شنبه، 12 اردیبهشت ماه 1394 = 02-05 2015روایت تاملبرانگیز از زندگی معلمان دوشغلهمعلم است دیگر... سرش را میتراشد تا شاگردش که سرطان گرفته و موهایش ریخته، سرکلاس خجالت نکشد؛ خودش را به آتش می اندازد تا جان دانش آموزانش را نجات دهد؛ دیسک کمرش را عمل کرده و چون نمی تواند به مدرسه برود دانش آموزانش را به خانه میآورد تا از درسهایشان عقب نیفتند. بهارنیوز: به مناسبت روز معلم، روایات شجاعتها و قهرمانیها و تلاش برای شناسایی و تقدیر از معلمانی از این دست از یک سو و گلایهها و اعتراضات از وضعیت معیشتی موجود این قشر به اوج خود میرسد و چندی بعد به دست فراموشی سپرده میشود تا سال آینده که باز روز معلمی دیگر از راه برسد.هرچند ماههاست که مسئولان آموزش و پرورش در پاسخ به گلایههای معلمان سکوت پیشه کردهاند و تا جایی که ممکن باشد از اظهارنظرهای رسانهای پرهیز میکنند، خالی از وجه ندیدیم که با چند معلم درباره "گذران زندگی" گفتوگویی داشته باشیم. هرچند مشکلات معلمان ابعاد متفاوتی دارد، اما به نظر میرسد حفظ شأن و منزلت واقعی آنها در جامعه و رفع تبعیضات موجود در دریافت حقوق و مزایای این قشر در مقایسه با سایر کارمندان دولت از جمله دغدغههای مهم فرهنگیان باشد که در این گزارش تمرکز ویژهای بر مشکلات معیشتی معلمان داریم.سال گذشته بود که معاون وزیر آموزش و پرورش اعلام کرد متوسط حقوق فرهنگیان یک میلیون و پانصد هزار تومان است که با اعتراض بسیاری روبرو شد و بخش قابل توجهی از معلمان اذعان می کردند دریافتی شان کمتر از یک میلیون تومان است. معلم بودن حس خوبی دارد اما... وی ادامه میدهد: اما باید واقعیات زندگی را هم دید. حقیقت این است که حقوق یک معلم کفاف تامین همه نیازهای یک خانواده را نمیکند. فرزندانم دارند بزرگ میشوند و هنوز خانهای برای خودمان نداریم و هر روز کرایه خانه بالاتر میرود و نمیتوانم حتی خانه بزرگتری اجاره کنم. دوسوم حقوقم صرف پرداخت قسطهای بانکی میشود و ناچارم برای گذران امور زندگی و تامین مایحتاج اساسی بعدازظهرها پا به پای یکی از بستگان در فروشگاه لوازم خانگی بایستم و تا 10 شب فروشندگی کنم. این معلم از تفاوت دریافتیاش با سایر کارمندان دولت گلایه دارد و عنوان میکند: متاسفانه شخصی که در یک وزارتخانه دیگر کار میکند، تحصیلاتش با من که لیسانس دارم برابر و سابقه کاریاش حتی از من کمتر است؛ حقوق بهتری دریافت میکند. این ضعف اقتصادی باعث شده نگاه دلسوزانهای در جامعه نسبت به ما وجود داشته باشد و گاهی شأن و منزلت ما رعایت نشود. محمد میافزاید: اطرافیانم میگویند معلمها وضعشان خوب است، درمانگاه دارند، خانه معلم دارند، فروشگاههای تعاونی دارند و... اما باید بیایید سری به این درمانگاهها بزنید. وضع ارائه خدمات خوب نیست، در این درمانگاهها دل نمیسوزانند و با بیمه طلایی هم که نمی شود کاری کرد، سقف تعهداتش پایین است. یک خدمت دندانپزشکی خوب نمی توانی دریافت نمی کنی و ترس داری مبادا پزشک درمانگاه وقت کافی برایت نگذارد و حالت را بدتر کند. وی تاکید میکند: البته من خوشحالم که شغل معلمی را برگزیدهام و مطابق فرمایش امام صادق (ع) با انتقال دانشم، زکات علمی را میدهم که آموختهام. روحم از اینکه دانش آموزانم را خوشحال میبینم آرامش پیدا میکند و با تعلق خاطری که به کلاس درس دارم تصور میکنم هیچ وقت این شغل را رها نکنم اما نمیتوانم مشکلات سیستم فعلی را نادیده بگیرم. از تبعیضها در رنجم و علی رغم همه بی توجهیها، نمی دانم با تصمیماتی که مسئولان میگیرند چه آیندهای در انتظارم خواهد بود. به چه سختیها که نیافتادم... وی میافزاید: وقتی موفقیت دانشآموزانم را میبینم به خودم میبالم. امروز صاحب عروس و داماد و نوه شدهام ولی با حقوق 900هزارتومان گاهی خجالت میکشم که نمیتوانم آن طور که باید به فرزندان و نوههایم رسیدگی کنم. رضا ادامه میدهد: چندماه دیگر آخرین فرزندم ازدواج میکند و برای راهی کردنش به چه سختیها که نیافتادم... این معلم بازنشسته با بیان اینکه در دوران تدریس بیش از 15 سال اجاره نشین بودم تا آنکه توانستم با قرض و وامهای بانکی خانهای کوچک در شرق تهران دست و پا کنم، اظهار میکند: اغلب دوشیفت در مدرسه کار میکردم و شبها هم ترجمه می کردم تا بتوانم فرزندانم را آبرومند بزرگ کنم. حالا فرزندانی دارم که همگی به موقعیتها و جایگاه خوبی رسیدهاند و از این بابت همیشه شکر خدا را میگویم. شغل دوم و سوم داشتن اظهر من الشمس است وی ادامه میدهد: با افتخار اعلام میکنند که فرهنگیان را اسکان دادند، آن هم در مدارس. یعنی هنوز پس از 30 سال فرهنگیان نمیتوانند خانواده خود را به یک هتل معمولی ببرند؟ در این شرایط دیگر شغل دوم و سوم داشتن اظهر من الشمس است. در ظاهر مشکل معیشتی ندارم بر اساس مطالعهای در سال 91، دوشغله بودن زمانی نمود مییابد که شکاف میان میزان درآمد و انتظارات معلمان منجر به تلاش برای کسب درآمد بیشتر و نهایتا اشتغال در بیش از یک محیط باشد. در این راستا نتایج پژوهشها حاکی از وجود همبستگی قوی و مثبت میان درآمدهای پایین در بخش دولتی و تلاش افراد برای کسب درآمد در بخش خصوصی است. دوشغله بودن همانند هر پدیده دیگری دارای تبعات مثبت و منفی است که افت کیفیت تدریس، کاهش مهارت و خلاقیت، تحلیل قوای جسمانی، تضعیف روابط خانوادگی و ... از جمله تبعات منفی آن است. هرچند مدتی است آموزش وپرورش به دنبال اجرایی کردن طرح نظام رتبهبندی معلمان است و میکوشد با مدنظر قراردادن ملاکهایی چون سابقه، مدرک تحصیلی، پژوهش و تحقیقات و .... معلمان را در جایگاه واقعیشان قرار دهد و از این رهگذر ضمن بازگرداندن جایگاه و منزلت معلمان، به ارتقای وضعیت معاش آنها نیز کمک کند اما هنوز ابهامات بسیاری درخصوص این طرح وجود دارد و انتظار میرود با نهایی شدن آن تنها گوشهای از رنج و سختی این قشر که در بسیاری موارد از جان مایه میگذارند تا فتیله علم و دانش در کشور پایین نیاید، کم شود. |