چهارشنبه، 30 مرداد ماه 1392 = 21-08 2013بحران هسته ای؛ تغییر سیاست یا تغییر دانگ صدا؟منصور امان رهبران جمهوری اسلامی در تازه ترین ارزیابی خویش از علت تنش خطرناک جمهوری اسلامی با آمریکا، اُروپا و نهادهای بین المللی بر سر مساله هسته ای، "لحن غیر مُفید"ی که در برخورد با طرفهای خارجی به کار گرفته شده را گُناهکار مُعرفی می کنند. بر همین اساس نیز آنها گمان می برند، کلید حل مُشکلات را یافته باشند: تغییر ادبیات! آقای علی اکبر ولایتی که نقش وزیر خارجه دربار آیت الله خامنه ای را ایفا می کند، در یک مُصاحبه ترتیب داده شده با خبرگُزاری اسوشیتدپرس، توضیح داده: "به نظر من تکرار همان لحنی که داشته ایم مُفید نیست. ما باید با زبان مُتفاوتی سُخن بگوییم؛ همان اهداف اما زبانی مُتفاوت." وی سپس انتخاب آقای روحانی را یک "فُرصت" برای غرب و "آزمایش حُسن نیت" آنها مُعرفی کرده و در حالی که به نظر می رسد از مُقدمه ای که خود چیده بر سر شوق آمده باشد، نتیجه می گیرد: "حالا توپ در زمین غرب است." پیشتر حُجت الاسلام روحانی در جریان مُعرفی وزیر جدید خارجه مُلاها با تاکید بر این که "سیاست خارجی جای شُعار نیست"، اظهار داشته بود: "سیاست خارجی جایی نیست که بدون دقت کسی بتواند در آن سُخن بگوید و یا موضع بگیرد و یا در مُذاکرات در برابر طرف مُقابل مطلبی را طرح کند." وی از طریق این سُخنان با رویکرد آقای احمدی نژاد و دولت وی مرزبندی می کرد و مایل بود از آن وعده در پیش گرفتن رفتاری مُتفاوت برداشت شود. حُجت الاسلام روحانی در حالی این خط جُدا کننده را کشیده که آیت الله خامنه ای به عُنوان طراح و – به قول مُشاور او در مُصاحبه مورد اشاره - تصمیم گیرنده نهایی در موضوع هسته ای، ماه گذشته در دیدار با آقای احمدی نژاد و هیات دولت او، از آنچه که وی "روش تهاجُمی" گُماشته اش نامیده، به صراحت دفاع کرد و بی شرمی و پرخاشگری گُفتاری وی را اینگونه سُتود: "احساس شرم نکردن در بیان اهداف، انگیزه ها و شیوه های انقلابی در مجامع جهانی از کارهای بُزُرگ دولت بود." اگر چه اعتراف به شکست سیاست گزافه گویی و رجزخوانی "نظام" و پایوران آن به خودی خود مُفید و روشنگرانه است و ابراز تمایل پایوران ارشد حُکومت به دست شستن از گُفتار به زبان دون مایگان در پهنه دیپلُماتیک را نیز نمی توان مُثبت نیانگاشت، با این حال و همانگونه که موضعگیری آقای خامنه ای نشان می دهد، کاستن ریشه بُحران خارجی به سطح یک مُشکل زبانشناختی، بی اعتنایی شگفت آور به موضوعی است که گران و حجیم روی میز قرار دارد. این برخورد از نظر نادیده گیری خودمحورانه ی تنش و آثار آن، در جوهره از سُنت آقای احمدی نژاد و "کاغذ پاره" و "پاره شدن قطعنامه دان" مربوطه پیروی می کند، هر چند که در روکش لفظی دیگری ارایه شده باشد. مُشکل اصلی، لحنی نیست که با آن سیاست هسته ای "نظام" مُعرفی می شود، مُشکل خود این سیاست است. آنچه که نغمه ی ساز را تعیین می کند، ناهنجار و گوش خراش به گوش می رسد. آقایان ولایتی و روحانی برای حل "موضوع هسته ای" و تنش خارجی، به ارایه شواهد بیشتر و قانع کننده تری از عوض کردن دانگ صدا نیاز دارند. |