عفو بینالملل نامه ای را که کارشناسان سازمان ملل به حکومت ایران در ارتباط با اعدامهای سال ۶۷ فرستاده یک نقطه عطف برای دستیابی به حقیقت و عدالت دانست.
سازمان عفو بین الملل روز چهارشنبه ۱۹ آذرماه در بیانیهای هشدار گروهی از کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل به حکومت ایران در مورد تخلفات حقوق بشری پیشین و ادامه دار این کشور در مورد پرونده کشتار زندانیان در تابستان ۱۳۶۷ را «اقدامی بیسابقه » و «نقطه عطفی» در سه دهه مبارزه برای پایان دادن به «این جنایات» خوانده است.
در تابستان سال ۱۳۶۷، هزاران مخالف و دگراندیش سیاسی زندانی در سراسر ایران «مورد ناپدیدسازی قهری» قرار گرفته و سپس به نحو فراقضایی و مخفیانه اعدام شدند.
به گزارش رادیو فردا، سازمان عفو بین الملل در بیانیه خود تصریح کرده است: «گروهی از کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل در اقدامی بیسابقه به حکومت ایران هشدار دادهاند که تخلفات حقوق بشری پیشین و ادامه دار این کشور در مورد پرونده کشتار زندانیان در تابستان ۱۳۶۷ میتواند جنایت علیه بشریت محسوب شود و اگر این تخلفات ادامه یابد، تقاضای تحقیقات بین المللی خواهند کرد.»
عفو بین الملل میگوید که آستانه روز جهانی حقوق بشر از این اقدام مهم کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل در راستای دادخواهی استقبال میکند.
معاون دفتر خاورمیانه و شمال آفریقا در سازمان عفو بینالملل، در این زمینه گفته است: «نامه کارشناسان حقوق بشری سازمان ملل متحد به مقامهای حکومت ایران در مورد کشتار ۶۷، تحولی بزرگ و نقطه عطفی در سه دهه مبارزه برای پایان دادن به این جنایات و دستیابی به حقیقت، عدالت و اقدامات جبرانی به شمار میآید.»
این مقام عفو بین الملل اضافه کرده است: «کارشناسان ارشد حقوق بشر سازمان ملل متحد، هرچند دیر، اما اکنون پیامی صریح به مقامهای حکومت ایران و جامعه جهانی ارسال کردهاند: ناپدیدسازیهای قهری مجرمانهای که از زمان اعدامهای مخفیانه و فراقضایی تابستان سال ۶۷ تا به امروز ادامه داشته است بیش از این نباید بدون رسیدگی و مجازات باقی بمانند.»
جنایتی علیه بشریت که همچنان ادامه دارد
فیلم زیر: سخنان آبت الله منتظری خطاب به اعضای هیئت مرگ در تابستان ۶۷ در باره قتل عام زندانیان سیاسی
سازمان عفو بین الملل گزارشی تحقیقی در خصوص اعدام دستهجمعی زندانیان عقیدتی-سیاسی ایران در تابستان ۱۳۶۷ منتشر کرد.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، سازمان عفو بین الملل با انتشار گزارشی تحقیقی تحت عنوان «اسرار به خون آغشته کشتار ۶۷ – جنایتی علیه بشریت که همچنان ادامه دارد»، به ناپدیدسازیهای قهری گسترده و اعدام مخفیانه چند هزار نفر از زندانیان سیاسی و عقیدتی در زندانهای جمهوری اسلامی طی ماههای مرداد و شهریور ۱۳۶۷ و دفن آنها در گورهای دسته جمعی پرداخته است.
سازمان عفو بین الملل در بخش اول این گزارش با اشاره به موضوع ناپدیدسازی زندانیان نوشته است: در اوایل مرداد ۱۳۶۷، فعالیتهای مرسوم در زندانهای سراسر ایران به حال تعلیق در آمد. مسئولان ملاقات هزاران مخالف سیاسی که در زندانهای نقاط مختلف ایران به سر میبردند را با خانوادههایشان بدون ارائه هیچ توضیحی متوقف کردند و تا ماهها، اطلاعی از سرنوشت زندانیان در دست نبود.
در بخش دیگری از این گزارش تحقیقی آمده است: ناپدیدسازیهای قهری گسترده این هراس را در دل خانوادههای زندانیان افکند که مقامها و مسئولان در حال برنامهریزی برای بهرهبرداری از حمله مسلحانه سازمان مجاهدین خلق به عنوان بهانهای برای انتقامگیری از زندانیاناند. خانوادههای دلنگران بارها به زندانها، نهادهای قضایی و سایر دستگاههای دولتی مراجعه کرده و بدون دریافت اطلاعات دقیقی بازگشته بودند. بعضی از خانوادهها با خودشان لباس، غذا، دارو و پول آورده بودند، به این امید که رسیدِ امضاشدهای از بستگان زندانیشان، مبنی بر دریافت این اقلام، بگیرند و به این ترتیب از زنده بودن آنها مطمئن شوند. مسئولان زندان اغلب این این اقلام را تحویل میگرفتند، بدون این که به زنده بودن یا نبودن زندانی اشاره کنند.
