پنجشنبه، 2 دی ماه 1395 = 22-12 2016تفسیر: روزی که آلمان را دگرگون خواهد کردحمله خونین برلین، آلمان را تکان داد و به وحشت و بیم مردم دامن زد. ۱۲ نفر جان باختند و نزدیک به ۵۰ نفر مجروح شدند. جراحت شماری از آنها بسیار شدید است. تفسیری درباره حمله برلین از سردبیر دویچه وله. این حمله، این حمله تروریستی، کل آلمان را هدف قرار داده است؛ جامعه آزادی را هدف قرار داده که در آن آلمانیها زندگی میکنند. یکی از نمادهای صلح، بازار کریسمس را هدف قرار داده، بازاری که میلیونها نفر در این ایام از آن دیدار میکنند. بازاری که نه تنها آلمانیها، بلکه بسیاری از مردم از سراسر جهان را به خود جلب میکند. کسانی که میخواهند ساعاتی از زمستان را در آرامش و فارغ بال از دشواریها و استرسهای زندگی در این ایام پیش از کریسمس سپری کنند. تروری که همه را هدف قرار داده است ترور مرگبار برلین همه کسانی را هدف قرار داده که خواهان یک زندگی آزاد و آسوده هستند؛ یک حمله بربرمنشانه علیه آمال و آزادی ما. و از همین روست که این ترور، همه آلمان را دگرگون خواهد کرد. آلمان دیگر آن کشوری نیست که برخی با رویکردی ناروشن آن را کشوری ورای تلاطم ناشی تروریسم بینالمللی میدانستند. اکنون آلمان خود قربانی تروریسم است؛ همچون بریتانیاییها، فرانسویان، اسپانیاییها، اسرائیلیها، آمریکاییها و دیگران. و اینکه این حمله تروریستی توسط یک جانی روانپریش صورت گرفته باشد، یا توسط یک فرد با نیات جنایتکارانه و یا توسط گروهی با انگیزههای بنیادگرایانه، هیچ تفاوتی در اصل موضوع ایجاد نمیکند. این حمله جامعه باز را هدف قرار داده است، یک جامعه آزاد را. این حمله به یک بازار کریسمس، عملا یک نماد مسیحیت را هدف قرار داده، نمادی که بازتابگر سنت و هویت آلمان و اروپاست. صدراعظم آلمان کاملا حق دارد وقتی میگوید که این روز، برای آلمان، روزی سخت بود. و ما ظرف سالیان گذشته بارها شاهد حملات تروریستی کوچک و نه چندان بزرگ بودیم و شاهد آنکه بسیاری از این حملات پیش از وقوع کشف و خنثی شدند. اما حمله برلین در ذات خود یک نشانه است. حملهای است که طرز فکر و رویکرد آلمانیها را تغییر خواهد داد. زندگی فارغبال و آسوده در اثر این حمله آسیب دیده است. آزادی زندگی، که ما بارها بر حفظ آن سوگند خوردهایم و اجازه نخواهیم داد که توسط حملات تروریستی از میان برود، دقیقا همین آزادی در اثر حس ناامنی برخاسته از این حمله زخم جدی برداشته است. آلمان احساس ناامنی میکند. و این ناامنی گسترش خواهد یافت. آیا باید منتظر زمینلرزههای سیاسی بود؟ اگر عامل این حمله، یک پناهجو باشد، میتواند زلزلهای سیاسی را در پی داشته باشد. پناهجویی که به این جامعه و به این کشور پناه آورده است. کسی که خواهان پناهندگی بوده، کسی که این جامعه او را پس نزده است. اگر واقعا این فرد یک پناهجو باشد که در سایه سیاست کشوری که بدون کنترل و سخاوتمندانه مرزهای خود را بر روی او گشوده است، به آلمان آمده و به این جامعه پناه آورده است، اگر چنین باشد، آنگاه سیاست مهاجرپذیری صدراعظم آلمان را دستخوش توفانی سهمگین کرده است. اگر چنین باشد، مهماننوازی جامعه آلمان در برابر انسانهایی که از جنگ و محرومیت به آن پناه آوردهاند، به شدت کاهش خواهد یافت. اگر چنین باشد، آنگاه کسی نمیتواند جلوی رژه ظفرمندانه نیروهای راستگرا و افکار خود محوربینانه ناسیونالیستی را بگیرد. اگر چنین باشد، جامعه باز برای حفظ خود، درها را بر روی خود میبندد. فضای حاکم بر کشور سنگین خواهد شد، آنگاه آزادی از درون مورد تهدید قرار میگیرد. البته بدیهی است که آدمی باید در چنین لحظاتی خونسردی و خویشتنداری پیشه کند. اما حفظ آرامش روز به روز دشوار و دشوارتر میشود. غروب روز ۱۹ دسامبر آلمان را تغییر داد. تا چه حد؟ پرسشی است که پاسخ آن بهزودی روشن خواهد شد. |