چهارشنبه، 2 مرداد ماه 1398 = 24-07 2019کشاندن متحدان "برجام"ی به صف آرایی نظامیمنصور امان ج.ا یک موفقیت دیگر را در کارنامه دیپلُماسی خود به ثبت رسانده است؛ "نظام" توانسته تنها شُرکای باقیمانده خود در جهان غرب را اندکی بیشتر به جبهه آمریکا نزدیک و خود را از آنچه که هست، مُنزوی تر کند. این سیاست خودغرضانه ای است که پیشتر در مورد کشورهای عربی همسایه و دورتر نیز به بار نشسته و با گوشه راندن خود، آنان را به همراهی با اسراییل برانگیخته است. دولت خانُم می در انگلیس اطلاع داده است که در پی ایجاد یک نیروی مُشترک اُروپایی برای تضمین تردُد آزادانه کشتیها در خلیج فارس و عُمان است. این تصمیم که در هماهنگی با آلمان و فرانسه گرفته شده، یک صف بندی نظامی را علیه تحرُکات خرابکارانه ج.ا سازمان می دهد که ترکیب اصلی آن را مُتحدان "برجام"ی اش تشکیل می دهند. اگرچه انگلیس گفته است که این اقدام مُستقل از ائتلاف نظامی آمریکا صورت می گیرد، با این حال این گفته نمی تواند دلیلی برای آرامش خاطر مُلاهای ستیزه جو باشد؛ چرا که در عمل رشته باریکی این دو را از یکدیگر جدا می کند و ترسیم خُطوط مُتمایز بین ماموریت نیروی مُشترک اُروپایی از ائتلاف آمریکا، چه در حوزه عملیات و چه به دلایل سازمانی و هماهنگی، بسیار دُشوار خواهد بود. واکُنش تُند اُروپا به باجگیری دریایی رژیم ج.ا، یک تحوُل منفی جدی در مُناسبات بین این دو است که دستکم تا جایی که به سیاست و تمایُل اتحادیه اُروپا برمی گردد، ناخواسته و ناگُزیر انگاشته می شود. در حقیقت حاکمان ج.ا با ایجاد آگاهانه تنش و تحریک و درگیری، برای شُرکای خود راه دیگری جُز برخورد و سازگار نمودن خویش با شرایط انفجاری باقی نگذاشتند. اُروپا برای حفظ "برجام" هزینه سیاسی سنگینی را پرداخت کرد و بر سر آن به چالش با مُتحد استراتژیک خود، آمریکا، کشیده شد. این اما مانع رژیم ج.ا از دست زدن به ترور و دسیسه بُمب گذاری در خاک مُتحدانش، خیز دوباره به سمت چنگ افزار هسته ای و بعدتر راهزنی دریایی علیه آنها نگردید. حال آنگونه که پیداست، سیاست مُماشات گرانه و آسان گیرانه اُروپا نه تنها سازنده نبوده و به پایش و محدود ساختن بُحرانهای ج.ا راه نبرده، بلکه راه افزوده گردیدن وجه نظامی به ماهیت سیاسی - امنیتی مساله را نیز هموار کرده و لوله تُفنگ را به سمت خود آنها برگردانده است. بازنده رهزنی نفتکش انگلیسی، رژیم ولایت فقیه است. "نظام" یک فاکتور مُهم بازدارنده در درگیری با آمریکا را از دست می دهد و به جای آن چشم انداز تشکیل یک جبهه گُسترده بین المللی علیه خود را می گشاید. جابجایی در دولت انگلیس و جایگُزینی آقای بوریس جانسون به جای خانُم می، این اُفق را تیره تر هم خواهد کرد. من اسم جمهوری اسلامی را چهل سال است که جمهوری عمیقا نابخردان گذاشتهام * اصلا کل این رژیم عمیقا نابخردانه است * از اول نابخردانه آمد، و تا روزی که دفن شود نابخردانه خواهد ماند * از آن سال کذایی ۱۳۵۷ کل این داستان نابخردانه بود * جمهوری اسلامی بعنوان یک وصله بسیار بسیار ناجور و ناپسند وغیر قابل قبول بر لباس شیک قرن بیست ویکمی جهان میباشد با چنین وصله زشت وغیر قابل تعویض واصلاح ناشدنی هرگونه کنار آمدنی غیر ممکن مینماید 40ر سال تحمل کردید وتحمل کردیم ما فریاد زدیم وهزینه ها دادیم ولی بگوش گلوبالیسم جهانی واروپتئیها فرو نرفت، تا اینکه امروز بلای جان نه اروپائیها وآمریکائیها، که بلای جان همه جهانیان وهمسایگان خود نیز شده است بس کنید لاسیدن را کنار بگذارید کمر همت سفت کنید وبه کمک ملت ایران بیائید تا با یاری شما وهمت ما مردم ایران جهان را از بلیه وشرارت ملا وشیخ و حکومت مذهبی بصورا یکجا رها کنیم مردم ایران با چه زبانی بگوبند که سیاست ج ا خواست آنها نیست در سال 88 در سال 96 و جز سرکوب و خشونت چه نصیب مردم شد و دول اروپایی جز به منافع اقتصادی خود فکر نکردند و شعار حقوق بشر آنها گوش فلک را کر کرد اما هیچ اقدام عملی در حمایت از خواست مردم ایران انجام ندادند از همه بدتر فرانسه حامی اصلی ج ا و آلمان و انگلیس به اشتراک بگذارید:
|