یکشنبه، 10 آبان ماه 1394 = 01-11 2015پیچیدگی وضعیت کتاب و کتابخوانی عزتا... فولادوند با اشاره به تغييرات و دگرگوني در انسان و جهان امروز گفت: بايد مقداري در ايدههاي خود فروتن باشيم و فكر نكنيم همهچيز را ميدانيم. او همچنين تاكيد كرد: امروز مفاهيم هم معني گذشته خود را از دست دادهاند؛ مفاهيمي مثل ماركسيسم، سوسياليسم و سرمايهداري. اين مترجم پيشكسوت آثار فلسفي در گفتوگو با ايسنا با اشاره به پيچيده شدن عرصه كسب آگاهي، كتاب و مطالعه در جامعه امروز ايران گفت: وضع كتاب و كتابخواني پيچيده شده است. با نگاهي به وضعيت فروش كتابها و فعاليت ناشران ميتوان اين را فهميد. اين حاصل جهاني است كه در آن زندگي ميكنيم؛ جهاني كه با انفجار اطلاعات مواجه شده است. اين وضعيت پيچيده را ميتوان از موبايلهايي كه در دست بچههاي چهارساله قرار گرفته متوجه شد. او افزود: نخستين كتابم را سال 1348 منتشر كردم. اين كتاب در آن زمان براي نخستينبار در 11 هزار نسخه چاپ شد؛ زماني كه جمعيت ايران حدود 30 ميليون نفر بود. اما الان كه جمعيت ايران به 80 ميليون نفر رسيده تيراژ كتاب به 500 نسخه رسيده است. نام اين كتاب «گريز از آزادي» نوشته اريش فروم است كه جايزه سازمان ملل متحد هم به آن تعلق گرفت. فولادوند اظهار كرد: به هر حال دنيا دگرگون شده است و مفاهيم و ارزشها دچار تحول شدهاند. كتاب جاي خود را به ديگر وسايل انتقال پيام داده است. در دانشگاه تهران دوستي دارم كه در مقطع كارشناسي ارشد فلسفه تدريس ميكند. او به من ميگفت اول مهرماه وقتي از دانشجويانش سوال كرده كه آخرين كتابي كه خواندهاند چه كتابي بوده، آنها نام هيچ كتابي را نبردهاند و همگي در سكوت مطلق فرورفتهاند. وي در پاسخ به اين سوال كه اين موضوع به خاطر تفاوت نسلهاست يا چيز ديگري، گفت: براي نسل جديد چيزهاي ديگري مهم شده است. تيراژ كتاب و روزنامهها گوياي اين مطلب است و بخشي از آن به اين موضوع برميگردد كه در كتابها و روزنامهها آن چيزي كه نسل جوان ميخواهد نيست و ما مجبوريم كه با اين بخور و نمير بسازيم. اين مترجم آثار فلسفي درباره اينكه آيا اين موضوع مختص كشور ايران است يا در ديگر كشورهاي دنيا هم وضع به همين شكل است، گفت: اين موضوع كمابيش در ديگر نقاط دنيا هم اتفاق افتاده است. نمونه آن هم يكي از نشريات معتبر آمريكايي است كه تا چند سال قبل تيراژش به پنج ميليون و 600 هزار نسخه ميرسيد اما الان در 800هزار نسخه به چاپ ميرسد. فولادوند درباره چرايي اين تغييرات گفت: جواب من اين است كه زندگيتان را بكنيد. جهان دگرگون شده است و مثل گذشته نيست. الان يك فرد 30 ساله نميتواند حرف يك نوجوان 16 - 17 ساله را به خوبي بفهمد و درك كند چون دنياي آنها بهشدت دگرگون شده است. در حال حاضر شما هرچقدر هم كه جوينده و پوينده باشيد وقتي در يك جمع قرار ميگيريد ميبينيد كه كل فضاي جمع تحت تأثير جوكهايي قرار ميگيرد كه از طريق موبايلها فرستاده شده است. اين اتفاق دقيقا مثل اتفاقي است كه سالها قبل براي فردي رخ ميداد كه به مجلسي ميرفت و شروع به خواندن روزنامه ميكرد و كارش باعث ميشد به ديگران بربخورد؛ اما الان در اين جمعها همه موبايلهايشان را درميآورند و با آن بازي ميكنند و به كسي هم برنميخورد. اين مترجم در پاسخ به اين سوال كه آيا اين تغييرات برآيند سرمايهداري نيست كه در آن بهشدت مصرفگرايي ترويج ميشود، گفت: نه، نشريهاي كه در پنج ميليون و 600 هزار نسخه چاپ ميشد در همان آمريكا منتشر ميشد و اصلا مگر الان در كشورهاي سوسياليستي وضع غير از اين است؟