پنجشنبه، 21 تیر ماه 1403 = 11-07 2024وضعیت فاجعه بار بند زنان زندان لاکان رشت؛ شیوع انواع بیماریهانبود «پد» بهداشتی و مسواک تا ابتلای بسیاری از زندانیان به بیماریهای قارچی و عفونی؛ روزنامه «شرق» در گزارشی به وضعیت بند زندان زندان لاکان رشت پرداخته و نوشته که امکانات این زندان در مقایسه با زندانهای بسیاری از شهرهای دیگر بسیار محدود است. در این گزارش با دو فعال حقوق زنان که پیشتر در این زندان محبوس بودهاند نیز گفتگو شده است. فروغ سمیعنیا سال ۱۴۰۲ به مدت یک ماه در بند عمومی زندان لاکان در بازداشت موقت بود. او یکبار دیگر هم در سال ۱۳۹۸، ۲۰ روز را در لاکان گذرانده بود. زهره دادرس سال ۱۴۰۲، ۳۸ روز در زندان لاکان رشت در بازداشت موقت بوده است. نبود وسایل و امکانات بهداشتی ضروری در این زندان از جمله مواردی است که این دو فعال حقوق زنان به آن اشاره کردهاند. فروغ سمیعنیا گفته «زندان طبق قانون باید یکسری کالای بهداشتی را به زندانی بدهد. مثل پد بهداشتی، شامپو، صابون، مسواک و خمیردندان. اما عملا برای همه کالاهای بهداشتی این وضعیت وجود نداشت. مثلا پد بهداشتی صرفا در قسمت قرنطینه زندان آنهم به صورت محدود وجود داشت.» او همچنین گفته «صابون مایع بود. موقع ورود به زندان یک مسواک و خمیردندان به زندانی میدادند و دیگر عملا حتی اگر دو سال هم آنجا میماندی، چنین چیزی به تو تعلق نمیگرفت. مثلا مسئلهای که سر ژیلت [تیغ] وجود داشت، این بود که ژیلت در زندان ممنوع بود. باید یک مسئول بهداشت اتاق، ژیلتها را نگه میداشت و هفتهای یکبار به زندانی میداد.» زهره دادرس هم گفته «زندان لاکان دارای چهار بند بود. هر بند سه یا چهار دستشویی و یک یا دو دوش حمام داشت. حمام بند کوثر در نداشت و یک پارچه وصل کرده بودند. علاوه بر این یک سرویس حمام مشترک برای همه بندها هم بود که برای ساعات محدودی امکان استفاده از آن وجود داشت. فکر میکنم حدودا ۱۰ تا حمام داشت اما فقط چهار یا پنج تا از آنها دوش داشتند و بقیه خراب بود یا دوش و پیچ آب نداشت. سیستم فاضلاب مشکل جدی داشت و چاه فاضلاب مدام میگرفت. دستشویی بندهای کانون و کوثر (دو بند که من در آن بودم) آب گرم نداشتند.» زهره دادرس به ابتلای بسیاری از زنان محبوس در این زندان به بیماریهای قارچی و عفونی اشاره کرده و گفته «بسیاری از بچههای بند ما از عفونت و قارچ رنج میبرند و خود من هم عفونت را در روزهای آخر تجربه کردم. مددجوها درخواست داده بودند برای دکتر متخصص زنان و چشمپزشک. ولی میگفتند چند سال است که درخواست میدهیم، ولی نمیآورند.» وی همچنین گفته که «سرویس بهداشتی هر روز دو بار به دست خود زندانیها شسته میشد. بیشتر افراد داخل بند هم هر روز یا یک روز در میان حمام میکردند و وکیل بند این مسئله را به افراد تذکر میداد. ژیلت یک بار مصرف برای شیو هم هر از گاهی از طرف مرکز بهداشت به وکیل بند داده میشد، تا قبل استحمام به افراد تحویل بدهند و از آنها بگیرند و برای دفعات بعد به آنان بدهند. هر