دلار آمریکا امروز در بازار آزاد ارز تهران با ثبت یک رکورد تاریخی دیگر از مرز ۶۴ هزار تومان عبور کرد. مقامات حکومتی توضیح نمیدهند چرا ارزش ریال ایران طی دو ماه گذشته به شدت رو به سقوط نهاده، اما آمارهای گمرکی حاکی از شدتگیری تراز منفی تجاری کشور است که در ۱۱ ماه پارسال با تراز منفی بیسابقهٔ ۱۵ میلیارد دلاری در تجارت غیرنفتی مواجه شده است.
در همین رابطه روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: امسال هم مثل سال گذشته از اولین روزهای فروردین، گرانیها شروع شدند و ارزش پول ملی دچار سقوط شد. مردم به ویژه اقشار ضعیف و متوسط با نگرانی به وضعیت اقتصادی مینگرند ولی متأسفانه آنچه در عمل مشاهده میشود اینست که ارائه آمارهای ضدسفرهای مسئولان همچنان ادامه دارد و «وعده گشایش امور» تنها واژهای است که آنان به مردم حواله میدهند. در شرایطی که در همین روزهای نخست سال، قیمت سکه از ۴۳ میلیون تومان و دلار هم از ۶۳ هزار تومان فراتر رفت و آثار تورمی خود را روی همه کالاها و خدمات برجا گذاشت.
آمار باورنکردنی از گسترش فقر در ایران
رشد صفر درصدی اقتصاد ایران در دهه نود و تشدید وضعیت بحرانی تورم از سال ۱۳۹۷ به این سو در گسترش فقر در ایران بسیار موثر بوده است. آنچه کارشناسان اذعان داشته و میگویند چیزی که مردم در بازار میبینند، تورم بالای ۷۰درصدی است؛ این عدد یک زنگ هشدار است. حالا دیگر همه اقشار اعم از کارگر و کارفرما هر دو از وضعیت موجود ناراضیاند. بررسیها نشان داده که در شهرهای بزرگ کسانی که دو شغل ندارند به سختی زندگی میکنند.
به گزارش اکونگار، اغلب فقرا بیکار نیستند، اما از محل شغل خود نمیتوانند نیازهای اساسی خود را تامین کنند. این یعنی شغلهایی با دستمزدهایی پایین، بدون امنیت لازم و بدون داشتن پوشش بیمهای مسبب سقوط خانوارها به زیر خط فقر شده است.
با این حال مسئولان مدام بر این گزاره تاکید میکنند که با افزایش دستمزد، تورم هم افزایش بیشتری پیدا میکند. اما فرشاد مومنی اقتصاددان و استاد دانشگاه صحبت از مارپیچ مزد و تورم را فریب افکار عمومی میداند.
او می گوید: امروز ۳۰ درصد از جمعیت کشور زیر خط فقر هستند و ۴۰ درصد دیگر از جمعیت در آستانه افتادن به زیر خط فقر هستند. در این شرایط با روش تعیین دستمزدی که همواره عقب تر از تورم است، هر سال از سطح رفاه خانوارها کم می شود. وقتی این داده را مورد توجه قرار دهیم که ۶۰ درصد از فقرا در کشور شاغل هستند به این نتیجه بسیار مهم خواهیم رسید که تمرکز صرف دولت بر کمیت اشتغال بدون توجه به کیفیت آن زمینه های رشد فقر را بیش از گذشته فراهم کرده است. دولت عموما به رابطه بین فقر و مشاغل غیررسمی توجه نمیکند در حالی که رشد مشاغل غیررسمی یکی از عوامل ازدیاد فقر است.
فقیرتر شدن طبقه متوسط و افزایش تعداد فقرا امری است که بسیاری از کارشناسان نگرانی خود را نسبت به آن ابراز کردهاند؛ نگرانیای که مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نیز در گزارشی مبسوط بر آن صحه گذاشته و گسترش فقر و افزایش شمار فقیران را تایید کرده است.
در این گزارش مرکز پژوهشها آمده: شکاف فقر که فاصله فقرا تا خط فقر را اندازهگیری میکند؛ در سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ به بالاترین مقدار خود یعنی ۲۷درصد رسیده؛ بررسی مصارف خانوار در سالهای گذشته نیز کاهش در رفاه خانوار را تایید میکند. نگاهی به مصرف خوراک خانوار سه اتفاق به طور همزمان را نشان میدهد؛ اول افزایش سهم خوراک از کل هزینههای خانوار، دوم کاهش کل خوراک خانوار یعنی کاهش کالری دریافتی و سوم کاهش کیفیت کالری دریافتی خانوار.
نکته اینجاست که همزمان با افزایش شکاف فقر، فاصله خانوارهای بالای خط فقر نیز با خط فقر در طول زمان کمتر شده است. این وضعیت البته به معنای خطر قرارگیری خانوارها در طبقه فقیر با تکانههای اقتصادی است.