در بخشی از گزارش تحقیقی سازمان عفو بین الملل تحت عنوان ناپدیدسازی زندانیان آمده است:
بعضی از زندانیان، بدون این که اصلاً محاکمه و محکوم شده باشند، خودسرانه در زندان نگه داشته شده بودند؛ بعضی از آنان دورههای حبس ناعادلانهای، از حبس ابد تا دورههای کوتاهترِ دو سه ساله، را سپری میکردند؛ برخی از زندانیان نیز دوره محکومیتشان را سپری کرده و قرار بود به زودی آزاد شوند، یا به آنها گفته شده بود که چون به راستی «توبه» نکردهاند همچنان در زندان نگهشان میدارند.
خانوادههای دلنگران بارها به زندانها، نهادهای قضایی و سایر دستگاههای دولتی مراجعه کرده و بدون دریافت اطلاعات دقیقی بازگشته بودند. بعضی از خانوادهها با خودشان لباس، غذا، دارو و پول آورده بودند، به این امید که رسیدِ امضاشدهای از بستگان زندانیشان، مبنی بر دریافت این اقلام، بگیرند و به این ترتیب از زنده بودن آنها مطمئن شوند. مسئولان زندان اغلب این این اقلام را تحویل میگرفتند، بدون این که به زنده بودن یا نبودن زندانی اشاره کنند.
در برخی نقاط، مسئولان به دروغ به خانوادههای زندانیان گفته بودند که بستگانشان به زندانهای استانهای دیگر منتقل شدهاند، و خانوادهها به سفرهای طولانی و بینتیجهای رفته بودند. در موارد دیگر، مقامها و مسئولان با توهین به خانوادههای زندانیان و بدرفتاری با آنان، تهدید کرده بودند که در صورت ادامهی پافشاریشان بر دریافت اطلاعات بازداشت میشوند. بعضی از خانوادهها ساعاتی بازداشت شده و مورد بازجویی قرار گرفته بودند.
عفو بین الملل نوشت: بسیاری از زندانیان بلافاصله بعد از دستگیریشان قهرا ناپدید شدند، و مقامها و مسئولان از ارائه هرگونه اطلاعاتی درباره سرنوشت آنان یا محل نگهداریشان خودداری کردند. با گذشت ۳۲ سال از کشتار ۶۷ ، اکثریت عظیم خانوادهها همچنان از سرنوشت و محل دفن عزیزانشان اطلاع ندارند.
کاریکاتوری از چهل سال پیش در باره خمینی جلاد
تارنگار حقوق بشر در ایران: هربرت بلاک، کارتونیست آمریکایی، در سال ۵۸ کارتونی از یکی از دستورهای خمینی کشیده است:
«هیچ دلیلی وجود ندارد که یک مجرم ابتدا محاکمه شود؛ پس از آنکه هویت او مشخص شد، باید بلافاصله کشته شود»
اسلام ناب محمدی
هر گاه ثابت شود که شخصی چه زن و چه مرد کافر است ، خونش حلال است
قرآن، سورۀ التوبه (9)
(آیه 123) اى كسانى كه ايمان آوردهايد با كافرانى كه مجاور شما هستند كارزار (قتال) كنيد و آنان بايد در شما خشونت بيابند و بدانيد كه خدا با تقواپيشگان است
یک قانونگذار فرانسوی به نام یوسف دموتیه* گفته: " آنجا که جرم
بدون دلیل و مدرک پایان می یابد، حقوق بشر آغاز می گردد"
خمینی گجستک چیزی از حقوق بشر نمی دانست چون ایدئولوژی
و رفتار کهنه ایی که داشت کاری با آدمیت نداشت! کسی به حقوق
انسانی توجه می کند که خودش آدم باشد این دژخیم جانور بود۰
*MARIE JOSEPH DE MOTIER
1757 تا 1834
البته اگر این کاریکاتوریست، سال 60، کاریکاتورش را قلمی کرده بود، دستور بعدی خمینی را میکشید: "هیچ دلیلی وجود ندارد که یک متهم ابتدا تعیین هویت شود، بعد از دستگیری باید بلافاصله کشته شود"!
و اگر سال 67، میکشید: "هیچ دلیلی وجود ندارد که یک مجرم بعد از گذراندن دوران محکومیت آزاد شود، پس از آنکه سرموضع بودن او مشخص شد بلافاصله کشته شود"!