او در پاسخ به اينكه به هر حال گستره زيادي از تأثير بر جهان و انسان امروز به سرمايهداري و سياستهاي آن برميگردد، گفت: حتي الان اين مفاهيمي هم كه شما استفاده ميكنيد، ديگر آن مفاهيم گذشته نيستند و يك كشور سرمايهداري به همان معني گذشتهاش نيست. الان حتي كشوري به همان معني قديمي ماركسيستي و سوسياليستي وجود ندارد. بلكه همه اين سيستمها از همديگر وام گرفته و بر هم تأثير گذاشتهاند. بنابراين نميتوان تغييرات را تنها حاصل كار سرمايهداري دانست. اين تغييرات به واسطه ابداعات و اختراعات صورت گرفته است و تنها مختص بخشي از دنيا نيست، بلكه همه دنيا اين تغييرات را در خود داشته است و كسي هم حاضر نيست آنها را كنار بگذارد. فولادوند اظهار كرد: چپهاي ما هم بسيار عقبماندهاند و هنوز در دهه 1930 هستند و مثل همان موقع فكر ميكنند. هرچند چپ امروز نيز مانند چپ آن زمان نيست. ما بايد اين تغييرات را بفهميم و بدانيم كه در كدام دنيا داريم زندگي ميكنيم. بايد از اين زاويه به مسائل نگاه كنيم. بايد جوانان و پيران را ببينيم و از اتاق تنگ و تاريك فكري قديم بيرون بياييم. او در پاسخ به اينكه آيا فيلسوفان در نظرات و آراءشان چنين دنيايي و تغييرات امروز جهان و انسان را پيشبيني كرده بودند، اظهار كرد: ممكن است خطوط كلي را پيشبيني كرده باشند، ولي به اين صورت كه الان ميبينيم غيرقابل پيشبيني بود؛ چون چه كسي ميتوانست گستره اطلاعات در آينده را پيشبيني كند؟ اين موضوع هم به خاطر اين است كه ما نميتوانيم اختراعات را پيشبيني كنيم؛ همانطور كه الان نميتوانيم پيشبيني كنيم كه 20 سال آينده مثلا وضع حمل و نقل چگونه ميشود. فولادوند در واكنش به اين پرسش كه چه بايد كرد، گفت: بايد مقداري در ايدههاي خود فروتن باشيم و فكر نكنيم همهچيز را ميدانيم و جهان يك كتاب گسترده است كه ما همه آن را خواندهايم. اينگونه نيست. اصلا شايد زيبايي زندگي اين است كه يك چيزهايي غيرقابل پيشبيني در آن رخ بدهد و اساسا همه جاي تاريخ اينگونه بوده كه كساني كه نتوانستند خودشان را با تغييرات بنيادين وفق بدهند نابود شدند. او بار ديگر تأكيد كرد: هميشه كساني كه نتوانستند خودشان را با تغييرات پيرامون وفق دهند نابود شدهاند. بنابراين بايد بپذيريم همانطور كه در عالم جانداران تحول وجود دارد در جهان فكر هم همينگونه است. به همين خاطر است كه من ميگويم چپهاي ما هم عقبافتاده هستند و خود را در دهه 30 پارك كردهاند. عزتا... فولادوند پنجم ديماه ۱۳۱۴ در اصفهان به دنيا آمد. پس از گذراندن دوران دبيرستان در ايران به پاريس رفت. تحصيلاتش را در رشته پزشكي در سوربن فرانسه نيمهكاره رها كرد و براي تحصيل در رشته فلسفه راهي آمريكا شد. او در دانشگاه كلمبياي آمريكا تحصيلات خود را در مقاطع كارشناسي، كارشناسي ارشد و دكتراي فلسفه به پايان رساند. عزتا... فولادوند با ترجمه متون مهم و دشوار فلسفي و آراي كارل ريموند پوپر شناخته شد. او كه چند سال در سمتهاي مختلفي در شركت ملي نفت ايران و وزارت امور اقتصادي و دارايي مشغول به كار بود، در كنار فعاليتهاي شغلي، به فعاليتهاي فرهنگي نيز پرداخت و كتابهاي بسياري را ترجمه و به ايرانيان معرفي كرد. در سال 1350 به خاطر ترجمه كتاب «گريز از آزادي» نوشته اريش فروم جايزه ترجمه ممتاز در رشته علوم اجتماعي را از يونسكو گرفت. ترجمه او از كتابهاي «فلسفه كانت» و «آگاهي و جامعه» و «برجفرازان» نيز در سه دوره مختلف جايزه كتاب سال برگزيده شدهاند. ترجمه كتابهاي «آزادي و خيانت به آزادي» اثر آيزايا برلين، «گريز از آزادي» نوشته اريش فروم، «جامعه باز و دشمنان آن» اثر كارل ريموند پوپر، «خشونت و انقلاب» از هانا آرنت، «فلسفه كانت» نوشته اشتفان كورنر، «نيچه و مسيحيت» اثر كارل ياسپرس، «آزادي و قدرت و قانون» نوشته فرانتس نويمان، «فلاسفه بزرگ» اثر براين مگي، «آيا انسان پيروز خواهد شد؟» نوشته اريك فروم، «افلاطون» نوشته جان جي. كيني، «جورج لوكاچ» نوشته امري جورج، «فريدريش دورنمارت» نوشته جورج ولوارث، «آگاهي و جامعه» استيوارت هيوز، «برجفرازان» (درباره تاريخ اروپا) نوشته باربارا تاكمن و «در سنگر آزادي» نوشته فريدريش فونهايك از جمله آثار منتشرشده اين مترجم پيشكسوت هستند. اخيرا كتاب «خشونت» هانا آرنت با ترجمه فولادوند در انتشارات خوارزمي تجديد چاپ شده است. در اين چاپ مطالب تازهاي از هانا آرنت به اين كتاب اضافه شده است.
|