چهارشنبه، 16 اردیبهشت ماه 1394 = 06-05 2015واکنش تند رفسنجانی و روحانی علیه "نمک نشناس"منصور امان واکنش تُند رفسنجانی و روحانی؛ کفه ترازوی "آقا" سبُک تر می شود جناح حاکم جمهوری اسلامی برای مهار رقیبان خود کمر سفت کرده است، بدون آنکه بتواند به طور واقعی موفقیتی را در این زمینه به نام خود به ثبت برساند. اقدامات محدودگرانه و همراه با سرکوبگری باند آقای خامنه ای علیه جناح میانه، تنها نتیجه ای که در بر داشته، برانگیختن واکُنشهای شدید تر از جانب آن بوده است. زیر پوسته رویدادهای روز دوشنبه که با حملات مُتقابل آقایان رفسنجانی و روحانی برجسته شده است، حُضور این گرایش را به روشنی می توان تمیز داد. روز دوشنبه، آقای رفسنجانی در دانشگاه امیرکبیر، به گونه غیر مُستقیم اما فهم پذیر برای همگان، با اشاره به نقش خود در به قُدرت رساندن آیت الله خامنه ای، وی را "نمک نشناس" نامید. این بیانات در حالی ایراد می شد که باند ولی فقیه برای جلوگیری از سُخنرانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در این دانشگاه، دست به یک لشکرکشی تمام عیار زده بود. در همین روز حُجت الاسلام حسن روحانی نیز بدون توجه به فشارهای ایجاد شده از سوی کلان آخوندهای قُم، نمایندگان مجلس و رسانه های رسمی، بار دیگر بر ضرورت بیرون کشیدن نیروی انتظامی از زیر تیول باند رقیب و زین کردن آن برای جناح میانه حُکومت پافشاری کرد. وی در این راستا از همان دریچه ای که رُقبا به وی حمله ور شده بودند، یعنی "نظام و موازین اسلامی" به آنها پاسُخ داد: "نمی توان به قُوه قهریه نظام که دستبند و کُلت دارد گفت تو هم اجتهاد کن. هرکس وظیفه خود را باید انجام دهد. تقویت نظام و اسلام به این است که هر کسی کار خود را انجام دهد." در خلال سال گذشته تاکنون، باند ولی فقیه گام به گام به اقدامات خود برای جلوگیری از گُسترش نفوذ و دامنه دخالتگری باند رقیب در قلمرو ویژه اش شدت بخشیده است. آقای خامنه ای و همدستانش می کوشند هزینه رقابت و مُبارزه جویی را افزایش دهند و آن را به آستان تحمُل ناپذیری برای حریف برسانند. این مُحاسبه اما تا هنگامی عمل می کند که رقیب را به راستی مُنفعل و یا حتی از دور خارج سازد، اما آنگاه که جناح میانه حُکومت دعوت به ورود به چالش ایجاد شده را می پذیرد و حتی آن را به سطح بالاتری فراز می دهد، این باند ولایت خواهد بود که ناچار است برای ادامه جدال هزینه بیشتری صرف کند. در چنین شرایطی، توازُن دلخواه بین هزینه و کارکرد بر هم خورده و کفه "آقا" با شُروع هر دور تازه درگیری سبُک تر می شود. در همین حال نمی توان از نظر دور داشت که جبهه سایی جناح میانه حُکومت در برابر باند حاکم، ناشی از افزایش توان سیاسی یا تشکیلاتی آن در ساختار قُدرت نیست، بلکه از ضعف باند ولی فقیه و زیر ضرب قرار داشتن داخلی و خارجی آن سرچشمه گیرد. بیان عملی این واقعیت را در ناتوانی جناح مزبور از آفریدن فاکتهای ایجابی برای پُر کردن زمینی که رقیب برجای می گذارد، مُشاهده کرد. ریشه این نازایی از آنجاست که به همان میزان که آقایان رفسنجانی و روحانی مُشتاق امتیازگیری از رقیب با استفاده از در کُنج قرار گفتن آن در پهنه سیاست خارجی هستند، به همان اندازه نیز از افزایش نقش جامعه در نتیجه آثار داخلی این پروسه و فعال شدن آن وحشت دارند. باندهای قُدرت در جمهوری اسلامی ناتوان از حذف هم، یکدیگر را فقط خُنثی می کنند. این تعادُل، نماد ضعف "نظام" در مجموع است که از دانشگاه شیراز تا دانشگاه امیرکبیر در هر فُرصتی آن را در تماشاخانه ای روی صحنه می برد که ردیف اول صندلیهای آن را جامعه مُعترض اشغال کرده است. |