آدرس پست الکترونيک [email protected]









پنجشنبه، 1 اسفند ماه 1392 = 20-02 2014

گفت‌وگو با جوانی که از 110‌ نفر زورگیری کرد

دزدی می‌کردم، مواد بخرم

شرق: سعید با اینکه 24 سال بیشتر ندارد 12 سابقه کیفری دارد و این‌بار بیش از 110‌نفر از او به اتهام زورگیری شکایت کرده‌اند. بر اساس گفته‌های شاکیان، سعید بیش از 40‌نفر آنها را با چاقو مجروح کرده است. او برای انجام این جرایم باندی 13‌نفره را تشکیل داده بود و هدایت می‌کرد. با سعید گفت‌وگوی کوتاهی انجام داده‌ایم که می‌خوانید:

‌اولین بار چه زمانی دستگیر و زندانی شدی؟
10سال پیش اما دلیلش را یادم نمی‌آید.
‌بعد از آن سابقه‌های کیفری‌ات مرتب زیاد شده و انواع اتهام‌ها را در پرونده‌ات داری. یکی از این اتهامات درگیری با ماموران است، در این‌باره توضیح بده.
سوار موتور بودم که با موتور دیگری که مامور پلیس سوار آن بود تصادف و سپس فرار کردم اما به اشتباه در پرونده‌ام درگیری با مامور ثبت شد.
‌این‌دفعه به اتهام زورگیری دستگیر شده‌ای. می‌دانی چند فقره زورگیری انجام داده‌ای و چه تعداد شاکی داری؟
نمی‌دانم. دو، سه‌ماه بود که زورگیری می‌کردم. روزی سه یا چهارمرتبه این کار را انجام می‌دادم.
‌ چرا زورگیری می‌کردی؟
به‌خاطر پول مواد.
‌ طعمه‌هایتان را چطور انتخاب می‌کردید؟
خیلی اتفاقی. فرقی نمی‌کرد چه‌کسی باشد. مردم را در خیابان خفت می‌کردیم. معمولا من انتخابشان می‌کردم اما گاهی هم بچه‌ها این کار را انجام می‌دادند. زیاد فرقی نمی‌کرد. وقتی کسی را انتخاب می‌کردیم، او را به دیوار می‌چسباندیم، چاقو را زیر گلویش می‌گذاشتیم و هرچه داشت از او می‌گرفتیم.
‌ قبل از اینکه دستگیر شوی با مالباختگان مواجه شده بودی؟ مثلا بعد از سرقت آنها را اتفاقی ببینی؟
بعضی‌ها بودند که از آنها زورگیری می‌کردیم اما شکایت نمی‌کردند یا لو نمی‌دادند ما هم می‌رفتیم و از آنها تشکر می‌کردیم.
‌ چطور شد که به فکر تشکیل باند افتادی؟
باند چیست؟ یک عده بچه‌محل بودیم که همگی اعتیاد داشتیم و برای تامین پول موادمان دزدی می‌کردیم.
‌ با اعضای باند کجا جمع می‌شدید؟
هرروز یک‌جا بودیم. جای مشخصی نداشتیم.
‌ ظاهرا چند مورد تجاوز هم داری؟
نه من چنین کاری نکرده‌ام. دو‌نفر این ادعا را مطرح کرده‌اند که یکی پول گرفت و خودش به خانه من آمد.‌ نفر دوم هم اصلا به من ربطی ندارد. آن دختر با پسری در زمین خاکی داشتند حرف می‌زدند ما هم داشتیم از آنجا رد می‌شدیم که آنها را دیدیم. خواستیم از آنها دزدی کنیم که آن پسر اول مقاومت کرد اما بعد موتورش را گذاشت و در رفت. من دنبال او رفتم دختر هم پیش دوستم ماند وقتی برگشتم دیدم کسی که همراهم بود در گوشه‌ای از زمین خاکی به آن دختر تجاوز کرده است. او آن دختر را به خانه‌شان برد اما پدرش بعد از دوروز مجبورش کرد آن دختر را رها کند. بعد او از ما به اتهام آدم‌ربایی و تجاوز شکایت کرد.
‌ دخترانی هم در باند تو بودند که می‌گویند تو مجبورشان می‌کردی همراهی‌ات کنند. در این‌باره چه توضیحی داری؟
من هیچ‌کس را مجبور نکردم با ما بیاید. اینها خودشان با من آمدند. من چه بدبختی شده‌ام که اینها هم می‌گویند به‌زور بردمشان.
‌آثار جراحت روی صورتت برای چیست؟
خودزنی کردم. ‌حالم خوب نبود. مخم نمی‌کشید.
‌ چقدر درس خوانده‌ای؟
دیپلم نقشه‌کشی ساختمان دارم.
‌ در کار ساختمانی که خوب می‌شود پول درآورد چرا نرفتی در رشته‌ای که درس خوانده‌ای کار کنی؟
مخم نکشید.
‌یعنی چی؟
یعنی مخم به قیافه‌ام و زندگی‌ام جواب نمی‌داد.
‌ فکر می‌کنی دلیلش چیست؟
نمی‌دانم.
‌ اصلا تا حالا کار کرده‌ای؟
قفل‌سازی و خیاطی کرده‌ام.
‌ پس چرا دنبال خلاف رفتی؟
به‌خاطر پول مفت.
‌پول سرقت‌ها را چطور تقسیم می‌کردید؟
بین همه بچه‌ها تقسیم می‌کردیم و همه‌اش خرج مواد می‌شد تا وقتی پول داشتیم کاری نمی‌کردیم و وقتی بی‌پول می‌شدیم دوباره شروع می‌کردیم.
‌ از کی مواد مصرف می‌کنی؟
از سال 90 که از زندان بیرون آمدم به‌خاطر پول سرقت‌هایی که دستم بود مصرف را شروع کردم.
‌ رابطه‌ات با خانواده‌ات چطور است؟
خوب نبود. اعتیاد بلایی سر من آورد که حتی موقع دعوا دست خودم نبود و پدر و برادرم را هم کتک می‌زدم. برای دوستانم هم که اسلحه کشیدم ولی الان به یک لقمه نان کنار خانواده‌ام راضی‌ هستم.
‌ شب‌ها کجا می‌خوابیدی؟
جای مشخصی نداشتم اصلا برای همین بود که ماشین‌دزدی‌هایمان بیشتر از زورگیری‌های دیگرمان است‌ به همین‌خاطر دو‌نفر متخصص سرقت ماشین داشتیم. من خیلی شب‌ها در ماشین‌‌های دزدی می‌خوابیدم.
‌ سرقت مسلحانه هم در پرونده‌ات وجود دارد.
سرقت مسلحانه نبود. رفتیم لباس بخریم، ‌اما پولش را ندادیم. فقط از دو مغازه اینجوری سرقت کردیم.
‌‌چرا اسلحه خریده بودی؟
نمی‌دانم. خوشم آمده بود. اول امانت گرفتم چون شنیدم که یک آدم خطرناکی که اسلحه دارد دنبال من است و می‌خواهد من را با گلوله بزند.
‌ فکر می‌کنی در نهایت چه اتفاقی برایت بیفتد؟
نمی‌دانم. الان راضی هستم اعدامم کنند.



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: