چهارشنبه، 26 شهریور ماه 1393 = 17-09 2014ورزش؛ میفهمیم چه بلایی بر سرمان آمده؟گروه ورزش - اتفاقات، یک بار! شگفتی، یک بار! روز بد تیم، یک بار! این فوتبال مصیبت زده، هر روزش دم زدن از اتفاقی بودن شکست و سر بردن تیم در یک روز بدش و خلق شدن شگفتیهای معکوس آن هم همیشه به سود رقبا! میفهمیم چه بلایی بر سرمان آمده؟ مقابل یکی مثل ویتنام، تیمی که تا امروز نه فوتبال داشته و در همین فوتبال نه سری داشته که اصلا در سرها سردرآورد چهار گل میخوریم. تاسفبار اینکه چهار گل دیگر هم نمیخوریم. فاجعه بار این است که همین تیم، فقط و فقط ساخته شده بود برای نتیجه گرفتن در اینچئون! ما باید به ویتنام ببازیم؟ در هر ردهای باید به ویتنام ببازیم؟ ما باید 4 گل از ویتنام بخوریم و به جز یک پنالتی، هیچ شانسی برای گل زدن نداشته باشیم؟ اتفاق و روز بد و شگفتی، همه و همه مختص یک روز در سال است. نه هر روز و هر بازی! اگر بگوییم «زنگ خطر» به صدا درآمده، اول خودمان باید به حرفمان بخندیم. «زنگ خطر» را بحرین در مقدماتی 2002 بیخ گوشمان زد، زنگ خطر را وقتی در همین بازیهای آسیایی با همه ستارههایمان به عمان باختیم باید میشنیدیم. شکست مقابل اردن در تهران و التماس برای پیروزی در بازی برگشت را یادمان هست؟ کار از زنگ خطر و آژیر قرمز گذشته. مثل جنگ زدههایی هستیم که صدای آژیر قرمز را میشنوند و به پناهگاه نمیروند و بعد وقتی بمب روی سرشان خورد، یاد پناهگاه میافتند. دیروز همان جنگ زدههای ویتنامی، بمب شان را روی سرمان ریختند. دنبال کدام پناهگاه میگردیم؟ یک روز پیشتر، نسیم زرد شرقی، یال و کوپال بچههایمان را ریخت. کدام زنگ خطر، کدام آژیر قرمز؟! ما شکست خوردههای مطلقه امروز و فردایی هستیم که دیروز هم چشمها را بسته و هم گوشها را گرفته بودیم. ای کاش فقط نتیجه را در داخل مستطیل سبز می باختیم ای کاش به ضعیف ترین تیم دنیا با نتیجه بد تر میباختیم ولی حیثیت و شرف و آبرو و وجهه بین المللی را (که نداریم) نمی باختیم آخه یکی نیست به این سر دمداران بی خرد و نادان بگوید ،که برای گزینش یک نفر کارگر ، ازهفت خوان فیلتر گزینش استفاده میکنید ولی در این گونه موارد چشم مبارک را می بندید آخه یک نفر نیست به این " عامل" زبون ،حقیر، سست عنصر، سست کمر بند ، پست فطرت ، انیران بگوید که " هر سخن جایی وهر نکته مکانی دارد" البته از پرورش یافتگان مکتب ملایان که دنیا و آخرت را در محدوده "پایین تنه" می بینند این حرکات و اعمال بعید نیست سر منشا همه این حرکات و اعمال سخیف ، از فقر فرهنگی ماست که حکومت در توسعه آن از هیچ کوششی دریغ نمی کند " به یزدان اگر ما خرد داشتیم /// کجا این سر انجام بد داشتیم" عجب پرسشی؟ میفهمیم چه بلایی بر سرمان آمده؟ اگر میفهمیدیم چه بر سرمان آمده که نمیگذاشتیم یک مشت آخوند سی و شش سال اینگونه ایران را ویران کنند و اینگونه ایرانیان را در جهان بی آبرو کنند* نه این ملت هنوز هم نمیفهمد که چه بر سرش آمده* گاه برای ایرانیان و روزی که آزاد شوند بسیار نگران میشوم، زیرا آن زمان تازه این ملت خواهد فهمید که این سی و شش سال چهها بر سر ایران و ایرانی آورده است* حتی آنهایی که در ایران زندگی میکنند هنوز عمق فاجعه را درک نکردهاند* یا شاید بهتر است که بگویم؛ مخصوصا آنهایی که در ایران زندگی میکنند هنوز عمق و وسعت فاجعه را درک نکردهاند |