شنبه، 7 آذر ماه 1394 = 28-11 2015افت شدید سرمایه های اجتماعی جوانانمعاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان با تاکید بر اهمیت پرداختن به دلایل اصلی و ریشهای بروز آسیبهای اجتماعی در جامعه اظهار کرد: در حال حاضر مهمترین معضل ما افت شدید سرمایههای اجتماعی جوانان است که پرداختن به آن بسیاری از این آسیبها را حل میکند. وی توضیح داد: علاوه بر آن ما اردوهای هویتیابی را نیز پیش بینی کردهایم، در این اردوها که توسط اداره کل استانها با مشارکت سازمان میراث فرهنگی، سازمان حفاظت محیطزیست، وزارت صنعت، معدن و تجارت و وزارت نفت برگزار میشود، جوان با تاریخ و سرزمین خودش آشنا میشود، همچنین امسال چند تور طبعیتگردی نیز داشتهایم و قرار است؛ با هدف گردشگری طبیعی و ارتقای دانش و مهارت جوانان در حوزه زیستمحیطی این طبیعت گردیها را همچنان دنبال کنیم. NGOهای جوانان نیز در این زمینه با ما همکاری دارند. علاوه بر این مسابقات و جشنوارههایی نیز برگزار میشود که به بحث هویتجویی و ارتقای هویت فردی و اجتماعی جوان کمک میکند، مجموعه این اتفاقات و برنامهها تقویت کننده حوزه هویت افراد است. رستمی در ارتباط با برنامههای این معاونت در راستای ارتقای رفاه جوانان اظهار کرد: ما نباید در حوزه رفاه ورود پیدا کنیم، زیرا حوزه کاری ما اجتماعی است و حوزه رفاهی مربوط به بخشهای اشتغال و اقتصاد می شود و دستگاههای دیگر باید به آن ورود پیدا کنند، اما ما به عنوان هماهنگ کننده در ستاد ملی ساماندهی جوانان این مسئله را پیگیری میکنیم که در حوزه اشتغال و رفاه دولت چه کاری انجام میدهد. آیا به آزادیهای جوانان بها میدهیم؟ معاون ساماندهی امور جوانان در پاسخ به این سوال که با توجه به پایین آمدن سن آسیبهای اجتماعی چه برنامهای در این معاونت برای حل این مشکلات تعریف شدهاست؟ گفت: دوره زمانی یک روزه انسان در سه بخش ۸ ساعتی تقسیم میشود، یکی از این سه قسمت مربوط به کارهای شخصی، خورد و خوراک و نظافت است، قسمت دیگر مربوط به وظایف فرد، یعنی کار یا درس خواندن است و هشت ساعت سوم آزاد و اختیاری است که اتفاقات زیادی اعم از مثبت و منفی میتواند در آن بیفتد. هر چقدر این هشت ساعت آزاد و اختیاری، غنیتر باشد و امکانات و فرصتهای بیشتری در جامعه وجود داشته باشد که افراد بتوانند علایق خود را آزادانه در جامعه انتخاب کنند؛ خود به خود بخش منفی که آسیبهای اجتماعی است، کاهش مییابد. پس ما با یک مسئله کلان روبروایم که نگاه ما به این هشت ساعت زندگی جوانان چیست؟ برنامههای فراغتی آسیبهای اجتماعی را کاهش میدهد وی افزود: حال این سوال پیش میآید که آیا ما به آزادیهای جوانان و علاقه و اختیار آنها برای انتخاب زمینههای فعالیتی مورد علاقهشان بها میدهیم یا خیر و اگر بها میدهیم؛ چگونه و چقدر است؟ برای نمونه پرداختن به موسیقی جزئی از مواردی است که در این هشت ساعت آزاد و اختیاری به شکل گوش کردن به موسیقی، شرکت در کنسرت، اجرای موسیقی و یا آموزش آن میتواند اتفاق بیفتد، اما آیا واقعا آزادیهای لازم در حوزه موسیقی برای انتخاب علاقه فردی وجود دارد یا خیر و اگر وجود دارد به چه میزان است؟ معاون وزیر ورزش و جوانان تصریح کرد: اگر قرار است؛ آسیبهای اجتماعی در کشور رو به کاهش برود، مدیریت فرصتهای آزاد باید بسیار مورد توجه قرار بگیرد، زیرا چالش اصلی و مشکل بنیادی ما در حوزه توسعه آسیبهای اجتماعی در این قسمت قرار دارد و معتقدیم که پرداختن به آسیب اجتماعی به طور مستقیم، آسیبها را کاهش نمیدهد؛ بلکه تنها کنترل میکند، زیرا برای این کار باید مسیر را برعکس کنیم؛ یعنی به فرصتهای فراغتی مورد علاقه جوانان بها دهیم و اجازه دهیم، آنها با حفظ چارچوبهای اسلامی و ایرانی بتوانند علایق خود را انتخاب کنند و در آن فعالیت آزاد داشته باشند. برنامهریزی در حوزه اوقات فراغت جوانان میتواند از آسیبهای اجتماعی کم کند، ما تا امسال در جشنوراه بازیهای یارانهای حضور دختران را نداشتیم اما برای اولین بار امسال دیدیم که دختران جوان وارد بحث بازیهای یارانهای شدند و استقبال خوبی را نیز از این جشنواره داشتند و در رقابتها پیش رفتند. هر چقدر برنامههای فراغتی را گسترش دهیم به کاهش آسیبهای اجتماعی کمک کردهایم. ناکامی ذهنی ۵. ۲ برابر تجربه ناکامی است رستمی ادامه داد: یکی از مطالعات انجام شده ما در این حوزه نشان میدهد؛ احساس ناکامی ذهنی ۵. ۲ برابر تجربه ناکامی افراد است، یعنی شرایطی که افراد به لحاظ اجتماعی، فرهنگی و روانی در جامعه احساس میکند؛ ۵. ۲ برابر بدتر از آن چیزی است که تجربهاش میکند و این باعث میشود که روز به روز جهتگیری در حوزه آسیبهای اجتماعی بیشتر شود. باید تلاش کنیم؛ این فضایی که در جامعه وجود دارد را کاهش دهیم. کاری که ما میتوانیم انجام دهیم و به ویژه در حوزه طلاق به آن ورود پیدا کردیم، این است که به مسئله ازدواج نگاه تک بعدی نداشته باشیم و به صورت همه جانبه با جوانان کار کنیم. یکی از مطالعات انجام شده ما در این حوزه نشان میدهد؛ احساس ناکامی ذهنی ۵. ۲ برابر تجربه ناکامی افراد است، یعنی شرایطی که افراد به لحاظ اجتماعی، فرهنگی و روانی در جامعه احساس میکند ۵. ۲برابر بدتر از آن چیزی است که تجربهاش میکند و این باعث میشود؛ روز به روز جهتگیری درحوزه آسیبهای اجتماعی بیشتر شود. وی با بیان اینکه یکی از معضلات ما که در تحقیقات خود را نشان میدهد؛ بیاعتمادی بین زن و شوهر تازه ازدواج کردهاست، اظهار کرد: این بیاعتمادی میتواند؛ کلامی باشد یا به درگیریهای جدیتری منجر شود و در نهایت به طلاق برسد، علت اینکه طلاقها در ۵ سال اول زندگی زیاد است، نبود توانمندی و نداشتن سرمایههای معنوی و اجتماعی لازم برای شروع زندگی است که باید بر روی آن کار شود و ما این توانمندسازیها را در همه حوزهها قرار دادهایم تا با این کار از بروز طلاق جلوگیری کنیم. مهمترین معضل ما افت شدید سرمایههای اجتماعی جوانان است وی ادامه داد: گاهی به ما میگویند؛ کاری کنید که ازدواج جوانان افزایش یابد، در حالی که نگاه به ازدواج به این شکل، غلط است. ما باید ریشههای عدم ازدواج را بررسی و آن را اصلاح کنیم، زیرا صِرف اینکه یک جوان را به سمت ازدواج هل دهیم به پایداری خانواده نمیانجامد، مهمترین معضلی که ما اکنون با آن روبرو هستیم، افت شدید سرمایههای اجتماعی جوانان است. وقتی سرمایه اجتماعی اعتماد پایین باشد با کاهش ازدواج روبرو میشویم، زیرا اعتماد بین فردی سبب ازدواج میشود در واقع اولین اصلی که سبب ازدواج میشود، این است که فرد قادر به اعتماد کردن به شخص دیگری باشد. معاون وزیر ورزش و جوانان توضیح داد: وقتی سرمایه اجتماعی اعتماد فروکش کرد، خود به خود میزان ازدواج نیز پایین میآید و اگر ازدواجی شکل بگیرد نیز به دلیل همین مشکل، سبب ظنین شدن زوجها به یکدیگر شده و گرفتاریهای بعدی و در نهایت طلاق را به همراه میآورد، بنابراین مسئله این نیست که هر طور شده ازدواج را زیاد کنیم، بلکه باید سرمایه اجتماعی که افت کرده