دوران قاجاریه آخرین دورهای در تاریخ ایران است که خواجگان، از نژادهای گوناگون سفیدپوست و سیاهپوست، حضوری پررنگ و تأثیرگذار در ساختار سیاسی و فرهنگی قدرت داشتند. این افراد که از طبقات فرودست جامعه برمیخاستند، به دلیل جایگاه ویژه خود در حرمسرای شاهان، نقشهای بیبدیلی در نظام قدرت ایفا میکردند.
حرمسرای شاهان قاجار، بهویژه در دوره پادشاهانی، چون فتحعلیشاه و ناصرالدینشاه، نهادی وسیع و پیچیده بود که برای اداره امور روزمره نیاز به نظمی دقیق و سلسله مراتبی منظم داشت. شاهان قاجار با انگیزههای مختلف، از عشق و علاقه شخصی گرفته تا اهداف سیاسی و دیپلماتیک، همسران متعددی از اقوام مختلف برمیگزیدند. این گستردگی در تعداد همسران و تنوع نیازها، وجود سازمانی پیچیده را برای مدیریت حرمسرا ضروری میساخت.
خواجگان، که به دلیل ویژگیهای خاصشان (نظیر محرومیت از میل جنسی)، امنترین گزینه برای حضور در کنار زنان حرمسرا بودند، مسئولیت اداره و نظارت کامل بر امور داخلی حرم را بر عهده داشتند. خواجهباشی یا «آغاباشی» که عنوانی به معنای «سرور» بود، فرمانروای مطلق حرمسرای شاه به شمار میرفت و تمام خواجگان زیر نظر او فعالیت میکردند، یعنی فرمانروای مطلق حرم که کلیددار رازها و ناظر بر زندگی روزمره زنان شاه بود.
وظایف خواجهباشی شامل دریافت حقوق ماهانه حرمسرا و توزیع آن میان زنان شاه بود، اما اغلب بخشی از این حقوق را برای خود برمیداشت و اندوختهای شخصی جمع میکرد. گویی اندک سهمی از شکوه دروغین حرم را برای جبران زخمهای عمیق زندگی خود کنار میگذاشت. خواجگان، هم در کاخ و هم در سفر، همراهان بیچهره زنان شاه بودند. آنان حتی بر زندگی کودکان حرم نیز نظارت میکردند، اما این حضور بیوقفه، چیزی جز نشانی از تنهایی و انزوای عمیق آنان نبود.
نقش خواجگان در حرمسرا، گاه در تناقضی آشکار قرار میگرفت. این افراد که خود به اجبار از میل جنسی محروم شده بودند، مأموریت داشتند تا نیازهای شاه را در حرمسرا برآورده کنند. وظیفه تأمین نظم، نظارت بر رفتوآمد زنان و همراهی آنان در مواقع خروج از اندرونی، بخشی دیگر از مسئولیتهای خواجگان بود.
خواجگان قاجار از دو گروه عمده ارمنی-گرجی و حبشی تشکیل میشدند. این افراد که اغلب مسیحی بودند، از راههای مختلف وارد نظام درباری میشدند و به دلیل وفاداری و تواناییهای اجرایی خود، به جایگاهی خاص در ساختار قدرت دست مییافتند.
حضور خواجگان در نظام سیاسی و فرهنگی قاجار، نمادی از پیچیدگیهای ساختار قدرت در آن دوران بود. با فروپاشی سلسله قاجار و تغییر ساختارهای حکومتی، این نظام سنتی نیز به تاریخ پیوست و جای خود را به شیوههای جدیدتر حکمرانی داد، اما نقش خواجگان، بهعنوان سایههای بیصدا و بیبدیل در تاریخ حرمسرای ایران، همچنان موضوعی جذاب برای پژوهشهای تاریخی باقی مانده است.