شنبه، 28 بهمن ماه 1396 = 17-02 2018کارگر: به جای قطع انگشتانم، کار به من می دادیدخبرگزاری هرانا – علیرضا قمی شاندیز، یکی از کارگران از انگشتان دستش میگوید که به خاطر سرقت قطع شد، آقای قمی شاندیز می گوید “سال ٧٨ انگشتانم را زدند، ١۵سال پیش، با گیوتین در زندان وکیلآباد، بهخاطر سرقت، آن هم سرقت جزیی آنها را قطع کردند. ما ۴ نفر بودیم که به خاطر ۵ دهنه مغازه که سرقت کردیم، دستور قطع انگشتانمان را صادر کردند؛ با ١٠سال حبس و ٧۴ ضربه شلاق، از وقتی انگشتانم قطع شد من یک روز خوش نداشتم. دنبال هرویین و اینها نبودم، ولی الان در ۴٠ سالگی، نه زن دارم، نه خانه دارم، هیچی ندارم. ولی همین که سرکار میآیم خوب است. چرا از همان موقع یک کاری به من ندادند؟ نمیشد جای اینکه انگشتانم را قطع کنند، به من کار بدهند؟” در ادامه گفت و گویی که شهروند با آقای علیرضا قمی شاندیز، انجام داده است را بخوانید؛ چند سالتان است و اهل کجا هستید؟ اسمم علیرضا قمیشاندیز است و بچه شاندیزم. متولد ١٣۵۶، حدود ۴٠سال دارم. ولی واقعا میخواهم حرف دلم را بزنم. مشکلی نیست. به قول خودت حرف دلت را بگو. وقتی کوچک بودم دو اتفاق برایم رخ داد که موجب شد سر از کانون اصلاح و تربیت درآورم، ولی موضوعی که باعث شد زندان را رها نکنم و از خانه و بیرون دلزده باشم، به خاطر انگشتانم بود. چه اتفاقی برای انگشتانتان افتاده؟ بهخاطر سرقت، آن هم سرقت جزیی آنها را قطع کردند. ما ۴ نفر بودیم که به خاطر ۵ دهنه مغازه که سرقت کردیم، دستور قطع انگشتانمان را صادر کردند؛ با ١٠سال حبس و ٧۴ ضربه شلاق. از چند سالگی سرقت را شروع کردی؟ حدود هفده هجده سالم بود که مرا به کانون اصلاح و تربیت تحویلم دادند. بهخاطر وضع بد مالی، دزدی میکردی؟ نه، بهخاطر وضع بد مالی نه؛ به خاطر یکی از همسایههایمان. چرا؟ به این کار ترغیبت میکرد؟ او سرقت میکرد، من هم به خاطر اینکه حشیش میکشیدم، با او رفتم. اینطور شد خلاصه… وضعیت خانوادگیات به چه شکل است؟ دو تا برادر دارم؛ یکی ستوان توی تربت است و یکی دیگر در یک شرکت فرش کار میکند. پدرم هم ١٠ تا بچه دارد که از بین همه اینها من فقط اینطوری از آب درآمدم. اما شما از خودتان بپرسید چرا؟ چرا بین همه اینها فقط من یکی باید اینجوری دربیایم؟ میدانید چرا؟ به خاطر اینکه انگشتانم نبودند، دوست نداشتم بیرون باشم؛ بیرون و آدمهای بیرون را دوست نداشتم (بغض و گریه). برای چه؟ چون هیچ وقت کار نداشتم. هر وقت میرفتم زندان و میآمدم بیرون، دوست داشتم دوباره برگردم زندان! چرا؟ بهخاطر اینکه انگشتانم قطع شده بودند. کجا آن سرقت را انجام دادی که منجر به قطع انگشتانت شد؟ فلکه سراب بود. چه چیزی سرقت کردید؟ مثل یکی چرخ ژانومه بود یا مثلا گرانقیمتترین جا، یک فرشفروشی بود که قفلش را قبلا زده بودند، یعنی کس دیگری سرقت کرده بود که ما رفتیم. چند تا سرقت دیگر در سهراه هنرستان هم بود. چون اعتیاد داشتم خانه هم نمیرفتم و خودش دلیلی بود که این کار را انجام بدهم. والدینتان چیزی نمیگفتند؟ پدرم نمازخوان بود؛ خانه راهم نمیداد. میگفت تو دزدی! الان چطور؟ الان که اینجا کار میکنی نظرش عوض نشده؟ الان هیچ کموکسری ندارم. پدرم وقتی که آمدم پیش آقای «نبی» و دید کار به من داده… (بغض). پس بعد از آن سرقتها که دستگیر شدی، حکم قطع دادند؟ بله؛ چهار انگشت! در همان ١٨ سالگی؟ نه. سال ٧٨ انگشتانم را زدند؛ ١۵سال پیش؛ با گیوتین در زندان وکیلآباد. ٩ نفر بودیم. ۴ نفر همجرم بودیم. ۵ نفر دیگر، افراد دیگری بودند. از وقتی انگشتانم قطع شد من یک روز خوش نداشتم. دنبال هرویین و اینها نبودم، ولی الان در ۴٠ سالگی، نه زن دارم، نه خانه دارم، هیچی ندارم. ولی همین که سرکار میآیم خوب است. چرا از همان موقع یک کاری به من ندادند؟ نمیشد جای اینکه انگشتانم را قطع کنند، به من کار بدهند؟ کی و چطور با دکتر آشنا شدی که توانستی سر کار بیایی؟ با دکتر از طریق اداره مراقبت آشنا شدم. رفته بودم آنجا برای کار. چون توی زندان کندهکاری میکنم، حکاکی روی چوب، انگشتر، فندک، تسبیح! حتی از فنیوحرفهای، از مهارت سنجش گواهی کار گرفتم و رفتم اداره مراقبت و از آنجا به دکتر نبی معرفی شدم. خدا پدر و مادرش را بیامرزد. به خدا الان توی شاندیز همه جا صحبت از دکتر نبی است. همه تعجب میکنند. الان من، آدم سابقهدار، وقتی توی شاندیز راه میروم، کیف میکنم، چون دیگر آن رضای قبلی نیستم. معتاد نیستم، دزد نیستم، کار میکنم، ساکم سرشانهام است و میروم به خانهمان. چه مدتی است که اینجا کار میکنید؟ نزدیک یکماهونیم است. خانوادهات در جریان هستند؟ بله، همه میدانند. پدرم سنش زیاد است، خیلی اذیتش کردم (بغض…گریه). خوب است که زنده است و این روزهای شما را میبیند. ببخشید، دیگر بس است خانم! با اجازه، نمیتوانم دیگر صحبت کنم (گریه)… دست شما درد نکند… گفتنی است که اجرای حکم قطع دست همچنان در ایران ادامه دارد و در تازه ترین مورد، حکم قطع دست یک زندانی ۳۴ ساله به اتهام “سرقت گوسفندان روستاییان در شهرهای مختلف خراسان رضوی و جنوبی”، ساعت ۹ صبح روز ۱۳۹۶/۱۰/۲۷، در زندان مرکزی مشهد اجرا شد. حکم قطع دست از جمله مواردی است که نافی اصل کرامت انسانی است. کنوانسیون بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی صراحتا استفاده از مجازاتهای غیرانسانی و موهن را ممنوع کرده است.
عضو هیات رییسه کمیسیون قضایی مجلس شورای اسلامی گفت: بهتر بود قاضی پرونده سارق مشهد با بررسی اجمالی زندگی این فرد و گرفتاریها و مشکلات معیشتی مردم حکم دیگری را انتخاب میکرد. یحیی کمالی پور در واکنش به اعلام خبری مبنی بر اجرای حکم قطع دست سارقی در مشهد، گفت: صرف نظر از طی شدن روال قانونی پرونده و همچنین تایید حکم در مراجع ذی صلاح اما نگاه به جوانب این قضیه می تواند قابل بحث، بررسی و تامل باشد زیرا در کشور شاهد اختلاس های میلیاردی، رانت خواری ها، ویژه خواری ها، جرائم سنگین تر و به مراتب خانمان براندازتر از یک سرقت در مشهد هستیم. نماینده جیرفت و عنبرآباد در مجلس شورای اسلامی، افزود: به طور قطع رای سارق مشهد برابر مقررات و طبق قانون صادر شده اما بهتر بود قاضی پرونده با بررسی اجمالی زندگی این فرد و گرفتاری ها و مشکلات معیشتی مردم حکم دیگری را جای قطع دست انتخاب می کرد، یکی از مسائل موضوع سابقه تکرار جرم است، و این جای بسی تعجب است که قاضی چگونه چنین حکمی را صادر کرده است. وی افزود: نگاه های بین المللی هم نسبت به این مجازات منفی است و از سویی مردم نیز روی خوشی به این موضوع نشان ندادند. مجازات ها برای پیشگیری از جرائم در جامعه در نظر گرفته می شوند اما متاسفانه انعکاس خبر قطع دست سارق مشهد احساسات مردم را جریحه دار کرد و تاثیر چندانی در کاهش جرائم نخواهد داشت.
