آدرس پست الکترونيک [email protected]









سه شنبه، 19 شهریور ماه 1392 = 10-09 2013

رژیم بی کفایت و فاسد اسلامی مسئول این فاجعه است

حکومت فاسد و بی کفایت اسلامی، کشور را به قتلگاهی بزرگ تبدیل کرده است

44 تن بر اثر حادثه برخورد دو اتوبوس در محور قم - تهران زنده زنده در آتش سوختند. نیمه شب گذشته تصادف دو دستگاه اتوبوس مسافربری در اتوبان قم - تهران 44 كشته و 43 مصدوم بر جاي گذاشت. به گزارش خبرگزاری مهر، اين حادثه ساعت 22 و 49 دقيقه شب گذشته در كيلومتر 23 اتوبان قم – تهران به وقوع پيوست و بر اثر آن هر دو دستگاه اتوبوس دچار آتش سوزي شديد شدند. شدت اين تصادف به گونه‌اي بود كه اجساد كشته‌شدگان قابل شناسايي نيست و بايد از طريق آزمايش‌هاي خاص در پزشكي قانوني شناسايي شوند.


ارزش جان انسان ها در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی

فجایع انسانی در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، تنها به گسترش ابعاد جنایات هر روزه حکومتی محدود نمی شود. انواع حوادث و سوانح قابل پیش بینی و قابل پیشگیری هم در کمین نشسته اند تا جان انسان ها را بگیرند. جمهوری اسلامی تنها به خاطر قتل های عمد تحت عنوان اعدام نیست که حائز رتبه اول در جهان است، این رژیم محیط کار و زیست طبیعی مردم را هم به کمینگاه مرگ تبدیل ساخته است. هر آن می توان شاهد حادثه ای دلخراش، رویدادی غیرمنتظره و فاجعه ای انسانی بود.

این رژیم در حالی که خود لحظه و ساعت و روز مرگ انسان ها را تعیین می کند و در خفا و آشکار، طناب مرگ به گردن انسان ها می آویزد، چنان محیط کار و زیست انسان ها را ناامن کرده است که هیچ روزی نیست که اخباری دردناک و جانکاه به گوش نرسد. میزان مرگ و میر انسانی به دلیل رویدادهای قابل پیشگیری و قابل پیش بینی و حوادث طبیعی و سوانح و رویدادهای غیرمنتظره به بالاترین حد ممکن خود رسیده اند. جمهوری اسلامی علاوه بر جنایات روزمره اش، چنان در قبال سلامتی محیط زیست شهروندان کشور نامسئول و چنان محیط کار و زندگی مردم را ناامن کرده است که هر گوشه ای از محیط کار و زیست مردم، به بستر مستعدی برای وقوع هر حادثه و سانحه تلخ و ناگوار تبدیل شده است.

آمار مرگ و میر در ایران سرسام آور شده اند. مرگ و میر بر اثر آلودگی هوا، مرگ و میر بر اثر تصادفات رانندگی، مرگ و میر بر اثر سوانح طبیعی. مرگ و میر کودکان به دلیل مشکلات درمان و تغذیه. کاهش متوسط سن و پیری و مرگ زودرس و غیره از آنجمله اند. تکرار هر روزه مرگ و میر انسانها، چنان عادی شده که انگار حوادثی پیش پا افتاده اند و نیازی به بررسی آنها نیست. مردم به تکرار آنها عادت کرده اند. جانکاه ترین مرگ و میرهایی که بسیار غیر منتظره و بسیار دردناک اند، مرگ و میر بر اثر تصادفات رانندگی است.

بر اساس گزارشات حکومتی، سالانه بیش از۴۰۰ هزار تصادف جاده ای در ایران روی می دهند و تعداد قربانیان تصادفات رانندگی در سال، به مرز ۳۰ هزار نفر رسیده است. این گزارشات تعداد معلولان قطع نخاع، قطع عضو و دیگر مصدومیت های تصادفات رانندگی در ایران را رقمی نزدیک به ۱۰ برابر آمار کشته شدگان اعلام می کنند. از سوی سازمان پزشکی قانونی ایران اعلام شده است که بطور متوسط روزانه ۵۸ نفر و هر ساعت ۳ نفر و هر۲۴ دقیقه یک نفر در تصادفات رانندگی جان خود را از دست می دهند. مجموع کشته و زخمی های یکسال بر اثر حوادث رانندگی، معادل کشته ها و زخمی ها در نتیجه یک زلزله مهیب می باشد. در نتیجه تصادفات جاده ای و حوادث رانندگی علاوه بر ضایعات انسانی، سالانه ۱۸ میلیارد دلار نیز زیان مالی وارد می شود.