بله! هیچ فکر نکنید که خمینی هندی اهل درجا زدن بود، نه او لحظه به لحظه در حال تحول بود!
حالا این بدبخت یک دست،31 سال است سعی میکند ادای او را درآورد! اما هیهات که هرچه کند فقط یک کپی دست چندم است!
همانطوریکه پادشاه فقید گفته بود ارتجاع وسرخ وسیاه، و همانطوریکه زنده یاد بختیار فریاد زده بود اینها ماموریت دارند که ایران را ویران کنند، متاسفانه نه چشمی برای دیدن، نه گوشی برای شنیدن، ونه عقلی برای اندیشیدن در میان نخبگان و سیاسیون بظاهرملی وجود نداشت که قدرت ادراک اهداف پیرمرد حقیر ونادان وضد ایرانی را دریابند هرچه بود لجاجت بود وتاریک اندیشی و ضدیت کورکورانه با پادشاه فقید وخاندان ایران ساز پهلوی اگر غیر از این میبود میتوانستند مکتوبات آخوندزاده وسخنان کسروی و پیش بینی های روشنفکران عصر مشروطیت را بخوانند وچراغ راه خود قرار بدهند نه؟! به همین کاریکاتور میتوانستند چشم بدوزند وبیاندیشند هنوز هم آن لجاجت ها بصورتهای مختلف ادامه دارد یک دنیا تاسف ویک دنیا دریغ وافسوس از ندانم کاریهای دیروز و ادامه دادن های امروز
خمینی بیسواد تر از این حرفها بود
این جملات را از پیامبر اکرم یاد گرفته و بیان نموده
چرا برخی ایرانیان جنایات جمهوری اسلامی را فقط از ۶۷ به بعد به حساب می آورند و آن را بزرگ می کنند و بر آن تکیه دارند؟ آیا از سال ۵۷ تا ۶۷ که هزاران ایرانی به دست جمهوری اسلامی به قتل رسیدند و تیرباران و اعدام و ترور و و و شدند خونشان رنگ دیگری بود یا از اهمیت کمتری بر خوردار بودند؟ جریان اینکه برخی از ایرانیان ده سال اول جنایات وحشتناک و بیامان و بیدلیل بهترین فرزندان ایران به دست جمهوری اسلامی را به نوعی کم رنگ جلوه می دهند و جنایات جمهوری اسلامی را از ۶۷ می شمارند چیست؟
ایران پرس نیوز: دوست گرامی، اکثر ایرانیان می دانند که جنایات خمینی و وارثانش از آتش زدن سینما رکس آبادان شروع شد و تا کنون به اشکال مختلف ادامه داشته است. یکی از شعارهای اعتراضات گسترده سال 88 در ایران این بود: به اسم دین و مذهب، سی سال فقط جنایت... اما اهمیت قتلعام زندانیان دست بسته سال 67 در این است که آنها را به صورت دسته جمعی اعدام و در گورهای دسته جمعی دفن کردند که این خود مصداق جنایت علیه بشریت است و براساس آن می توان آمران و عاملان این جنایت هولناک را به دادگاههای بین المللی کشاند.
یاد و خاطره جانباختگان تابستان ۶۷ و همه کسانی که در درازای این ۴۲ سال حکومت ننگ و نفرت اسلامی جان شیرین خویش را در مخالفت با برپائی و ادامه این نکبت برآمده از جهل قرون و اعصار از دست دادند در خاطره همه ما ماندگار است و گاه فروپاشی این بختک سیاه نزدیک
جنایت برعلیه بشر ایرانی دو مورد اساسی غیرقابل تفیک درآن بوضوح درآن وجود دارد- مورد اول حامیان و پشیبانان حکومت جنایتگرخمینی و خامنه ای بوده اند همچون فرانسه وانگلیس و با توافق و اجازه همین دوکشور درپاریس برحسب منافعاشان هم بود که ایران می بایستی از موجودیت مخالفان و سیاسیون ووطن پرستان برعلیه حکومت خمینی به هرشکل وفرمی رهائی یابد که فرانسه وانگلیس بدون هیچ مزاحمتی به چپاول کردن منابع ایران درنبود حکومت پهلوی و امریکا بپردازند ومورد دوم بازهم بنابه کشتاربه اختیارگذاشتن حکومت خمینی ضدایرانی درحقیقت رل منقرض کردن ایرانی ها و بی هویت کردن ایرانی هاواستبداد وخفقان کردن برایران را بعهده گرفت ودرحقیقت محض درجنایت درعلیه بشرایرانی که تاکنون هم ادامه داشته و دارد و خواهد شد اول باید فرانسه وانگلیس بعنوان برپا کننده گان و حامیان این جنایت پاسخگوباشن