سازمان عفو بینالملل قطع دست یک زندانی در مشهد با گیوتین را قساوتبار و شوکه آور خواند و آن را محکوم کرد. این سازمان علام کرد: عفو بینالملل از گزارشاتی مبنی بر اینکه حکومت ایران دست یک مرد متهم به دزدی را قطع کرده شوکه و خشمگین است. معاون مدیر عفو بینالملل در امور خاورمیانه و شمال آفریقا گفت: انجام چنین مجازاتهای بیرحمانه و قساوتبار بینظیر، عدالت نیست و نشاندهنده بیتوجهی کامل حکومت ایران به کرامت انسانی است. هیچ جایی برای چنین وحشیگری در یک نظام عدالت کیفری وجود ندارد. قطع عضو شکنجه صریح و آشکار است. انجام شکنجه تحت قانون بینالملل یک جرم است. داعش همینجاست رادیو آلمان در این باره با عنوان "قطع دست سارق گوسفند با گیوتین در مشهد" گزارش داد: در میان استانهایی که صدور این حکم رایج است، بیش از همه نام خراسان بهچشم میخورد. در مرداد ماه ۹۴ در مشهد علاوه بر دست، پای یک متهم را نیز قطع کردند. چنین اقدامی آخرین بار از سوی طالبان در ولایت هرات افغانستاندر مارس سال گذشته میلادی صورت گرفت. پس از قطع دستوپای یک متهم در مشهد حسین رئیسی، حقوقدان و مدرس دانشگاه، به کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران گفت: قوه قضائیه و در راس آن صادق لاریجانی به ایجاد رعب و وحشت در بین مردم بسیار تمایل دارد. اینو می گن حکومت عدل علی خود حکومتی های بی سواد و بی خاصیت بگویند حقیقت حکم صادق کلان جانی با حسابهای میلیاردی از پول ملت چی باید باشد مگر نه اینکه حداقل گردنش باید زده شود پس کجاست آن عدالت حکومت عدل علی که میگوید خواهید دید که ملت به موقعش این کار را خواهد کرد دزدان و اختلاس گران بزرگ میهن روز به روز پروارتار از گوسفند میشن آنوقت بیچاره ای را به جرم گوسفند دزدی دست میبرند هیهات لاریجانی انتقام تحریم امریکا را از ملت دزد زده میگیری بیشرف اسلام این نیست اینها احکام ملایان است ننگ به تو و برادرانت که سر دسته دزدان هستند بارها گفته شده اینها ایرانی نیستند و هدفشان از بین بردن نسل ایرانی است از همون موقع که اون هندی زاده پاشو ایران گذاشت این نسل کشی ایرانی ها شروع شد و همینطور همه ادامه دارد کاری کنید تا بچه هامون درآینده ما را لعنت نکنند ما هم باید در ایران آزاد که موجودیتش دور نیست خود این جماعت را با قوانین خودشان مجازات کنیم آخوند جنایتکار صادق لاریجانی را محکوم کرده و یک دست و یک پایش را قطع خواهیم کرد تا متوجه شود بعد از این مجازات زندگی چه مزه ای دارد ننگ و نفرین بر این ظالمان دزد آدمخوار از این قبیله وحشی تا دندان مسلح انتظار عدالت نمیتوان داشت و بجایی رسیدیم که این رژیم خود را برای جنگ با مردم آماده میکند! پاسخ ما پاسخ نیاکان ما است: همه سر به سر تن به کشتن دهیم - از ان به که کشور به دشمن دهیم اقای قاضی که چنین حکم وحشیانه وقرون وسطائی را صادر کرده ای آقایان قاضی های دادگاه تجدید نظر که ذیل این حکم غیر انسانی مهر تائید گذاشتید آقایان قضات دیوان عالی که امضای تان در این حکم قرار کرفته، این حقیقت را بدانید وبمغزتان بسپارید که نفر به نفرتان باید در ایران آزاد فردا بعنوان جنایتکارو صدورحکم چنین قساوتی باید پاسخگو باشید در شرایطی که در استان خراسان شاهد دزدیهای میلیاردی علم الهدی ورئیسی و سردار پهلوان و دزدیهای پدیده و هستید و خفقان گرفته اید اسلام ناب محمدی در فردای آزادی ایران تمامی این وحوش را با قوانین الهی خودشان مجازات خواهیم کرد حکومت که شالوده و اساسش بر دزدی و اختلاس بنا شده به اشتراک بگذارید:
|