دوشنبه، 17 تیر ماه 1392 = 08-07 201340 درصد زوجهای تهرانی تمايل به بچهدار شدن ندارندنتايج يك پژوهش ميداني در موسسه مطالعات و پژوهشهاي جمعيتي آسيا و اقيانوسيه نشان داد دلايل زوجها براي بچهدار نشدن اما بررسيها درباره مهمترين دلايل نخواستن فرزند از نظر 40 درصد كل پاسخگويان نشان ميدهد 27 درصد از آنها «عدم توانايي براي تامين هزينههاي فرزند ديگر» را دليل بچهدار نشدن خود عنوان كردند. در اين ميان 25 درصد پاسخگويان داشتن «تعداد مورد نظر فرزندان» را دليل عدم تمايل خود به آوردن فرزند ديگر عنوان كردند. «تداخل فرزندآوري با علايق، تفريحات و برنامههاي كاري و تحصيلي» دليل 16 درصد پاسخگويان براي بچهدار نشدن و «نگراني نسبت به آينده فرزندان» مهمترين دليل نخواستن فرزند از سوي 15 درصد پاسخگويان عنوان شد. سياستهاي تشويقي افزايش جمعيت اما بررسي ميزان تاثير سياستهاي تشويقي باروري روي تمايل افراد به بچهدار شدن نشان ميدهد درباره 51 درصد از كساني كه فرزند يا فرزند ديگري نميخواستند، اين سياستها نتوانسته، تاثيري در بچهدار شدن آنها داشته باشد. در اين ميان سياستهايي همچون «سبد تغذيه رايگان ماهانه به مادر باردار يا داراي فرزند خردسال» تنها در نيت بارروي 15 درصد پاسخگويان تاثيرگذار بوده است. همچنين سياست تشويقي «حقوق ماهانه به زنان غيرشاغل داراي فرزند خردسال» 19 درصد از زوجها را نسبت به بچهدار شدن ترغيب كرده است، «پوشش بيمه اجباري درمان رايگان مادر و كودك» 7 درصد و «افزايش مدت مرخصي استعلاجي زايمان و مرخصي بدون حقوق» 6 درصد زوجها را به سمت بچهدار شدن سوق داده است. از ميان سياستهاي تشويقي ديگر افزايش جمعيت، سياست در نظر گرفتن «خانهداري به عنوان شغل و بيمه بازنشستگي زنان خانهدار» بر تصميم 24 درصد زوجها به بچهدار شدن و «پاداش ماهانه اولاد» بر تصميم 14 درصد زوجها به بچهدار شدت تاثير گذاشته است. يافتههاي اين پژوهش همچنين نشان ميدهد دسترسي افراد به منابع گوناگون اقتصادي و حمايتي كه تصميم به داشتن فرزند را هدف قرار داده است، تاثيرات متفاوتي بر نيات باروري آنها دارد. براي مثال، افزايش مرخصي استعلاجي زايمان و مرخصي بدون حقوق، با هدف افزايش توانمندي فرد براي داشتن فرزند (ديگر)، كمترين تاثير را بر نيت بارداري پاسخگويان دارد. دكتر عرفاني محقق اين طرح در توضيح اين يافته ميگويد: «كمتر از يك ششم زنان متاهل در ايران شاغلند. همچنين، يافتههاي اين پژوهش نشان داد متغير اشتغال هيچ رابطه معنيداري با نيات باروري ندارد. از اين رو، اگرچه برخورداري گروه بسيار اندكي از زنان متاهل، كه شاغل هستند، از افزايش مرخصي استعلاجي شايد بتواند تاثير اندكي بر نيت باروري آنها از طريق تغيير در زمانبندي مواليد بگذارد، اما بر نيت بخش اعظم زنان متاهل، كه غير شاغل هستند، تاثيري نخواهد گذارد. در مقابل، افرادي كه معتقد بودند با به رسميت شناختن خانهداري به عنوان شغل (همراه با بيمه بازنشستگي) يا پرداخت حقوق ماهانه به زنان داراي فرزند خردسال تصميم آنها به داشتن فرزند تغيير خواهد كرد، احتمال بيشتري داشتند كه بخواهند در آينده فرزند (ديگر) داشته باشند. اين يافته دلالت بر اين امر دارد كه به هنگام تدوين هر گونه سياست تشويقي براي افزايش ميزان باروري در كشور، لازم است زنان غير شاغل در اولويت و مركز توجه سياستهاي پيشنهادي قرار گيرند، چرا كه اكثر زنان متاهل جوان در ايران غير شاغل هستند.» |