ژیلت چند بار استفاده میشد.» نبود فضای آشپزخانه، امکانات پخت و پز و عدم دسترسی به مواد غذایی هم از دیگر مشکلات زندانیان محبوس در بند زنان زندان لاکان رشت است. فروغ سمیعنیا گفته «تنها یک سینک ظرفشویی در همان فضای دستشویی وجود دارد که زندانیها باید ظرفهایشان را همانجا بشویند.» او افزوده «برای کل بند زنان زندان لاکان یک آشپزخانه وجود دارد. در این فضایی که به آن آشپزخانه گفته میشود، فقط چهار شیر آب وجود دارد که میتوانند قابلمههای بزرگ را در آنجا بشویند و سماور که با آن چای گذاشته شود. حتی یک اجاق گاز وجود ندارد. زندانی نمیتواند حتی یک نیمرو درست کند. اصلا امکانی به عنوان اجاق گاز برای آشپزیکردن حتی به صورت محدود هم وجود ندارد. از طریق سماور بزرگی که در محوطه است، هم یک بار صبح و یک بار بعدازظهر برای زندانیها در فلاسک چای میفرستند، همین. مثلا اینطور نیست که هر وقت بخواهی بتوانی از چای استفاده کنی.» این فعال حقوق زنان گفته «خیلی وقتها به ویژه برای شام زندانیها سیر نمیشدند چون غذا به تعداد زندانیهایی که داخل هر سوئیت هستند، وجود نداشت. گوشت قرمز کلا در غذای زندان نیست. روزهایی که غذا مرغ باشد، مقدار مرغی که در هر قابلمه به هر سوئیت میدهند، واقعا اندازه کمی است و به هر زندانی میزان خیلی کمی میرسد. بقیه روزها تخممرغ آبپز، سیبزمینی سرخشده، عدسی، لوبیا و غذاهایی از این دست وجود دارد. یکسری غذاها با سویا درست میشود. چون آشپزخانهای در کل بند نسوان وجود ندارد، زندان به زندانیها جیره غذایی نمیدهد.» زندانیان حتی امکان پخت و پز مستقل را هم ندارند و به گفته فروغ سمیعنیا «اگر هم بخواهی مواد اولیه را از فروشگاه بخری، آشپزخانهای برای درستکردن غذا وجود ندارد. بههمیندلیل فروشگاه این کالاها را نمیآورد.» از سوی دیگر در بند زنان زندان لاکان رشت «آب آشامیدنی سالم» هم همیشه در دسترس نیست. به گفته زهره دادرس: «دو آبسردکن در بند بود. آب بو میداد و چند بار هم قطع شد و بارها تأسیسات برای تعمیرش آمده بود. آنهایی که شرایط مالی خوبی داشتند آب معدنی میخریدند و مصرف میکردند. ولی بیشتر افراد همان آب را برای آشامیدن استفاده میکردند». فروغ سمیعنیا هم درباره وضعیت آب در بند زنان این زندان گفته «آبی که در زندان لاکان وجود دارد، آبی نیست که مردم رشت از آن استفاده میکنند. آبی است که مختص زندان لاکان است. آب به شدت بوی بدی میدهد. نه تنها برای آشامیدن مناسب نیست بلکه اکثر زندانیهای زن به خاطر آب دچار عفونت شدند. بعد از یک هفته استحمام با این آب دچار ریزش مو میشوید و آسیب جدی به مو میزند. این آب مناسب دست و رو شستن هم نیست. یکسری زندانی هستند در همان زندان که پول برای خرید آب ندارند. بنابراین از همان آبی که واقعا بوی بدی دارد و برای هیچ چیز مناسب نیست برای آب آشامیدنی استفاده میکنند و چون در زندان لاکان آشپزخانه و اجاق گازی وجود ندارد که بتوانید حداقل آب را بجوشانید، تنها امکان دسترسی به آب سالم خرید آب معدنی است». در چنین شرایطی چندان عجیب نیست که زندانیانی که به آب سالم و غذای کافی دسترسی ندارند، از امکانات درمانی هم محروم باشند. فروغ سمیعنیا گفته «بند زنان زندان لاکان یک بهداری کوچک دارد که یک پرستار در آن است. هفتهای یک روز یک پزشک عمومی به بهداری میآید. پزشک متخصص به زندان نمیآید. امسال یک دندانپزشک هم بود. این دندانپزشک یکی از زندانیهای مالی بود که بعد از آزادی رأی کار گرفته بود، هفتهای یک روز میآمد به زندان و زندانیها را ویزیت میکرد. دندان میکشید و درست میکرد. عصبکشی و پرکردن و اینها را هم انجام نمیداد.» زندانیان در این زندان به پزشک متخصص حتی در مواردی که شیوع بیماری در یک زمینه وجود دارد دسترسی ندارند. فروغ سمیعنیا گفته «هیچ پزشک متخصصی به زندان نمیآمد در حالی که ما آنجا کلی بیمار با بیماریهای خاص داشتیم. مثلا اکثر زنها با مسئله عفونت درگیر بودند و پزشک متخصص زنان وجود نداشت. درخواست هم کرده بودند ولی خب فایدهای نداشت. برای یکسری آزمایشات با نامه به بیرون از زندان منتقل میشدند. هیچ امکانات پزشکی دیگری وجود نداشت.» در گزارش «شرق» آمده که ارتباط زندانی با خارج از زندان و با اعضای خانواده و وکیل از طریق تماس تلفنی و ملاقاتهای هفتگی بخشی از حقوق زندانیان است. تا سال ۹۸ هر کدام از سوئیتهای بند زنان زندان لاکان دارای یک تلفن بود که با خرید کارت تلفن هر زندانی این امکان را داشت تا به مدت مشخص از این تلفن استفاده کند. شرایط اما حالا متفاوت است. در مورد دسترسی به کتاب و داشتن زمان مناسب برای هواخوری و ورزش هم وضعیت مناسبی در بند زنان زندان لاکان برقرار نیست. ورود کتاب از بیرون به درون زندان ممنوع است و زندانیان در «نمازخانه» زندان به چند جلد کتاب مذهبی و چند رمان بیکیفیت دسترسی دارند. زهره دادرس درباره شرایط ورزش و هواخوری هم توضیح داده که «هر بند یک حیاط داشت که هر روز حدودا هفت تا هشت ساعت میشد به آن رفت. زندان لاکان کنار محل دفن و کمپوست زبالههای سراوان است و برای همین بوی زباله همیشه بود و روزهای گرم که فاجعه بود و حتی توی بند هم نمیتوانستی بو را تحمل کنی. کف حیاط کامل بتن شده بود. هیچ باغچه و سبزی و گیاهی در آن نبود، هیچ دستگاه و وسیله ورزشیای هم آنجا نبود (سالن ورزش و سالن مطالعه و آشپزخانه و رختشویخانه هم ندارد).» او گفته وقتی در این بند محبوس بوده، یک روز توانستند از نگهبان توپ پلاستیکی بگیرند ولی بازی که شروع شد گفتند سروصدا نکنید. او افزوده که ابعاد حیاط هر بند متفاوت بود. بند کانون یک حیاط خیلی کوچک و حدودا ۵۰ مترمربعی بود. هواخوری دو بند «کوثر» و «شکیبایی» هم که مشترک بود، حدودا ۲۰۰، ۳۰۰ مترمربع بود. در هر کدام از بندهای «کانون» و «کوثر» حدودا ۴۰ نفر مددجو بودیم. در بند زنان این زندان چیزی حدود ۱۵۰، ۱۶۰ زندانی زن وجود دارد. «شرق» نوشته که لاکان خانه زنانی است که با جرائم مختلف، بدون اصل تفکیک جرائم روزگار خود را در میان دیوارهای بلندش میگذرانند.
|