پنجشنبه، 4 شهریور ماه 1395 = 25-08 2016نامه محمد نوری زاد به پادشاه عربستان سعودیمن گرچه خود می دانم تجسم دوریِ شما و ملاهای حاکم بر ایران از کینه های تاریخی بسیار نامحتمل است، اما تجسمِ حتمیِ نابودیِ دو کشور ایران و عربستان مرا به نگارش این نامه ی یکسویه واداشته است..... سلام عالیجناب شاید بفرمایید اینها که نوشتی، در کل کشورهای منطقه و یا در کشور خود ما – عربستان - نیز هست. که یعنی خود ما هم همینگونه ایم غلیظ. که نه قانون می شناسیم و نه بشر و نه حقوق بشر و نه چارچوب های عرفی و بین المللی. و بفرمایید: ریسمان اراده ی کل کشور عربستان در دست خانواده ی ما بوده و هست و ما هرچه بخواهیم می کنیم. که: کرده ایم نیز. می گویم: این درست که شما شانه به شانه ی مبلغان مذهبیِ حاکم بر ایران به موازین بشری و حقوق بشری پشت کرده اید و در مسیر رواج وهابیت چه ها که نکرده اید، با این همه اما در شما شاهزادگان سعودی مختصری خردمندی و مختصری اضطراب برای حفظ منافع ملی تان هست. و حال این که در قدم های داخلی و خارجیِ ملاهای حاکم بر ایران، رطوبتی نیز از خردمندی یافت نمی شود. و رطوبتی نیز از خرده فرمایشاتی چون صیانت از منافع ملی و مردمی، و مراقبت از آبروی بین المللی، و بها دادن به حیثیاتِ داخلی. من در این نوشته، به همین خردمندیِ مختصرِ شما سعودی ها دخیل بسته ام. تا مگر شمایان – و نه مبلغان مذهبیِ ایران - به آینده ای بیندیشید که ما و شما را در آن جز لهیدگی نیست. پرخاش های پینگ پنگیِ ایران و عربستان در سال های اخیر، ما و شما را درست به همان حجله ای می برد که برایمان آراسته اند. حجله ای خونین، در گذرگاهِ ناگزیری که زیرک ترها برای ما و شما رنگ آمیزی اش کرده اند. در سالهای جنگ ایران و عراق، روزی که پاسداران و سپاهیان در چمدان های حجاجِ بی خبرِ ایرانی انواع اسلحه و تی ان تی و مواد منفجره جاسازی کردند تا مگر با انتقال آنها به جده و مکه و مدینه، بتوانند شیعیان عربستان را علیه حکومت مرکزی کوک کنند، و در سالهایی که ملاهای حاکم بر ایران، هیاهویِ یکصد هزار نفره و مشمئز کننده ی "برائت از مشرکین" را پی ریزی کردند و این همه جمعیت را به خیابان های مکه کشاندند، و در سالهایی که مبلغان مذهبیِ حاکم بر ایران اعتراض ساده ی دو ایرانی را اگر که داد بزنند: هوا دود آلود است، تحمل نمی کنند، در مکه اما همه ی آن یکصد هزار حاجیِ منگ را به عربده کشی وا می داشتند تا فراتر از استعداد حنجره هایشان داد بزنند: مرگ بر آل سعود، و در سالهایی که نظام جمهوری اسلامی به سایشِ آشکار با سایر مذاهب بویژه با وهابیت و نظام سعودی پرداخت و در این راه هزینه ها کرد، و روزی که شیخِ بی خردی چون احمد جنتی از تریبون نماز جمعه ی تهران مرگِ ملک عبدالله پادشاه عربستان را به حاضران تبریک گفت و از مرگش شادمانی کرد، و روزی که جماعتی از بی مخ های بیت رهبری از دیوار سفارت عربستان بالا رفتند و آنجا را به آتش کشیدند، و پیش ترش سفارت انگلستان را تخریب کردند، و پیش ترترش سفارت آمریکا را درنوردیدند و کارکنانش را مثلاً گروگان گرفتند، در همه ی این اطوارِ ناجور و غیر انسانی، ما شما را صبور و خردمند یافتیم. یعنی هرچه نظام شیعه گستر حاکم بر ایران دریده می نمود و پای از گلیم عرف و دیپلماسی رایج و متداول جهانی که نه، پای از هر مرام انسانی بدر می برد، شما سعودی ها صبور می نمودید و با شلتاق های تحریک کننده ی بوالعجایب های ایرانی از جا نمی جنبیدید. ما را امروز به همین صبوریِ خردمندانه ی شما اشتیاق و احتیاج است سخت. عالیجناب، هیولایِ آشوبی که این روزها دهان گشوده و ریز و درشتِ مردم منطقه را می بلعد و دارایی های آنان را درو می کند و به سمت ما و شما پیش می آید، صورت ظاهری دارد و باطنی. صورت