است را درست کنیم. در ده سال گذشته اتفاقات ناگواری در سطح اقتصادی و اجتماعی رخ داد که سرمایه اجتماعی جامعه ایران را به شدت کاهش داد به طوری که شاید اکنون دروغ به عنوان یک ارزش در جامعه شناخته میشود که البته باید مورد مطالعه دقیق قرار بگیرد. رستمی با اشاره به اینکه مدیریت و پیش بردن جامعه با دروغ در گذشته باعث شد که سرمایه اجتماعی اعتماد، احترام و... افول پیدا کند، افزود: اکنون شاهدیم به سرعت دو نفر یکدیگر را مورد آزار قرار میدهند که ممکن است این مساله به کشتن یک فرد، دعوای لفظی یا زد و خورد فیزیکی منجر شود. به هر حال احترام به عنوان سرمایهاجتماعی افول پیدا کردهاست و ما باید افزایش سرمایه اجتماعی را دنبال کنیم. مشارکت در جامعه پایین آمده است عضو ستاد ساماندهی امور جوانان گفت: زمانی که ما نتوانیم به جوان اعتماد کنیم که یک کنسرت موسیقی برگزار کند یا در یک تور شرکت کند و اینقدر سطح اعتماد ما به آنها پایین باشد که گمان کنیم ممکن است؛ مسائل اخلاقی و امنیتی پیش بیاورد، باعث میشود که نتوانیم مدیریت اجتماعی که شامل مباحث مربوط به ازدواج، جرم وجنایت، دزدی، اعتیاد و... است را انجام دهیم. همچنین شاهدیم که سطح مسئولیت اجتماعی مشارکت بسیار پایین آمده است و افراد حاضر به مشارکت در حل مسئله خودشان نیز نیستند، حتی در خانواده نیز میبینیم؛ اعضا مشارکت کمی در حل مسائلشان دارند، همچنین در محلهها نیز اگر مشکلی پیش بیاید کسی حاضر به مشارکت نیست و مشارکت برای حل مسائل اجتماعی پایین آمده است، ما باید کاری کنیم که سرمایه اجتماعی جامعه جوان از طریق اعتماد و احترام متقابلی که به آنها داریم، افزایش یابد. آیا حاضریم که نصف مجلس را به جوانانی که بین ۳۰ تا ۴۰ سال هستند، بدهیم؟ آیا حاضریم این احترام و اعتماد را به این یک سوم جمعیت کشور بگذاریم؟ اگر اعتماد و احترام را قائل شدیم و حاضر به پذیرفتن مشارکت آنها شدیم، آن وقت خود به خود سرمایه اجتماعی در کشور بالا میرود. زمانی که ما نتوانیم به جوان اعتماد کنیم که یک کنسرت موسیقی برگزار کند یا در یک تور شرکت کند و اینقدر سطح اعتماد ما به آنها پایین باشد که گمان کنیم، ممکن است؛ مسائل اخلاقی و امنیتی پیش بیاورد، باعث میشود؛ نتوانیم مدیریت اجتماعی که شامل مباحث مربوط به ازدواج، جرم وجنایت، دزدی، اعتیاد و... است را انجام دهیم. آیا مدیریت جامعه همچنان باید در دست نسل اول انقلاب باشد؟ رستمی ادامه داد: آیا حاضریم؛ مدیریت کشور را به جامعه جوان بسپاریم یا همچنان میخواهیم که مدیریت جامعه در دست نسل اول انقلاب باقی بماند؟ تا زمانی که حاضر نیستیم به سرمایه اجتماعی بها دهیم، نباید انتظار داشته باشیم؛ مسائل اجتماعی فروکش کند، چرا که این مسئله با عمل اتفاق میافتد و نه با صحبت. پرداختن به این موضوعات در برنامههای سال ۹۵ ما دیده شده که اگر بودجه آن تخصیص یابد، آن را پیش میبریم. برای نمونه در این برنامه طرح دستیاران جوان مدیران کشور را ارائه کردیم تا دولت بپذیرد که باید کار به جوانان محول شود، البته نه به عنوان مدیر بلکه به عنوان دستیار مدیر تا بتوانند کار را در این فرآیند یاد بگیرند و مدیران فعلی نیز بتوانند؛ تجربهشان را به آنها انتقال دهند تا جوانان ده سال دیگر بتوانند، مدیران فرهیختهای در کشور شوند. صدا و سیما و رسانهها نیز باید در این زمینه فعالیت کنند، در حالی که اکنون مرتبا آنچه از رسانهها به گوش میرسد، فضای سیاه و منفی در ارتباط با موضوعات جوانان است. |