گزارشات مربوط به حوادث رانندگی با آمار و ارقامی دقیق و تحلیل های کارشناسانه، حکایت از این دارند که حداقل ۲۲ درصد از کل قربانیان حوادث رانندگی، عابران پیاده ای را شامل می شود که نه راننده هستند و نه سرنشین. همین نمونه اخیر، خود نشان می دهد که تقریبا یک چهارم کل قربانیان حوادث رانندگی تنها و تنها به دلیل پارتی بازی ها و فساد و رشوه خواری گسترده که در دستگاه صدور گواهینامه رانندگی عمل می کند، به دلیل فقدان پل ها و تونل های عبور عابر پیاده، و در بسیاری از نقاط به دلیل کمبود ابتدایی ترین خدمات از قبیل چراغ راهنمایی، خط کشی خیابان ها، تابلو علائم رانندگی و غیره صورت گرفته اند که به راحتی قابل پیشگیری هستند.بر اساس آماری که زیر نظر وزارت راه و ترابری منتشر شده است، آمار تصادفات جاده ای در ایران در مقایسه با سایر کشورها به نسبت جمعیت، بالاترین جایگاه جهانی را دارد.

کشف علل واقعی مرگ و میر انسان ها به هر دلیل و از جمله به دلیل سوانح رانندگی، بدون بررسی ماهیت نظام حکومتی و سیستم مدیریتی و اراده سیاسی آن جامعه میسر نیست. درست است که کسی نمی تواند به دقت زمان وقوع زلزله و برخی از بلایای طبیعی را تعیین کند، اما اگر اراده ای مسئول در کار باشد و سیستم مدیریتی به فساد اداری و مالی آلوده نباشد، حتی ابعاد فجایع ناشی از بلایای طبیعی را هم بدرجات زیادی می توان کاهش داد. در دستگاه اداری فاسد و عقب مانده جمهوری اسلامی، نه اساسا طرح هایی برای پیشگیری از وقوع حوادث وجود دارد و نه سیستم اداری بی کفایت و فاسد جمهوری اسلامی قادر به پیاده کردن طرح های کارشناسی شده، هست. هر طرحی هم که داشته باشند اساسا محملی برای سوءاستفاده مالی و غارت و چپاول است.

برای پیشگیری از رویدادها، به ویژه رویدادهای قابل پیش بینی و قابل پیش گیری، و چه در واکنش به رویدادهای غیرمنتظره، اگر جمهوری اسلامی طرح های ضد انسانی نظامی و امنیتی خود را که اساسا در خدمت سرکوب مردم قرار دارند، کنار بگذارد و بخشی از این هزینه های گزاف را بدون حیف و میل کردن به پروژه ایمن سازی، بازسازی، تعمیر، مرمت جاده ها و آموزش عمومی اختصاص دهد؛ نه تلفاتی در این حد خواهیم داشت و نه خساراتی در این حد خواهیم دید. اگر از آن میلیاردها دلاری که رژیم اسلامی صرف پروژه های اتمی می کند تا از آن ابزاری برای بقای خود بسازد و در همان حال به خاطر آن مردم هم در خطر محاصره و فشار اقتصادی بیشتر قرار بگیرند، به ایجاد یک سیستم حمل و نقل عمومی مرتب، احداث خطوط راه آهن، تعریض و ترمیم جاده ها و آموزش و کنترل ترددها، اختصاص داده شود، شاهد مرگ سه نفر در هر ساعت نخواهیم بود.

اما از رژیمی که جز به بقای خود به چیز دیگری نمی اندیشد، چنین انتظاری نمی توان داشت. از رژیمی که فضای سیاسی ایران را به شدت خفقان آور ساخته است، باید انتظار داشت که محیط کار و زندگی مردم را ناامن، محیط زیست آنان را تخریب، جاده ها را مرگبار و انسان ها را به مرگ و میر زودرس محکوم کند. تنها راه خلاصی از وضعیتی که این کشور را به قتلگاهی بزرگ تبدیل کرده، مبارزه یکپارچه و متحدانه برای پائین کشیدن این رژیم است.

برگرفته از سایت پیام



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: