چارلی چاپلین میگه، ریشه؛ تربیت، انسانیت و شرف انسان است و ربطی به پول و تحصیلات ندارد، ریشه که داشته باشی به لبه پرتگاه میرسی اما سقوط نمیکنی..
بیست و پنج سال از درگذشت محمدعلی فردین میگذرد، مردی که کاملا تصادفی راهش به پرده نقرهای سینما باز شد، و با مرام پهلوانی که داشت در کنار جذابیتهای مردانهاش به یکی از نخستین «سوپراستارهای سینمای ایران» تبدیل شد. تشییع جنازه پرجمعیت فردین در ۱۸ فروردین ۱۳۷۹ با وجود حدود بیست سال دوری از کار هنری نشان داد تصویر این هنرپیشه محبوب از ذهن ایرانیان پاک نشده است.
چهره کاریزماتیک و توانایی فردین در به تصویر کشیدن نقشهای احساسی در سینمای پیش از انقلاب از او یک قهرمان مردمی و نماد فرهنگی ساخت. در تایید محبوبیت این ستاره افولناپذیر سینمای ایران و با وجود آن که اجازه فعالیت سینمایی از او سلب شده بود، جمعیت انبوهی از مردم در مراسم خاکسپاری او حاضر شدند.
سالهای اوج: از «گنج قارون» تا «سلطان قلبها»
سال ۱۳۴۴، فیلم «گنج قارون» به کارگردانی سیامک یاسمی اکران شد. فردین در نقش «علی بیغم» ظاهر شد؛ مردی فقیر و درستکار که زندگیاش با ثروتمند بیروحی گره میخورد. این فیلم نهتنها پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران تا آن زمان شد، بلکه الگویی را بنیان گذاشت که بعدها به «سینمای فردینی» معروف شد: ملودرامهای پر احساس با قهرمانی که از مردم بود و برای مردم میجنگید.
۶ سال بعد فردین یکی از شاخصترین آثار سینمایاش را عرضه کرد که شاید بیش از همه با آن شناخته شود؛ در سال ۱۳۴۷، «سلطان قلبها» با همکاری عارف، خواننده عامهپسند، به سینما آمد. ترکیب موسیقی، اشک، عشق و عدالت، فردین را جاودانه کرد. از آن پس، او در ذهن مردم نه فقط بازیگر، که سلطان قلبها شد.
سکوت و خانهنشینی پس از انقلاب
پس از انقلاب ۱۳۵۷، فردین تنها در فیلم «برزخیها» ساخته ایرج قادری (۱۳۶۱) ظاهر شد. فیلمی که در میان مردم با استقبال خوبی روبرو شد، اما بهسرعت توقیف شد. او مانند بسیاری از بازیگران سرشناس پیش از انقلاب بارها به دادگاه انقلاب فراخوانده شد، و از آن پس فردین به اجبار از سینما کناره گرفت. گفته میشود در دهه ۷۰ چندبار از او برای بازی در فیلمهایی دعوت شد، اما هیچگاه اجازه رسمی بازگشت به پرده را نیافت.
اسطورهای که در قلب مردم جاودانه شد
محمدعلی فردین سرانجام در روز پنجشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۷۹ در ۶۹ سالگی بر اثر ایست قلبی از دنیا رفت و دو روز بعد در میان جمعیت انبوهی از مردم و هنرمندان از ورزشگاه امجدیه (شیرودی) به سمت قطعه هنرمندان بهشت زهرا منتقل و به خاک سپرده شد.
رضا کیانیان، بازیگر سینمای ایران که آخرین مصاحبه با فردین را در کتاب «ناصر و فردین» منتشر کرده، در سال ۱۳۹۷ در گفتگو با روزنامه ایران به وصف خاطرهای از روز خاکسپاری فردین پرداخت.
آقای کیانیان به نقل از دربان ورزشگاه امجدیه، ماجرای زن سالخوردهای را تعریف میکند که جلوی در ورزشگاه نشسته بود و زار میزد. وقتی دربان دلیل این میزان ناراحتی را از او میپرسد زن میگوید سالها پیش وقتی برای تامین جهیزیه دخترش با مشکل مواجه بوده، به او میگویند به فرش فروشی پاساژ مجاور میدان ونک برود و فردی به نام فردین آنجاست که به او جهیزیه میدهد. پیرزن میگوید وقتی به مغازه رسید و سراغ فردین را گرفت، مرد سپیدمویی به او گفت فردین الان نیست.
رضا کیانیان در ادامه به نقل از پیرزن میگوید: «همانجا گاز و یخچال خرید و توی وانت گذاشت. بیست - سی هزار تومان هم به من پول داد و گفت: اینها را ببرید فردین به من سپرده در خدمتتان باشم و هر وقت کم و کسری داشتید بیا همین جا. پیرزن با اشک و اندوه به دربان ورزشگاه گفت من دیشب فهمیدم آن مرد مو سفید، همان فردین بوده است».
به گزارش بی بی سی، محمدعلی فردین در نگاه بسیاری، آخرین اسطوره مردمی سینمای ایران بود. کسی که هم ورزشکار بود، هم هنرمند، و مهمتر از همه همدل. قهرمانی که از تشک کشتی برخاست، بر پرده نقرهای درخشید، و در قلب مردم جاودانه شد.