متاسفانه وجود چنین روزی ضرورت دارد" معتقد است: «فضای موسیقی دنیا همچنان بسیار مردانه است.»
تبعیض و عدم برابری در دنیای موسیقی
اما مشکلات زنان در عرصه موسیقی تنها به "مردانه" بودن این فضا محدود نمیشود. کاتارینا که در آلمان در رشته موسیقی تحصیل کرده و در حال حاضر به عنوان نوازنده، معلم و پژوهشگر موسیقی فعالیت میکند، میگوید هیچوقت به این موضوع فکر نکرده که به عنوان یک نوازنده زن تفاوتی با یک نوازنده مرد دارد: «شاید این موضوع به نوع تربیت من در خانواده هم برگردد که پدر و مادرم آنچنان من را با اعتماد به نفس بزرگ کردند که جنسیتم نقش بزرگی ایفا نکرده و همیشه این شانس را داشتهام، هم با اساتید مرد و زن کار کنم و هم همکارانی از دو جنس داشته بشم و البته هیچ وقت هم با مانعی روبهرو نشوم.»
کاتارینا اما میگوید، این تنها تجربه شخصی اوست و همکاران موزیسین زنی داشته که در آلمان با "مشکلاتی" روبهرو بودند.
آیدا هم در ایران در هنرستان و دانشگاه در رشته موسیقی تحصیل کرده اما تجربیات کاملا متفاوتی دارد. او با اینکه هفت سال نوازنده ارکستر سمفونیک تهران بوده اما از آن دوره چندان با علاقه یاد نمیکند و میگوید: «آنقدر درآمدی که داشتم کم بود که باید پولی هم روی آن می گذاشتم تا هزینه رفت و آمدم تامین شود.»
شاید حضور او به عنوان موزیسین در ارکستر سمفونیک تهران هیچوقت با مانع روبهرو نشد اما آیدا ازهمکارانش میگوید که در شهرستانها از حضورشان روی صحنه بارها جلوگیری شده است.
تجربیات ناخوشایند آیدا به عنوان یک موزیسین اما تنها به ایران محدود نمیشود. او حالا ساکن فرانسه است و در این کشور هم که به اعتقاد او "کشوری فمینیستی" محسوب میشود، مساوات کمی بین کار زنان و مردان موزیسین است.
او با تاکید بر اینکه در هر صورت نمیتوان مشکلات موزیسینهای زن در ایران را با یک کشور اروپایی مقایسه کرد، میگوید: «تبعیض اینجا هم وجود دارد اما اینجا، بیشتر به طرز تفکر شخصی آدمها در این عرصه مربوط میشود.»