ظاهرِ این هیولا را با لعاب "اختلاف ها و نفرت ها و جنگ های تاریخیِ شیعه وسنی" بزک کرده اند. همان که مبلغان مذهبیِ حاکم بر ایران را به اعماق بلعندگیِ خود فرو کشیده و شما را شانه به شانه ی ایران در یمن و عراق و سوریه و افغانستان و لبنان و فلسطین مشغول کرده. اینها همه اش در امتداد همان بزکِ جنگ های تاریخیِ شیعه و سنی است. که جز خرابی و جز لهیدگی و جز مکیده شدنِ سرمایه های نقد و جز پژمردنِ سرمایه های انسانیِ کشورهای درگیر عوایدی نداشته و ندارد و نخواهد داشت. درهرکجا، کشورهایی که درگیرِ جنگ اند، از نان شب شان می زنند تا بتوانند در یک دوندگیِ غبارآلود و بی سرانجام، مرتب و روز به روز اسلحه بخرند. و همان اسلحه را در کشتن و تخریب شهرها و زیستگاه های رقیب بکار گیرند. جوری که این از این طرف بر سرِ رقیب بکوبد، آن از آن طرف. و در این میان، رجزها پیوسته تحریک می کنند و بمب ها پی در پی درو. مثل مهره های شطرنج که بی اراده، اسب و سرباز و فیل و قلعه یِ تفننِ زیرک ترها می شوند. بله عالیجناب، هم مبلغان مذهبیِ حاکم بر ایران و هم شما سعودی ها، به اسم نمایندگی از شیعیان و سنیان تاریخی، مهره هایی شده اید برای تفنن کشورهایی که ما و شما را نه در شمایل انسان، بل در شکم پُریِ بشکه های نفت و دلارهای تلنبار نفتی ورانداز می کنند. وگرنه کدام کودک ناپخته ای روی زانوی آمریکایی ها می نشیند و بیست متر زیر زمین تأسیسات هسته ای می پردازد و همزمان ادا و اطوار مخفی کاری نیز در می آورد؟ در گردونه ی طنزِ هسته ای، آنچه که برای آمریکایی ها و روسها جذاب می نمود دو چیز بود. یکی دلارهای توی جیب همان کودکِ خواهانِ بمب اتمی، و دیگری خامی و بی خردی اش. که بنا داشت این خامی و بی خردی اش را با گام های بلند هسته ای جبران کند. شما اما خردمند بودید که به راه هسته ای پای ننهادید. وگرنه هم پول تان فراوان بوده و هست و هم رابطه ی مطلوب تری با ابرقدرت ها داشته و دارید. عالیجناب، عالیجناب، با احترام و ادب من موافقم صد درصد آقای نوری زاد عزیز در نامه محمد نوری زاد اشتباهای زیادی گفته شده که من ۲ تاش اشاره میکنم اول حرف ایشان عربستان با چراغ سبز و موافقتِ سراسیمه ی آمریکایی ها یمن را درهم می کوبد نه تنها درست نیست بلکه توهین به دولت عربستان هست چون با اجازه سازمان ملل که آقای پوتین هم امضاء کرد به یمن حمله کرد و دلیلی که عربستان آورد گفت آخوندا ایران همانطور که نفت عراق را دارند میدزدند تصمیم دارند نفت ما را بدزدند دنیا هم صحت بودن حرف عربستان را قبول کرد اتفاقا یکی از دلیلی که جنگ طولانی شده بخاطر موشکهای زمین به هوایی که دولت ایران به حودثیها دادند و خلبانهای عربستای مجبورند از ترس این موشکها از فضا بسیار بالا بمبهاشان پرتاپ کنند که کم اثر و باعث مرگ مردم عادی شده دوم روزی که خمینی یک شبه از گدایی به شاهی رسید فکرمیکرد خواست خدا بوده ایشان رهبر مسلمانان دنیا بشه و برای اینکار همه پول ایران خرج این هدف خود کرد فرض کنیم خمینی زمان خودش ۴ بیلیون دلار خرج کرده باشه عربستان از ترس از دست دادن رهبری مسلمانان دنیا ۸ بیلیون دلار خرج کرد که نتیجه این همه پول خرج کردنها را امروزه میبینیم آقای محمد نوری زاد میبایست به مردم ایران نامه مینوشت و به انها هشدار میداد که اگر ایرانیها انقلاب نکنند برای سرنگونی رژیم و بگذارند آخوندا خودشان خودشان را سرنگون کنند ایران ۱۰۰ در صد تجزیه میشه آقا نوریزاد نامه نوشتن شما به پادشاه عربستان مرا به یاد نامه نوشتن عربها به پادشاه ایران انداخت چه لزومی دارد که شما به کشور حجاز که دشمن ایران باستان است نامه مینویسید!؟ آنها دشمن ایرانیها و نه ملاها هستند آنها با حکام ضد ایرانی کنار میاند و مردم باید توان ان را بدهند |