آدرس پست الکترونيک [email protected]









دوشنبه، 29 اردیبهشت ماه 1393 = 19-05 2014

چه فرقی بين کربلای 4 و وين 4 است؟

روزنامه مردمسالاری: ديروز- زمان جنگ، کودکي بودم که معناي جنگ، موشک و دشمن را نمي فهميدم و شايد ديدن موشک‌هايي که از آسمان تهران مي‌گذشت تا ميهمان خانه يک همشهريم بشود، بيشتر براي من يک بازي بود تا يک تراژدي غم بار. اما در طول اين سال‌ها و بعد از گذشت بيش از 25 سال از جنگ يک مسئله را خوب فهميدم و آنهم، وحدت ملي در آن زمان بود. مردم براي حفظ منافع ملي خود از همه چيز مي‌گذشتند حتي جان فرزندان خود.
مردم حتي شکست‌ها را هم به چشم پيروزي مي‌ديدند و مي‌دانستند که فرزندان وطن براي هدف مقدس خود از هيچ تلاشي کوتاهي نخواهند کرد و اين شکست‌ها مقدمه پيروزي‌هاي بزرگ بعد براي ايران عزيز است. عمليات کربلاي 4، در سال 65 نمونه بارز اين رفتار بود. ايران در اين عمليات سخت ترين شکست خود را از عراق متحمل شد. با عدم موفقيت ايران در اين عمليات (که به 1000 شهيد و 3900 مفقودالاثر و 11000 مجروح منجر شد) موجي از نااميدي و ياس در ميان همگان شکل گرفت به طوري که هاشمي رفسنجاني که آن زمان عهده دار فرماندهي جنگ بود، در جايي از خاطراتش مي‌نويسد: «مدتي به تنهايي در کنار ساختمان محل اقامت قدم زدم و فکر کردم. شکست عمليات، با آن همه امکانات و تبليغات که داشتيم، بسيار تلخ است. دشمن از اين وضع استفاده زيادي خواهد کرد. اگر بتوانيم جبران کنيم خوب است، ولي روحيه‌ها پايين آمده و روحيه دشمن بالا رفته است.» وي در جايي ديگر مي‌نويسد: «در مجلس سرخوردگي شديدي در ارتباط با عمليات بروز کرده و قابل توجيه نيست که براي آن‌ها صحبت کنم. من هم در فشار شديد روحي قرار گرفتم». اما روح بزرگ ايرانيان در آن سال‌ها اين شکست را به پيروزي بزرگ تبديل کرد و تنها به فاصله 2 هفته از شکست عمليات کربلاي 4 عمليات ديگري به نام کربلاي 5 آغاز شد که اوج پيروزي ايران بر ارتش عراق محسوب مي شود.
امروز- جواني هستم، که تمام مشکلات کشور را با پوست و استخوان خود درک مي‌کنم. مي‌دانم که فشارهاي خارجي و برخي بي درايتي‌هاي داخلي در سال‌هاي گذشته زمينه ساز بروز مشکلاتي فراواني در کشور شده است و شرايط اقتصادي کشور را به بحراني ترين شکل خود رسانده است. براي رفع اين مشکلات تيمي از فرزندان اين ملت، به پاي ميز مذاکره نشسته‌اند، مذاکره‌اي با 6 کشور قدرتمند که خود را آقاي جهان مي‌دانند. بسياري معتقد هستند که اين مذاکره چيزي کمتر از جبهه‌هاي جنگ نيست و همانطور که آن روزها ايران با چندين کشور مي‌جنگيد، امروز مذاکره کنندگان نيز يک تنه در مقابل چندين کشور بر سرمنافع ملي ايران مذاکره مي‌کنند تا اقتصاد ايران در کنار سانتريفيوژها بچرخد. اما برعکس دوران جنگ که همه سربازان وطن را همچون فرزندان خود مي‌دانستند، در اين روزها برخي فرزندان وطن را سازش کار مي‌نامند و حتي در تيترهاي روزنامه‌هاي خود از به نتيجه نرسيدن مذاکرات وين 4 خوشحال مي‌شوند. وين 4، چه فرقي با کربلاي 4 دارد؟ چرا از به توافق نرسيدن ايران و 1+5 در وين خوشحال شدند؟ امروز چرا مدعيان انقلاب، بر طبل خوشحالي مي‌کويند و اين در حالي است که مذاکره کنندگان ايران روزهاي سختي را سپري مي‌کنند، روزهاي رودرويي با کل جهان.
کاش مي‌شد مي‌فهمديم بين رزمندگان ديروز و ظريف و تيمش، فرقي نيست بايد فهميد وين 4 همچون کربلاي 4 مي‌تواند زمينه ساز پيروزهاي بزرگ ايران شود.



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: