آدرس پست الکترونيک [email protected]









پنجشنبه، 23 مرداد ماه 1393 = 14-08 2014

خاک ريختن روی خرابكاری كارگردان نورچشمی

جوان آنلاین: يكي از مزيت‌هاي نورچشمي بودن اين است كه هرچقدر هم اشتباه و خرابكاري از سمت نورچشمي اتفاق بيفتد، كساني هستند كه به سرعت در پي لاپوشاني و فرافكني باشند تا گناه عزيزكرده‌شان را بر گردن ديگران بيندازند. اين نوع رفتار را مي‌توان در حمايت‌هاي بي‌دريغ ارشاد از محمد يعقوبي نورچشمي مديران هنري ديد.

اداره كل هنر‌هاي نمايشي روز گذشته بيانيه‌اي را در حمايت از محمد يعقوبي منتشر كرد. در اين بيانيه كه تعجيل و شتابزدگي در تدوين آن از استدلال‌هاي ناپخته و بي‌ربطش معلوم است، تلاش شده به هر دستاويزي چون حضور اين كارگردان در جشنواره تئاتر مقاومت، سرپوشي بر خطاهاي يعقوبي بگذارند و با فرافكني وي را از گرفتاري رها كنند. انگار مدير اداره كل هنر‌هاي نمايشي هنوز به خودش زحمت نداده و مصاحبه محمد يعقوبي را نخوانده است كه دستور داده بيانيه‌اي در حمايت از اين كارگردان ضد انقلاب صادر شود. از سوي ديگر حتي راديو نمايش هم خودش را ملزم مي‌داند تا كاري كند كه بي‌گناهي محمد يعقوبي ثابت شود.

برنامه پرانتز باز اين شبكه تلاش مي‌كند تا با يعقوبي مصاحبه كند و اين تلاش را آنقدر ادامه مي‌دهد تا موفق به مصاحبه مي‌شود و به گفته سردبير اين برنامه «يعقوبي پرده از ابهام برمي دارد». اين تلاش از آنجا ناشي مي‌شود كه راديويي‌ها نسبت به يعقوبي اين تفكر را دارند كه «يك خبرگزاري در حقش كم‌لطفي كرده و خبرش را اشتباه انتقال داده است» و آنها از اين كارگردان مي‌خواهند كه «شفاف‌سازي كنيد آقاي يعقوبي و بگوييد حرف شما اين نبوده است.»

به راستي اين همه حمايت و پشتيباني از يك خطاكار تا چه حد توجيه‌پذير است؟ آيا وظيفه اداره كل هنر‌هاي نمايشي اين است كه خطاي ديگران را بپوشاند و نقش ستارالعيوب يا بهتر است در اينجا بگوييم فراكن‌العيوب را بازي كند؟ اگر اين طور است اسمش را بگذارند اداره كل هنر‌هاي لاپوشاني و رفع رجوع اشتباهات تا اگر ديگران هم خرابكاري‌هايشان رسانه‌اي شد، جايي باشد تا برايشان بيانيه صادر كند. راديو نمايش هم رسماً حرف توي دهان يعقوبي مي‌گذارد كه آقاي يعقوبي بگوييد اين حرف شما نبود! خب اگر حرف يعقوبي نبوده، در سايت رسمي او چكار مي‌كرده؟ شياطين به اسم يعقوبي پاك دامن مصاحبه و آن را در سايتش منتشر كرده‌اند؟ تازه اين تنها يك نمونه است، اين به اصطلاح هنرمند نورچشمي از اين نوع رفتار‌ها و كردار‌ها در مصاحبه‌هاي ديگرش هم بروز داده كه حالا به هر دليلي تا اين حد تند و آتشين و وقيحانه نبوده يا اينكه كسي در پي افشاي آن برنيامده است.

فرض كنيد هنرمندي كه خارج از حوزه نورچشمي‌ها است، اين حرف‌ها را در يك مصاحبه مي‌زد، آن وقت واكنش هنر‌هاي نمايشي چه بود؟ آن وقت اين اداره محترم هم اين طور كه سينه‌اش را سپر دفاع از يعقوبي كرده است، براي آن هنرمند هم نقش پشت و پناه را بازي مي‌كرد؟ مسلماً آن وقت روي انقلابي اداره نمايش گل مي‌كرد و جريان خون انقلاب ناگهان به رگ‌هاي غيرت اداره مي‌ريخت و. . . اما مزيت نورچشمي بودن همين است كه هرچقدر هم اشتباه و خرابكاري شد نبايد بر آن خشم گرفت. اشتباه حمايت از خاطي و ناديده گرفتن خطا باعث خواهد شد تا قبح خطا بشكند و ديگر كسي از اينكه قانون وي را تحت پيگرد و مجازات قرار دهد، نترسد.

همان طور كه يعقوبي تا به حال در زير سايه الطاف علي مرادخاني آسوده روزگار مي‌گذراند و در رسانه‌هاي حامي‌اش يادداشت و خطابه مي‌نويسد و زبان به توهين مي‌گشايد و رسانه‌ها را با الفاظ نا‌مناسبي خطاب قرار مي‌دهد. آيا حمايت از كسي كه انقلاب و نظام را قبول ندارد و به قبح‌شكن بودن خودش تفاخر مي‌كند، در شأن مديران نظام اسلامي است؟ آيا مديري كه در جايگاه خدمتگزاري به هنرمندان انقلابي قرار دارد بايد حيثيت كاري خود را وقف پوشاندن گناه كسي كند كه هنر نمايش را با رفتار‌هاي جنسي يكي مي‌داند؟! بهتر نبود به جاي تعجيل در حمايت از خاطي، كمي درباره انتقاداتي كه از يعقوبي شده تأمل مي‌كرديد و بعد دست به كار مي‌شديد؟!



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: